شهید محمدحسین گل خار: تفاوت بین نسخهها
Hejazi9708 (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
سطر ۱۴: | سطر ۱۴: | ||
بسمه تعالی زندگینامه شهید شهید محمدحسین گلخار در تاریخ 25/05/1344 در روستای گناباد به دنیا آمد. شهید تحصیل را تا پایان دورهی راهنمایی ادامه داد و پس از آن به کشاورزی پرداخت. در سال 1360 در بهبهی جنگ، او که یکی از مریدان و عاشقان امام زمان(عج) بود، لباس سربازی را بر تن کرد. وی پس از طی مراحل آموزشی به جبهه اعزام شد تا کشورش را از قید و بند خصم نجات دهد. با گذشت زمان آرزوی شهادت روز به روز در دل او فزونی میگرفت تا بالاخره در تاریخ 22/04/1367 به آرزوی دیرینهاش رسید و هنگامی که در منطقهی دهلران از ایران و اسلام دفاع میکرد، در بمباران شیمیایی ارتش بعثی عراق به لقاءالله پیوست و جان خود را برای حفظ اسلام قربانی نمود. روحش شاد و یادش گرامی باد | بسمه تعالی زندگینامه شهید شهید محمدحسین گلخار در تاریخ 25/05/1344 در روستای گناباد به دنیا آمد. شهید تحصیل را تا پایان دورهی راهنمایی ادامه داد و پس از آن به کشاورزی پرداخت. در سال 1360 در بهبهی جنگ، او که یکی از مریدان و عاشقان امام زمان(عج) بود، لباس سربازی را بر تن کرد. وی پس از طی مراحل آموزشی به جبهه اعزام شد تا کشورش را از قید و بند خصم نجات دهد. با گذشت زمان آرزوی شهادت روز به روز در دل او فزونی میگرفت تا بالاخره در تاریخ 22/04/1367 به آرزوی دیرینهاش رسید و هنگامی که در منطقهی دهلران از ایران و اسلام دفاع میکرد، در بمباران شیمیایی ارتش بعثی عراق به لقاءالله پیوست و جان خود را برای حفظ اسلام قربانی نمود. روحش شاد و یادش گرامی باد | ||
==خاطرات== | ==خاطرات== | ||
− | بسمه تعالی خاطره شهید زمانی که میخواست برود انگار که خبر داشت که شهید میشود. او به شوخی میگفت: مراسم ازدواج من به شیرینی شهادت تمام شود. در مرخصی آخری که میخواست به منطقه برود با دلی ناامید و چشمهای اشکبار و لب خندان به منطقه رفت. از خاطرات جالب زندگیش میتوان گفت، مردم دوست و مهربان بود و در مراسم مذهبی شرکت میکرد. علاقهی بسیاری به مراسم مذهبی داشت و همیشه دوستان شایسته برای خود انتخاب میکرد که بر روی افکار او تأثیر داشته باشد. | + | بسمه تعالی خاطره شهید زمانی که میخواست برود انگار که خبر داشت که شهید میشود. او به شوخی میگفت: مراسم ازدواج من به شیرینی شهادت تمام شود. در مرخصی آخری که میخواست به منطقه برود با دلی ناامید و چشمهای اشکبار و لب خندان به منطقه رفت. از خاطرات جالب زندگیش میتوان گفت، مردم دوست و مهربان بود و در مراسم مذهبی شرکت میکرد. علاقهی بسیاری به مراسم مذهبی داشت و همیشه دوستان شایسته برای خود انتخاب میکرد که بر روی افکار او تأثیر داشته باشد.<ref>[http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/23229 سایت شهدای ارتش]</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/23229 | + | == ردهها == |
+ | {{ترتیبپیشفرض:محمدحسین_گل_خار}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان گناباد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۴۰
شهید محمدحسین گل خار
تاریخ تولد :1344/04/25
تاریخ شهادت : 1367/04/22
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه :خراسان رضوی - گناباد - مهاباد
محتویات
زندگینامه
بسمه تعالی زندگینامه شهید شهید محمدحسین گلخار در تاریخ 25/05/1344 در روستای گناباد به دنیا آمد. شهید تحصیل را تا پایان دورهی راهنمایی ادامه داد و پس از آن به کشاورزی پرداخت. در سال 1360 در بهبهی جنگ، او که یکی از مریدان و عاشقان امام زمان(عج) بود، لباس سربازی را بر تن کرد. وی پس از طی مراحل آموزشی به جبهه اعزام شد تا کشورش را از قید و بند خصم نجات دهد. با گذشت زمان آرزوی شهادت روز به روز در دل او فزونی میگرفت تا بالاخره در تاریخ 22/04/1367 به آرزوی دیرینهاش رسید و هنگامی که در منطقهی دهلران از ایران و اسلام دفاع میکرد، در بمباران شیمیایی ارتش بعثی عراق به لقاءالله پیوست و جان خود را برای حفظ اسلام قربانی نمود. روحش شاد و یادش گرامی باد
خاطرات
بسمه تعالی خاطره شهید زمانی که میخواست برود انگار که خبر داشت که شهید میشود. او به شوخی میگفت: مراسم ازدواج من به شیرینی شهادت تمام شود. در مرخصی آخری که میخواست به منطقه برود با دلی ناامید و چشمهای اشکبار و لب خندان به منطقه رفت. از خاطرات جالب زندگیش میتوان گفت، مردم دوست و مهربان بود و در مراسم مذهبی شرکت میکرد. علاقهی بسیاری به مراسم مذهبی داشت و همیشه دوستان شایسته برای خود انتخاب میکرد که بر روی افکار او تأثیر داشته باشد.[۱]