عملیات بیت المقدس دو: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی « معرفی عملیات بیتالمقدس 2 فهرست معرفی عملیات * نتایج عملیات معرفی عملیات...» ایجاد کرد) |
Arameshi9706 (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | |||
+ | ==عملیاتی در شمال سلیمانیه در خاک عراق== | ||
− | + | این عملیات در تاریخ [[15/10/1366]] و با رمز مقدس «یازهرا(س)» در منطقه عملیاتی شمال [[سلیمانیه]] و با هدف آزادسازی ارتفاعات غرب شهر [[ماووت]] [[عراق]] آغاز میشود. [[نیروی زمینی سپاه پاسداران]] به عبور از موانع طبیعی و مصنوعی بسیار سخت از قبیل کوههای صعبالعبور پوشیده از برق رودخانه خروشان قلاچولان [[میادین متعدد مین]]، [[تلههای انفجاری]]، سنگرهای کمین و [[سیمهای خاردار]] یورش بیامان خود را به مواضع دشمن آغاز میکنند. | |
− | |||
+ | عرض این رودخانه 40 متر است که رزمندگان در برودت بالای منطقه غرب از میان آبهای خروشان آن عبور میکنند. درحالیکه بر اثر بارندگی شدید، رودخانه قلاچولان طغیان کرده بود و 1/5 متر برف نیز منطقه را سفیدپوش کرده بود. با هجوم رزمندگان اسلام، نیروهای عراقی مستقر در ارتفاعات مشرف بر شهر ماووت، پس از دادن تلفات زیاد و انهدام چندین دستگاه [[تانک]] و [[نفربر]]، تعداد زیادی دستگاههای مهندسی، 40 دستگاه خودرو، 20 قبضه خمپارهانداز، راه فرار را در پیش میگیرند. [[یگان مهندسی ـ رزمی]] با توجه به موقعیت کوهستانی منطقه و بالطبع صعبالعبور بودن آن، در [[عملیات نصر 8]] برای تدارک رزمندگان جادهای را احداث کرده بود از نیروهای عملکننده در [[عملیات بیتالمقدس 2]] با استفاده از آن جاده، از توان رزمی بالاتری برخوردار میشدند. | ||
− | |||
− | |||
− | + | قوای اسلام پس از درهم کوبیدن [[تیپهای 83 و 603 پیاده]]، [[گردان یکم تیپ 412]]، یک گردان تانک، یکم تیپ 81، کماندویی لشکر 39 و گردان 53 توپخانه عراق، مواضع آنها را تسخیر میکنند که تعداد زیادی کشته، زخمی و اسیر از آنها برجای میماند. بدین ترتیب، دشمن از ارتفاعات غربی مشرف بر شهر ماووت عقب رانده میشود. رزمندگان اسلام با حمله به نیروهای دشمن در دشت جنوبی ماووت و شکستن خطوط دفاعی آنها، تا عمق سه کیلومتری پیشروی و تعدادی از نیروهای دشمن را کشته و زخمی میکنند و نفرات باقیمانده از دشمن به مناطق اطراف میگریزند. | |
− | |||
− | + | طی تهاجم رزمندگان اسلام در این دو محور، علاوه بر کشته و زخمی شدن 1500 نفر و اسارت 550 تن از جمله 30 افسر و 100 درجهدار دشمن، 29 ارتفاع، 5 روستا و 110 کیلومتر مربع از سرزمینهای عراق آزاد میشود. با روشنایی هوا، اهداف از پیش تعیین شده در این عملیات، حاصل میشود و سربازان شکست خورده عراق چشم امید خود را به آسمان میدوزند تا با کمک نیروی هوایی مانع پیروزی قوای اسلام شوند، امّا بارش برف مانع پرواز هر هواپیمایی میشود.رزمندگان اسلام پس از دفع هر نوع تحرکی از سوی دشمن، به تثبیت موقعیت خود میپردازند. با وارد شدن نیروهای کمکی به منطقه، مقدمه هجوم دوباره فراهم میآید. | |
− | |||
− | |||
