شهیدحسین سمایی: تفاوت بین نسخه‌ها
(صفحه‌ای جدید حاوی «شه ی د حس ی ن سما یی تار ی خ تولد :1343/09/16 تار ی خ شهادت : 1364/12/23 محل شهادت : نامشخ...» ایجاد کرد) |
|||
| (۷ نسخه‌های متوسط توسط ۶ کاربران نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
| − | زندگی نامه | + | ==زندگی نامه== |
| + | [[شهید حسین سمایی]] در تاريخ 1343/09/16 در استان تهران، شهر ري متولد شد.وي تا مقطع سوم راهنمايي تحصيل کرد و قبل از شهادت؛سرباز و مجرد بود. با عضويت درارتش به جبهه اعزام شد و در تاريخ 1364/12/23 در منطقه عملياتي، محور آبادان ـ ماهشهر توسط دشمن بعثي به شهادت رسيد. مزار اين شهيد گرامی در بهشت زهرا واقع شده است. | ||
| − | + | ==وصیت نامه== | |
| − | وصیت نامه | + | |
بسمه تعالى | بسمه تعالى | ||
| سطر ۳۳: | سطر ۳۳: | ||
به اميد پيروزى رزمندگان | به اميد پيروزى رزمندگان | ||
| − | ساعت 7:10شب 1364/08/14 | + | ساعت 7:10شب 1364/08/14<ref>[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/37901 سایت شهدای ارتش]</ref> |
| − | + | ==پانویس== | |
| − | + | <references /> | |
| − | + | ||
| − | + | ||
| − | http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/37901 | + | |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۶
شه ی د حس ی ن سما یی
تار ی خ تولد :1343/09/16
تار ی خ شهادت : 1364/12/23
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا
زندگی نامه
شهید حسین سمایی در تاريخ 1343/09/16 در استان تهران، شهر ري متولد شد.وي تا مقطع سوم راهنمايي تحصيل کرد و قبل از شهادت؛سرباز و مجرد بود. با عضويت درارتش به جبهه اعزام شد و در تاريخ 1364/12/23 در منطقه عملياتي، محور آبادان ـ ماهشهر توسط دشمن بعثي به شهادت رسيد. مزار اين شهيد گرامی در بهشت زهرا واقع شده است.
وصیت نامه
بسمه تعالى
سلام و درود بر تمامى شهيدان از آدم تا خاتم؛
سلامى بر تمامى رزمندگان براى مبارزه با كفر با صدام و صداميان .
براى اينان كه سردمداران مبارزه عليه كفرند و مي روند جهان را ندايى ديگر دهند و لبيك هل من ناصر ينصرنى خود را از جهانيان بشنوند و بي باكانه عليه خصم مى‌تازند، هيچ باكى در دل ندارند لذا ما ايرانيان اولين امتى بوديم كه به نداى اماممان خمينى، لبيك گفتيم و با مال و جانمان مبلغ اسلام عزيزمان گشتيم و كنون مى‌رويم باز با جانمان اسلام و انقلاب را جهانى سازيم. من هم يكى از اينان مي باشم كه سعادتى شود تا شهادت نصيبم گردد .
سخنى با پدر و مادر عزيز و مهربانم دارم كه عرض مى‌كنم :
از زحماتى كه برايم كشيديد متشكرم؛ اميدوارم مرا ببخشيد و حلالم كنيد .
من به آن صورت مالى ندارم كه تقديم كنم فقط 200 تومان به احمد نجار كه كمد را مى‌ساخت و 50 تومان به برادر حسين ورامينى بدهكارم .
مخارج كفن و دفن مرا هم پدر بدهد، مرا در گورستان بهشت زهرا به خاك سپاريد. پدر و مادر عزيزم! من شما را خيلى دوست داشتم اما رويم نمى‌شد واضح بگويم؛ اميدوارم مرا ببخشيد اگر توانستيد در نماز جمعه شركت كنيد و نماز را به جماعت بخوانيد و با اين انقلاب همكارى لازم را بكنيد. امام را در نماز دعا كنيد، براي رزمندگان و ظهور حضرت مهدى (عجل الله فرجه) دعا كنيد. پدر! من شما را خيلى اذيت كردم اما شما در حق من بدى نكرديد. مادرجان! اميدوارم شيرت را حلالم كنى. من در آن وقت برايتان فرزندى بيش نبودم اما هم اكنون باعث افتخارم و بايد افتخار كنى كه پسرت را در راه خدا دادى. از خدا خواستارم همه را به راه راست هدايت كند .
به اميد پيروزى رزمندگان
ساعت 7:10شب 1364/08/14[۱]
