شهید محمدعلی حق شناس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده)
سطر ۵۳: سطر ۵۳:
 
دینم اسلام، كلامم باشد الله، راهم باشد كربلا، هدفم باشد خدا، امامم باشد روح الله، مقصدم باشد آمریكا براى نابودى او.
 
دینم اسلام، كلامم باشد الله، راهم باشد كربلا، هدفم باشد خدا، امامم باشد روح الله، مقصدم باشد آمریكا براى نابودى او.
  
فداى قرآن: محمد على حق شناس
+
فداى قرآن: محمد على حق شناس<ref>[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/40744 سایت شهدای ارتش]</ref>
  
منبع:سایت شهدای ارتش
+
 
http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/40744
+
==پانویس==
 +
<references />
 +
== رده‌ها ==
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان خراسان رضوی]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان نیشابور]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۲۶

شهید محمدعلی حق شناس

تاریخ تولد :1341/05/12

تاریخ شهادت : 1366/05/25

محل شهادت : نامشخص

محل آرامگاه :نامشخص


وصیت نامه

نام: محمدعلى نام خانوادگى: حق‌شناس نام پدر: رستم‌على تاریخ‌تولد: 1341/05/12 ش.ش: 28 محل‌صدورشناسنامه: نیشابور تاریخ شهادت: 1366/05/25 نوع حادثه: حوادث‌مربوط به‌جنگ‌تحمیلى شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمن‌درجبهه استان: بنیادشهیداستان‌خراسان شهر: اداره‌بنیادشهیدقوچان بسم الله الرحمن الرحیم ×وصیت نامه شهید فداى قرآن، محمد على حق شناس با درود و صلوات بر حضرت محمد (ص) و امام زمان (عج) و سلام درود بر نایب بر حق امام زمان ملت مسلمان این سرزمین و مادران عزیز از دست داده و تمام خدمتگزاران اسلام عزیز و قرآن مجید. به نام آنكه به تمام هستى وجود داد و تمام هستى و نیستى از آن اوست. خدایـــا، تو را شكر مى كنم كه چند صباحى به من ناچیز عــمر دادى كه در راه تو و براى تو و به دستور تو، به این ملت عزیز و ایــثارگر خدمت كنم، كه همان ملت مستضعف مى باشند. اى خداى بزرگ، این چه نیرویى است كه به ملت ما دادى كه براى دفاع از دینت جانبازى مى كنند و از تمام هستى خود، دست كشیده و در راه تو مى دهند. و اى خداى مهربان و بخشنده، این چه قوت قلبى است كه به مادران مسلمان دادى كه چهار پسر و سه داماد خود را از دست بدهد و خبرنگاران بیایند او هیچ جوابى ندهد و بگوید براى خدا دادم و راضى نیستم عكسم و اسمم را در جایى بیاورید و مى گوید مگر مادران مسلمان امروز، چه كمتر از مادران صدر اسلام دارند. و اى خــداى بزرگ، ترا سپاسگزاریم كه رهبرى مجاهــــد و مبارز و مجتهد آگاه به مــــا دادى، كــه بـا راهنمائى پیامبر گونه اش، همه مسلمانان جهــــان، چه اهـــل تسنن و تشیع را به ســــوى اسلام اصیل هـــدایت مى نماید و فرزندان این جهان را چون ابوذر و سلمان فارسى مى سازد. و اى خداى بزرگ، از تو مى خواهم صبرى به تمام مادران عزیز از دست داده بدهى با این حال كه فــــرزند دلبند و عزیز است و از پروردگار مى خواهم كه به تمام همسران شوهر از دست داده، صبرى اعطا فرمایى و عمرى دهى كه فرزندان این شهیدان را خوب تربیت كرده و آنها را چون پدران عزیزشان سازند. اى خداى بزرگ، دعاى ما همیشه این بوده كه عمر امامان، رهبرمان و مرجع تقلیدمان را، چون عمر آفتاب یكسان كنى و از هر گونه گزندى دور گردانى و از تمام ملت مسلمان مى خواهم كه به حرف هاى این مرد بزرگ گوش فرا داده و حرفهاى این بزرگ مرد زمان را با دل جان پذیرا باشند، تا هم در دنیا و هم در آخرت روسفید باشند. و از جوانان عزیزو غیور این سرزمین مى خواهم كه، نگذارند خون پاك جوانان مسلمان این ملت كه براى دفاع از اسلام و قرآن انقلاب و ناموس ما جان شیرینشان را دادند، پایمال شود و اجازه ندهید كه كوردلان و از خدا بى خبران، كارهایى انجام دهندكه حكومت اسلامى و قرآن ضربه بخورد در حالیكه عده اى جان مى دهند، و عده اى از خدا بى خبر، فكر شان خودشان است. و اى خواهر عزیز، تو خوب مى دانى چرا جوان مسلمان خون مى دهد و خوب مى دانى براى اینكه خواهرانى چون تو، براى مادرشان و دیگران