+ | مرحله دوم عملیات دومین مرحله این عملیات در تاریخ 27/10/1366و در شرایط سخت سرما و یخبندان منطقه به مرحله اجرا درمیآید و در ساعات اولیه، تیپ 1 کماندویی از سپاه یکم، تیپ 3 نیروی مخصوص گارد ریاست جمهوری و گردان کماندویی از لشکر 41 عراق مورد تهاجم سخت قرار میگیرند و ضربات جبران ناپذیری بر آنها وارد میآید. در این مرحله دره مهم قامیش همراه با ارتفاعات 1100، 1155، 1286، 1837 و 1787 آزاد میشوند و علاوه بر 2000 کشته و زخمی، 200 تن دیگر به اسارت رزمندگان درمیآیند که بدین ترتیب از ابتدای عملیات، تلفات ارتش عراق به 3500 کشته و زخمی و تعداد اسرا به 750 تن میرسد. | ||
− | |||
− | مناطق آزادشده | + | |
+ | مرحله سوّم رزمندگان نیروی زمینی سپاه پاسداران پس از پاتکهای عراق در مرحله دوّم این عملیات در شرایط سخت سرما و یخبندان منطقه با قلبی مملو از عشق و ارادهای پولادین از رودخانهی عریض و خروشان ذابالصغیر و دیگر موانع میگذرند و بر دشمن یورش میبرند و طی نبردی بیامان بیش از 500 تن از نیروهای دشمن را کشته یا زخمی میکنند و تعداد 150 نفر از آنها را به اسارت درمیآورند. طی این حمله، قله 1775 از ارتفاعات ویسی، و یال ارتباطی و قله ارتباطی ویولان به ویسی آزاد میشوند. شهر قلعهدیزه عراق به همراه روستاهای گناو، عسیاوی و کنگاوی در دید مستقیم رزمندگان و جاده اصلی پاسگاه گناو به قلعهدیزه در تیررس آنها واقع میشود. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | همچنین چند روستا و ارتفاع مهم کرکوک (مرتفعترین قله منطقه) به تصرف رزمندگان در میآیند و نیز رزمندگان موفق میشوند مقادیر قابل توجهی جنگافزار و وسایل تدارکاتی و نظامی را به غنیمت بگیرند و بخش زیادی از آنها را منهدم سازند. دشمن شکست خورده به خاطر شرایط نامساعد جوّی موفق نمیشود از نیروی هوایی خود استفاده کند و تنها امید و اتکایش به نیروهای پیاده است که با جمعآوری نیروهای پراکنده، چند پاتک پیاپی را به اجرا در میآورد. تمام پاتکهای دشمن با مقابله و عکسالعمل ضد پاتک رزمندگان دفع شده و دشمن پس از دریافت ضربات سخت، به عقب رانده میشود. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | درحالیکه نیروهای عراق به خاطر تحمل تلفات و خسارات متعدد، ناتوان و فرسوده است و فرصت هرگونه تعرض و تصمیمگیری از آنها سلب شده است، رادیو بغداد دم از پیروزی میزند و به نیروهای عراقی که تا عمق 40 کیلومتری خاک خود عقب نشستهاند درود میفرستد. این تمجیدها و تحسینها، نمیتواند روحیه از دست رفته سربازان وحشت زده عراق را بازگرداند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | ===نتایج عملیات=== | ||
+ | |||
+ | |||
+ | *مناطق آزادشده | ||
آزادسازی بیش از 40 ارتفاع از جمله ارتفاعات اورال، گلاله، هرمدان، بین دورا، شیخ محمّد و یولان. آزادی چندین روستای منطقه. | آزادسازی بیش از 40 ارتفاع از جمله ارتفاعات اورال، گلاله، هرمدان، بین دورا، شیخ محمّد و یولان. آزادی چندین روستای منطقه. | ||
− | یگانهای منهدم شده دشمن | + | |
+ | *یگانهای منهدم شده دشمن | ||
تیپهای 83 و 603 پیاده. تیپ 81. تیپ 1 کماندویی از سپاه اول. تیپ 3 نیروی مخصوص گارد ریاست جمهوری. گردانهای کماندویی لشکر 41. گردان کماندویی لشکر 39. گردان 53 توپخانه. یک گردان تانک. گردان 1 از تیپ 412. | تیپهای 83 و 603 پیاده. تیپ 81. تیپ 1 کماندویی از سپاه اول. تیپ 3 نیروی مخصوص گارد ریاست جمهوری. گردانهای کماندویی لشکر 41. گردان کماندویی لشکر 39. گردان 53 توپخانه. یک گردان تانک. گردان 1 از تیپ 412. | ||
