شهید علی عباس فضابخش: تفاوت بین نسخهها
Ghanbari9706 (بحث | مشارکتها) جز |
Barkhordari (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
شهید استوار دوم علی عباس فضا بخش در سال 1335 در شهر اردبیل در یک خانواده متدین دیده به جهان گشود و تا سوم متوسطه تحصیل کرد پس به علت علاقه و ضعف مالی که در خانواده اش احساس می کرد در سال 1354 وارد ارتش شد دوران خدمتش را در شهرهای مراغه و اصفهان گذراند محبت و پاکی و صداقت او از اول زندگی کوتاهش زبانزد همه بود و با همه به مهربانی رفتار می کرد و برخانواده اش سرپرستی مهربان بود و بر یتیمان همانند پدر همیشه می خواست که راز دل آنان را بفهمد عشق زیادی به اسلام داشت و در راه رسیدن به هدفش که همان تحقق بخشیدن به آرمان متعالی اسلام بود لحظه ای درنگ نمی کرد امام را آئینه تمام نمای اسلام و امت اسلامی می دانشت. | شهید استوار دوم علی عباس فضا بخش در سال 1335 در شهر اردبیل در یک خانواده متدین دیده به جهان گشود و تا سوم متوسطه تحصیل کرد پس به علت علاقه و ضعف مالی که در خانواده اش احساس می کرد در سال 1354 وارد ارتش شد دوران خدمتش را در شهرهای مراغه و اصفهان گذراند محبت و پاکی و صداقت او از اول زندگی کوتاهش زبانزد همه بود و با همه به مهربانی رفتار می کرد و برخانواده اش سرپرستی مهربان بود و بر یتیمان همانند پدر همیشه می خواست که راز دل آنان را بفهمد عشق زیادی به اسلام داشت و در راه رسیدن به هدفش که همان تحقق بخشیدن به آرمان متعالی اسلام بود لحظه ای درنگ نمی کرد امام را آئینه تمام نمای اسلام و امت اسلامی می دانشت. | ||
بعداز پیروزی انقلاب شکوهمند ایران به رهبری امام خمینی از مراغه به زادگاهش "اردبیل" منتقل شد و در سال 59 ازدواج کرد و چند روز بعد از ازدواج به کردستان برای مبارزه با ضد انقلابیون اعزام شد بعداز انجام یکسری عملیات پیروزمندانه دوستانش اسیر و او جان سالم به در می برد بعد از بازگشت از کردستان حمل? رژیم بعث عراق به ایران شروع شد حمله عراق به ایران را ننگ می دانست و نمی توانست آن را تحمل کند، و شهادت در راه دفاع از قرآن و اسلام و ایران را همیشه آرزو می کرد به همین دلیل او نامه ای به فرمانده پادگان برای اعزام به جبهه نوشت و با موافقت فرمانده همراه سایر برادران ارتشی عازم جبه? نبرد با کفر گردید، پنج ماه با کمال ایثار و فداکاری در | بعداز پیروزی انقلاب شکوهمند ایران به رهبری امام خمینی از مراغه به زادگاهش "اردبیل" منتقل شد و در سال 59 ازدواج کرد و چند روز بعد از ازدواج به کردستان برای مبارزه با ضد انقلابیون اعزام شد بعداز انجام یکسری عملیات پیروزمندانه دوستانش اسیر و او جان سالم به در می برد بعد از بازگشت از کردستان حمل? رژیم بعث عراق به ایران شروع شد حمله عراق به ایران را ننگ می دانست و نمی توانست آن را تحمل کند، و شهادت در راه دفاع از قرآن و اسلام و ایران را همیشه آرزو می کرد به همین دلیل او نامه ای به فرمانده پادگان برای اعزام به جبهه نوشت و با موافقت فرمانده همراه سایر برادران ارتشی عازم جبه? نبرد با کفر گردید، پنج ماه با کمال ایثار و فداکاری در | ||
− | مرزهای مختلف جنگید و حماسه ها آفرید وبالاخره زیباترین مرگها، مرگ سرخ شهادت را حسین وار برگزید و در مورخ 1359/10/17 در کربلای کرخه با خون پاکش درخت اسلام را تنومند ساخت و دعوت حق را لبیک گفت و به خیل عظیم شهداء پیوست. | + | مرزهای مختلف جنگید و حماسه ها آفرید وبالاخره زیباترین مرگها، مرگ سرخ شهادت را حسین وار برگزید و در مورخ 1359/10/17 در کربلای کرخه با خون پاکش درخت اسلام را تنومند ساخت و دعوت حق را لبیک گفت و به خیل عظیم شهداء پیوست.<ref>[http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/20431 سایت شهدای ارتش]</ref> |
− | + | ==نگارخانه تصاویر== | |
− | + | <gallery> | |
− | + | Image:1567723KAKA009-001.jpg | |
+ | Image:1567723KAKA005-001.jpg | ||
+ | Image:1567723KAKA001-001.jpg | ||
+ | |||
+ | </gallery> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
+ | |||
+ | == ردهها == | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:علی_عباس_فضابخش}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ارتش جمهوری اسلامی ]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان اردبیل]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۴۸
شهید علی عباس فضابخش
تاریخ تولد : 1335/05/19 تاریخ شهادت : 1359/10/17
محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه : اردبیل - علی اباد
محتویات
زندگینامه
شهید استوار دوم علی عباس فضا بخش در سال 1335 در شهر اردبیل در یک خانواده متدین دیده به جهان گشود و تا سوم متوسطه تحصیل کرد پس به علت علاقه و ضعف مالی که در خانواده اش احساس می کرد در سال 1354 وارد ارتش شد دوران خدمتش را در شهرهای مراغه و اصفهان گذراند محبت و پاکی و صداقت او از اول زندگی کوتاهش زبانزد همه بود و با همه به مهربانی رفتار می کرد و برخانواده اش سرپرستی مهربان بود و بر یتیمان همانند پدر همیشه می خواست که راز دل آنان را بفهمد عشق زیادی به اسلام داشت و در راه رسیدن به هدفش که همان تحقق بخشیدن به آرمان متعالی اسلام بود لحظه ای درنگ نمی کرد امام را آئینه تمام نمای اسلام و امت اسلامی می دانشت. بعداز پیروزی انقلاب شکوهمند ایران به رهبری امام خمینی از مراغه به زادگاهش "اردبیل" منتقل شد و در سال 59 ازدواج کرد و چند روز بعد از ازدواج به کردستان برای مبارزه با ضد انقلابیون اعزام شد بعداز انجام یکسری عملیات پیروزمندانه دوستانش اسیر و او جان سالم به در می برد بعد از بازگشت از کردستان حمل? رژیم بعث عراق به ایران شروع شد حمله عراق به ایران را ننگ می دانست و نمی توانست آن را تحمل کند، و شهادت در راه دفاع از قرآن و اسلام و ایران را همیشه آرزو می کرد به همین دلیل او نامه ای به فرمانده پادگان برای اعزام به جبهه نوشت و با موافقت فرمانده همراه سایر برادران ارتشی عازم جبه? نبرد با کفر گردید، پنج ماه با کمال ایثار و فداکاری در مرزهای مختلف جنگید و حماسه ها آفرید وبالاخره زیباترین مرگها، مرگ سرخ شهادت را حسین وار برگزید و در مورخ 1359/10/17 در کربلای کرخه با خون پاکش درخت اسلام را تنومند ساخت و دعوت حق را لبیک گفت و به خیل عظیم شهداء پیوست.[۱]