عزیز بودن، در حالیكه دشمنان از خدا بى خبر به آنها تجاوز كردن و زنده زیر خاك گرم كربلاى ایران كردن و تو نیز خوب مى دانى براى چه جوانان عزیز خون مى دهند. براى دفاع از حق فرزند شش ماهه مسلمان این سرزمین، كه چگونه با سر نیزه به شهادت مى رسـد، درحالیكه طفل عزیز فكرش در این بود كه پستان مادر را در دهان بگیرد، در حالیكه خبر نداشته دشمن به خانه او آمده و مادرش را كشتند و سر نیزه بر دهانش گذاشته. بله خواهرم، تو این سخن را زیاد شنیدى كه در زمان حضرت على (ع) از پاى زنى یهودى خلخال باز كردن و خبر به امیرالمومنین رسید فریاد زد، این خبر را اگر هر فرد مسلمان بشنود، خودش را زنده زیر خاك بكند حق است، آن وقت تو خواهرم، اجازه مى دهى در كنارت، در میزهاى مدرســه ات، در كوچه هاى خیابانت و در خیابــان هاى شهرت، دختر با بى حجابیش و پسرى جوان با نگاهش، خون این عزیزان را پایمال كنند. خوب حال كه اینگونه شد حرفم این است كه: خواهرم، تو با حجابت و برادرم، تو با نگاهت، حرمت خون شهیدت را، كه تمام ملت را سربلند كرده، در دنیا نگهدار، تا مادر عزیز از دست داده نگوید كه من جوان مى دهم تا كشورم را زنده كنم در دنیا اینگونه دختر و پسر عمل مى كند. و تو مادرى مهربان، بدان كه خون شهیدت پایمال نمى شود و صبر داشته باش. مگر زینب حسین (ع) چگونه بود، به یاد بیاور صحنه كربلا را، به یاد بیاور اسارت خانواده حسین (ع) را كه چگونه صبر كردن و با حرفشان خانه ستم را ویران ساختن و تو باید دست هایت را بالا بزنى و سربلند باشى، كه اى خداى ما چرا شب هاى محرم با شنیدن اسم حسین (ع) و یارانش گریه مى كنیم و بر سرمان مى زنیم، اگر ما در زمان تو بودیم، طرفدارى مى كردیم. حال طرفدارى از نایب حسین (ع) مى كنى و فریاد بزن و بگو، تا مردم تمام بدانند كه براى چه جوان دادى و بگو كه من حسینم را تنها نگذاشتم. در پایان مى گویم اى ملت مسلمان، شما را به خدا، اماممان را تنها نگذارید، او حق است و براى خدا كار مى كند. او براى سربلندى اسلام زحمت مى كشد و قــــرآن را زنده مى كند. شما را به خدا به حرفهاى اماممان گوش بدهید و عمل كنید. و در پایان اى امام عزیز و بزرگ نور چشمانم، به خدا من به حرفهایت عمل كردم و از تو مى خواهم در آخرت مرا شفاعت كنى كه این یك بار خون دادم، اگر 500 بار زنده مى شدم و ایـن از خــدا بى خبران تیر باران مى كردن، براى راه تو و تو راضى بودم. اگر طرفدارى از تو بر خلاف بى‌خدایان است، باشد قطعه قطعه كنند. و اى خانواده محترم و عزیزم، دورى من و نبودن من در جمع شما و براى شما سخت است. ناراحتى دارد، اما شما را به خدا در قبر راحت بگذارید. هر چه ناراحتى دارید براى امام و اسلام و قرآن بكنید. امروز اسلام در خطر است، امروز قرآن در خطر است، نگذارید قرآن را از خدا بى خبران آتش بزنند، نگذارید به اماممان بى احترامى كنند، نگذارید به شهیدان بى حرمتى شود، نگذارید یاران امام در خدمت به مردم تنها باشند. و دیگر عرضى ندارم، جز اینكه خواهرم و همسرم و مادرم حجاب خودشان را محكم تر كرده و از خدا دورى نكنید و همیشه به فرزندانم گوشزد نمایند كه از راه امام دورى نكنند. والسلام علیكم به امید پیروزى اسلام بر كفر جهانى حیف كه این وصیتنامه را در وقت شهادتم یعنى در زمانى كه خونم قطره قطره به زمین مى ریخت ننوشتم تا با خونم مى نوشتم كه دشمن اسلام بداند كه ما براى چه مى جنگیم و دشمنان داخلى حیا كنند و از شیطان دست بردارند و به ملت عزیزمان بپیوندند. روسیاه باد هر كسى كه حرف اماممان را نپذیرد. والسلام علیكم باز در پایان مى گویم در روى قبر بنده این حرف نوشته شود: (( فداى قرآن: محمد على حق شناس )) چیزى دیگر خواهش مى كنم ننویسید و در كنار دیگر شهیدان چكنه، بخش ایثارگران قرآن دفن كنید. زندگى در دنیا زندان است بى خدا زنده ماندن حرام است آخرت باشد امیدم اى مومن یاران خدا همه زود روند پیش خدا دینم اسلام، كلامم باشد الله، راهم باشد كربلا، هدفم باشد خدا، امامم باشد روح الله، مقصدم باشد آمریكا براى نابودى او.

فداى قرآن: محمد على حق شناس[۱]


پانویس

  1. سایت شهدای ارتش

رده‌ها