− | |||
− | + | *تجهیزات منهدم شده دشمن | |
+ | دهها دستگاه تانک و نفربر. دهها قبضه خمپارهانداز و [[ضدهوایی]]. دهها دستگاه خودرو نظامی و مهندسی. | ||
− | |||
− | |||
+ | *غنایم | ||
− | تعداد | + | 15 دستگاه تانک و نفربر. 76 قبضه خمپارهانداز. 17 قبضه توپ ضدهوایی. 75 دستگاه خودرو. تعداد زیادی انواع دستگاههای مخابراتی. مقدار زیادی انواع سلاح سبک و مهمات. |
− | |||
− | تعداد اسرا: 900 نفر. | + | |
+ | *تعداد کشته، زخمی و اسیر دشمن | ||
+ | |||
+ | |||
+ | کشته و زخمی:بیش از 4500 نفر | ||
+ | |||
+ | |||
+ | تعداد اسرا:900 نفر. | ||
http://www.sajed.ir/detail/80848 | http://www.sajed.ir/detail/80848 | ||
+ | |||
+ | |||
− | خاطرات مرتبط با عملیات بیتالمقدس 2 | + | ==خاطرات مرتبط با عملیات بیتالمقدس 2== |
− | پل شهید کلهر | + | *پل شهید کلهر |
− | |||
− | |||
− | در قسمتی که ما وارد عمل شدیم لشکر 10سیدالشهداء(ع) و قسمتی از لشکر عاشورا وارد عمل شدند و از روی پل عبور کردند و مواضعی را به تصرف خودشان درآوردند. در ابتدای کار، تقریباً اوایل دی ماه که در منطقه مستقر شدیم هوا بسیار سرد و قسمتهایی از منطقه هم برف سنگینی نشسته بود. من به عنوان بسیجی در واحد طرح عملیات لشکر 10سیدالشهداء(ع) مشغول به خدمت بودم. چیزی حدود بیست روز ما برای شناسایی به پایین رودخانه رفتیم و برگشتیم. شهر ماووت در کنار رودخانه ای به نام «قلعه چولان» واقع شده بود و چون دشمن به ما دید داشت هر شب هوا که تاریک میشد برای شناسایی میرفتیم و قبل از طلوع آفتاب هم برمی گشتیم. ما تقریباً 8-7 کیلومتر بالاتر از مکانی که این پل نصب شده بود قرار داشتیم و دشمن تصورش این بود که هر نیرویی که بخواهد به آنها نزدیک شود باید از این پل بگذرد. ولی ما جایی را برای عبور خودمان در نظر گرفته بودیم که از پشت سر عراقیها سر در بیاوریم و به عقبه دشمن دسترسی پیدا کنیم و حالا برای عبور از این پل، رودخانه خروشان که در فصل زمستان بسیار پر آب و ارتفاع رودخانه با شیبی حدود 70-60 درجه که ما باید پلی را نصب میکردیم که نیروهای خودی از آن عبور کنند. | + | برادر بسیجی جوزی: |
+ | |||
+ | |||
+ | در دی ماه 1366 در ضلع غربی شهر ماووت، منطقه ای کوهستانی و بسیار صعبالعبور قرار داشت که رزمندگان در عملیات بیتالمقدس2 توانستند این منطقه را به تصرف خود در بیاورند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | در قسمتی که ما وارد عمل شدیم [[لشکر 10سیدالشهداء(ع)]] و قسمتی از [[لشکر عاشورا]] وارد عمل شدند و از روی پل عبور کردند و مواضعی را به تصرف خودشان درآوردند. در ابتدای کار، تقریباً اوایل دی ماه که در منطقه مستقر شدیم هوا بسیار سرد و قسمتهایی از منطقه هم برف سنگینی نشسته بود. من به عنوان بسیجی در واحد طرح عملیات لشکر 10سیدالشهداء(ع) مشغول به خدمت بودم. چیزی حدود بیست روز ما برای شناسایی به پایین رودخانه رفتیم و برگشتیم. شهر ماووت در کنار رودخانه ای به نام «قلعه چولان» واقع شده بود و چون دشمن به ما دید داشت هر شب هوا که تاریک میشد برای شناسایی میرفتیم و قبل از طلوع آفتاب هم برمی گشتیم. