شهید یدالله کوه مرادی: تفاوت بین نسخه‌ها
| (یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
| − | شهید | + | [[شهید]] [[یدالله کوهمره ای]] |
| − | تاریخ تولد : 1333/07/16 | + | تاریخ تولد : [[1333/07/16]] |
| − | تاریخ شهادت : 1358/08/30 | + | تاریخ شهادت : [[1358/08/30]] |
محل شهادت : نامشخص | محل شهادت : نامشخص | ||
| سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
| − | شهید در سال 1333 درخانواده‌ای فقیر چشم به جهان گشود و از همان اوان كودكی با فقر آشنا شد به همین دلیل پس از سپری كردن دوران ابتدایی با آنكه شاگرد باهوش و زرنگی بود مدرسه را رها كرد و برای تأمین مخارج زندگی‌اش به حرفه شیشه بری اشتغال ورزید وی علاوی بر اینكه مخارج خانه را تأمین می‌كرد مقداری دیگر را بدون اینكه كسی متوجه شود صرف افراد فقیر و بی‌بضاعت می‌كرد و به علت علاقه زیادی كه به یادگیری فنون نظامی داشت وارد ارتش شد تا اینكه به فرمان امام خمینی مبنی بر استعفا دادن یا فرار از ارتش بود وی از اولین كسانی بود كه استعفا داد وی عده‌ای از سربازان را فراری داده یود تا اینكه روزی وی لباسهایش را از تن خارج كرده و از پادگان خارج شد و از این عمل خوشحال بود تا اینكه انقلاب به پیروزی رسید وی استعفای خود را از ارتش باز پس گرفت چرا كه می‌دانست ارتش اسلامی و مردمی شده وی مسئولیت دادگاههای انقلاب را پذیرفت و مأموریتهای مهمی در این رابطه انجام داد. تا اینكه در یكی از نیمه‌های شب ماه رمضان در حالیكه برای شنیدن دعای سحر به رادیو گوش می‌داد كه پیام امام مبنی بر مبارزه با ضد انقلابیون در كردستان را شنید وی فردای آنروز به پادگان رفت و اسم خود را داوطلبانه نوشت و به كردستان اعزام شد و پس از چند روز درگیری و مبارزه با ضد انقلابیون در سقز در روز 1358/08/31 در حالیكه صدمات مهلكی بر حزب دمكرات وارد آورده بود در اثر اصابت گلوله عناصر حزب منحله دمكرات شهید شود و به الله پیوست . | + | شهید در سال 1333 درخانواده‌ای فقیر چشم به جهان گشود و از همان اوان كودكی با فقر آشنا شد به همین دلیل پس از سپری كردن دوران ابتدایی با آنكه شاگرد باهوش و زرنگی بود مدرسه را رها كرد و برای تأمین مخارج زندگی‌اش به حرفه شیشه بری اشتغال ورزید وی علاوی بر اینكه مخارج خانه را تأمین می‌كرد مقداری دیگر را بدون اینكه كسی متوجه شود صرف افراد فقیر و بی‌بضاعت می‌كرد و به علت علاقه زیادی كه به یادگیری فنون نظامی داشت وارد ارتش شد تا اینكه به فرمان امام خمینی مبنی بر استعفا دادن یا فرار از ارتش بود وی از اولین كسانی بود كه استعفا داد وی عده‌ای از سربازان را فراری داده یود تا اینكه روزی وی لباسهایش را از تن خارج كرده و از پادگان خارج شد و از این عمل خوشحال بود تا اینكه انقلاب به پیروزی رسید وی استعفای خود را از ارتش باز پس گرفت چرا كه می‌دانست ارتش اسلامی و مردمی شده وی مسئولیت دادگاههای انقلاب را پذیرفت و مأموریتهای مهمی در این رابطه انجام داد. تا اینكه در یكی از نیمه‌های شب ماه رمضان در حالیكه برای شنیدن دعای سحر به رادیو گوش می‌داد كه پیام امام مبنی بر مبارزه با ضد انقلابیون در [[كردستان]] را شنید وی فردای آنروز به پادگان رفت و اسم خود را داوطلبانه نوشت و به كردستان اعزام شد و پس از چند روز درگیری و مبارزه با ضد انقلابیون در [[سقز]] در روز 1358/08/31 در حالیكه صدمات مهلكی بر حزب دمكرات وارد آورده بود در اثر اصابت گلوله عناصر حزب منحله دمكرات شهید شود و به الله پیوست . |
| − | <ref>[http | + | <ref>[http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/%2022998 سایت شهدای ارتش]</ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۴۷
تاریخ تولد : 1333/07/16
تاریخ شهادت : 1358/08/30
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه : فارس - شیراز - دارالرحمه
زندگی نامه
شهید در سال 1333 درخانواده‌ای فقیر چشم به جهان گشود و از همان اوان كودكی با فقر آشنا شد به همین دلیل پس از سپری كردن دوران ابتدایی با آنكه شاگرد باهوش و زرنگی بود مدرسه را رها كرد و برای تأمین مخارج زندگی‌اش به حرفه شیشه بری اشتغال ورزید وی علاوی بر اینكه مخارج خانه را تأمین می‌كرد مقداری دیگر را بدون اینكه كسی متوجه شود صرف افراد فقیر و بی‌بضاعت می‌كرد و به علت علاقه زیادی كه به یادگیری فنون نظامی داشت وارد ارتش شد تا اینكه به فرمان امام خمینی مبنی بر استعفا دادن یا فرار از ارتش بود وی از اولین كسانی بود كه استعفا داد وی عده‌ای از سربازان را فراری داده یود تا اینكه روزی وی لباسهایش را از تن خارج كرده و از پادگان خارج شد و از این عمل خوشحال بود تا اینكه انقلاب به پیروزی رسید وی استعفای خود را از ارتش باز پس گرفت چرا كه می‌دانست ارتش اسلامی و مردمی شده وی مسئولیت دادگاههای انقلاب را پذیرفت و مأموریتهای مهمی در این رابطه انجام داد. تا اینكه در یكی از نیمه‌های شب ماه رمضان در حالیكه برای شنیدن دعای سحر به رادیو گوش می‌داد كه پیام امام مبنی بر مبارزه با ضد انقلابیون در كردستان را شنید وی فردای آنروز به پادگان رفت و اسم خود را داوطلبانه نوشت و به كردستان اعزام شد و پس از چند روز درگیری و مبارزه با ضد انقلابیون در سقز در روز 1358/08/31 در حالیكه صدمات مهلكی بر حزب دمكرات وارد آورده بود در اثر اصابت گلوله عناصر حزب منحله دمكرات شهید شود و به الله پیوست . [۱]