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ما تقریباً 8-7 کیلومتر بالاتر از مکانی که این پل نصب شده بود قرار داشتیم و دشمن تصورش این بود که هر نیرویی که بخواهد به آنها نزدیک شود باید از این پل بگذرد. ولی ما جایی را برای عبور خودمان در نظر گرفته بودیم که از پشت سر عراقیها سر در بیاوریم و به عقبه دشمن دسترسی پیدا کنیم و حالا برای عبور از این پل، رودخانه خروشان که در فصل زمستان بسیار پر آب و ارتفاع رودخانه با شیبی حدود 70-60 درجه که ما باید پلی را نصب میکردیم که نیروهای خودی از آن عبور کنند. | ||
+ | |||
+ | |||
طول پل حدود 100 متر بود و معمولاً 50 متر از روی رودخانه ارتفاع داشت و عرض آن 80 سانتیمتر بود و نیروهای خودی باید از این پل عبور میکردند و خودشان را از پشت به نیروهای عراقی میرساندند. بعد از شناساییهای متعددی که شد ما امکان اینکه بخواهیم پل را در ارتفاع پایینتری نصب کنیم وجود نداشت و شیب آن گاهاً به 90 درجه میرسید و برای نیروهای رزمنده ای که در آن موقع از میاندوآب در سرمای زمستان به طرف منطقه ماووت بیایند و از آنجا به صورت پیاده، شبانه کیلومترها راهپیمایی کنند و خود را به ارتفاعات «قمیش» برسانند و از این طریق جاده را ببندند، برای کسانی که برای بار اول به این منطقه میآمدند مسیر بسیار سختی بود ولی برای کسانی که به منطقه آشنایی داشتند کمی راحتتر مینمود. | طول پل حدود 100 متر بود و معمولاً 50 متر از روی رودخانه ارتفاع داشت و عرض آن 80 سانتیمتر بود و نیروهای خودی باید از این پل عبور میکردند و خودشان را از پشت به نیروهای عراقی میرساندند. بعد از شناساییهای متعددی که شد ما امکان اینکه بخواهیم پل را در ارتفاع پایینتری نصب کنیم وجود نداشت و شیب آن گاهاً به 90 درجه میرسید و برای نیروهای رزمنده ای که در آن موقع از میاندوآب در سرمای زمستان به طرف منطقه ماووت بیایند و از آنجا به صورت پیاده، شبانه کیلومترها راهپیمایی کنند و خود را به ارتفاعات «قمیش» برسانند و از این طریق جاده را ببندند، برای کسانی که برای بار اول به این منطقه میآمدند مسیر بسیار سختی بود ولی برای کسانی که به منطقه آشنایی داشتند کمی راحتتر مینمود. | ||
+ | |||
+ | |||
این پیشنهاد نهایی بود و چارهای نداشتیم. بعد از بررسیهای متعددی که شد داوطلب نصب این پل شدیم و به اتفاق برادر بسیجی شهید «رامین عبقری» پای کار رفتیم و یک شب تا صبح این پل را نصب کردیم. خطر دیده شدن ما توسط دشمن و بدتر از آن سرما بود. از طرفی برای نصب پل حتی نمیتوانستیم از دستکش استفاده کنیم. از این 100 متر حدود 6-5 متر مانده بود که یکی از سیمها پاره شد و پل به صورت واژگون درآمد و چیزی نمانده بود که عملیات لغو شود ولی به کمک نیروهای اطلاعات عملیات و بی سیم چی که همراه ما بود و خیلی اصرار داشت که تماس بگیرد و اعلام کند که عملیات لغو شده ولی با مقاومت و مخالفت شدید من روبرو شد. من به نیروهای اطلاعات - عملیات قول دادم که اگر یکی- دو ساعت به من فرصت بدهید این پل را تمام میکنم که خوشبختانه پل به حالت اولیه درآمد. | این پیشنهاد نهایی بود و چارهای نداشتیم. بعد از بررسیهای متعددی که شد داوطلب نصب این پل شدیم و به اتفاق برادر بسیجی شهید «رامین عبقری» پای کار رفتیم و یک شب تا صبح این پل را نصب کردیم. خطر دیده شدن ما توسط دشمن و بدتر از آن سرما بود. از طرفی برای نصب پل حتی نمیتوانستیم از دستکش استفاده کنیم. از این 100 متر حدود 6-5 متر مانده بود که یکی از سیمها پاره شد و پل به صورت واژگون درآمد و چیزی نمانده بود که عملیات لغو شود ولی به کمک نیروهای اطلاعات عملیات و بی سیم چی که همراه ما بود و خیلی اصرار داشت که تماس بگیرد و اعلام کند که عملیات لغو شده ولی با مقاومت و مخالفت شدید من روبرو شد. من به نیروهای اطلاعات - عملیات قول دادم که اگر یکی- دو ساعت به من فرصت بدهید این پل را تمام میکنم که خوشبختانه پل به حالت اولیه درآمد. | ||
− | اولین گردانی که موفق به حضور و عبور از روی این پل شد گردان حضرت علی اکبر(ع) بود. در همانجا غاری بود که حدود 300 نفر از نیروها در این غار تا شب مستقر شده بودند و بعد از عملیات ما دیدیم که نیروهای عراقی که بالای سر ما قرار داشتند با کاتیوشاها دهانه غار را مورد هدف قرار میدادند. تعدادی از بچهها در درون غار مستقر شدند و فردا به طرف ارتفاعات حرکت کردند و دشمن را غافلگیر کردند و تعدادی از نیروهای عراقی را به اسارت گرفتند که نیروهای آموزش دیده و کاملاً ورزیده ای بودند. | + | |
+ | |||
+ | اولین گردانی که موفق به حضور و عبور از روی این پل شد [[گردان حضرت علی اکبر(ع)]] بود. در همانجا غاری بود که حدود 300 نفر از نیروها در این غار تا شب مستقر شده بودند و بعد از عملیات ما دیدیم که نیروهای عراقی که بالای سر ما قرار داشتند با [[کاتیوشاها]] دهانه غار را مورد هدف قرار میدادند. تعدادی از بچهها در درون غار مستقر شدند و فردا به طرف ارتفاعات حرکت کردند و دشمن را غافلگیر کردند و تعدادی از نیروهای عراقی را به اسارت گرفتند که نیروهای آموزش دیده و کاملاً ورزیده ای بودند. | ||
+ | |||
+ | |||
وقتی آنها را به عقب میآوردیم میترسیدند از این پل عبور کنند چون ارتفاع آن بسیار زیاد بود و خطر پرتاب شدن آنها داخل رودخانه بود. آنها وقتی میدیدند که نیروهای بسیجی ما چطور از این پل عبور میکردند به ما میگفتند که اینها نیروهای کماندویی هستند و تعلیمات کماندویی دیدهاند؟ به هرحال نیروهای ورزیده عراقی میترسیدند که از این پل بگذرند ولی نیروهای ما به راحتی از این پل رد شدند و با دشمن پنجه در پنجه جنگیدند و درگیر شدند و عده ای از نیروهای عراقی که خواب بودند به اسارت درآوردند. | وقتی آنها را به عقب میآوردیم میترسیدند از این پل عبور کنند چون ارتفاع آن بسیار زیاد بود و خطر پرتاب شدن آنها داخل رودخانه بود. آنها وقتی میدیدند که نیروهای بسیجی ما چطور از این پل عبور میکردند به ما میگفتند که اینها نیروهای کماندویی هستند و تعلیمات کماندویی دیدهاند؟ به هرحال نیروهای ورزیده عراقی میترسیدند که از این پل بگذرند ولی نیروهای ما به راحتی از این پل رد شدند و با دشمن پنجه در پنجه جنگیدند و درگیر شدند و عده ای از نیروهای عراقی که خواب بودند به اسارت درآوردند. | ||
سطر ۷۶: | سطر ۱۱۱: | ||
− | |||
− | سروان لطيف جاسم حسين ـ يكي از فرماندهان تيپ 83 عراق: | + | |
+ | *خاطره فرمانده عراقی از عملیات | ||
+ | |||
+ | [[سروان لطيف جاسم حسين]] ـ يكي از فرماندهان تيپ 83 عراق: | ||
+ | |||
«اين عمليّات يك بار ديگر ثابت كرد كه ايرانيان در هر شرايطي قادرند به اهداف نظامي موردنظر خود در جنگ عليه ارتش پرخرج و تقويت شدة صدام دست يابند. ما اصلاً تصور نميكرديم نيروهاي ايران بتوانند در شرايط بسيار سخت اقليمي منطقه و با وجود موانع طبيعي و فصل نامناسب، عمليّات انجام دهند، ولي ايرانيان با سرعت شگفتانگيز خود، نيروهاي عراق را تار و مار كردند و مناطق مهمي را به تصرف خود درآوردند». | «اين عمليّات يك بار ديگر ثابت كرد كه ايرانيان در هر شرايطي قادرند به اهداف نظامي موردنظر خود در جنگ عليه ارتش پرخرج و تقويت شدة صدام دست يابند. ما اصلاً تصور نميكرديم نيروهاي ايران بتوانند در شرايط بسيار سخت اقليمي منطقه و با وجود موانع طبيعي و فصل نامناسب، عمليّات انجام دهند، ولي ايرانيان با سرعت شگفتانگيز خود، نيروهاي عراق را تار و مار كردند و مناطق مهمي را به تصرف خود درآوردند». | ||
http://www.sajed.ir/detail/80850 | http://www.sajed.ir/detail/80850 |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۱۱
عملیاتی در شمال سلیمانیه در خاک عراق
این عملیات در تاریخ 15/10/1366 و با رمز مقدس «یازهرا(س)» در منطقه عملیاتی شمال سلیمانیه و با هدف آزادسازی ارتفاعات غرب شهر ماووت عراق آغاز میشود. نیروی زمینی سپاه پاسداران به عبور از موانع طبیعی و مصنوعی بسیار سخت از قبیل کوههای صعبالعبور پوشیده از برق رودخانه خروشان قلاچولان میادین متعدد مین، تلههای انفجاری، سنگرهای کمین و سیمهای خاردار یورش بیامان خود را به مواضع دشمن آغاز میکنند.
عرض این رودخانه 40 متر است که رزمندگان در برودت بالای منطقه غرب از میان آبهای خروشان آن عبور میکنند. درحالیکه بر اثر بارندگی شدید، رودخانه قلاچولان طغیان کرده بود و 1/5 متر برف نیز منطقه را سفیدپوش کرده بود. با هجوم رزمندگان اسلام، نیروهای عراقی مستقر در ارتفاعات مشرف بر شهر ماووت، پس از دادن تلفات زیاد و انهدام چندین دستگاه تانک و نفربر، تعداد زیادی دستگاههای مهندسی، 40 دستگاه خودرو، 20 قبضه خمپارهانداز، راه فرار را در پیش میگیرند. یگان مهندسی ـ رزمی با توجه به موقعیت کوهستانی منطقه و بالطبع صعبالعبور بودن آن، در عملیات نصر 8 برای تدارک رزمندگان جادهای را احداث کرده بود از نیروهای عملکننده در عملیات بیتالمقدس 2 با استفاده از آن جاده، از توان رزمی بالاتری برخوردار میشدند.
قوای اسلام پس از درهم کوبیدن تیپهای 83 و 603 پیاده، گردان یکم تیپ 412، یک گردان تانک، یکم تیپ 81، کماندویی لشکر 39 و گردان 53 توپخانه عراق، مواضع آنها را تسخیر میکنند که تعداد زیادی کشته، زخمی و اسیر از آنها برجای میماند. بدین ترتیب، دشمن از ارتفاعات غربی مشرف بر شهر ماووت عقب رانده میشود. رزمندگان اسلام با حمله به نیروهای دشمن در دشت جنوبی ماووت و شکستن خطوط دفاعی آنها، تا عمق سه کیلومتری پیشروی و تعدادی از نیروهای دشمن را کشته و زخمی میکنند و نفرات باقیمانده از دشمن به مناطق اطراف میگریزند.
طی تهاجم رزمندگان اسلام در این دو محور، علاوه بر کشته و زخمی شدن 1500 نفر و اسارت 550 تن از جمله 30 افسر و 100 درجهدار دشمن، 29 ارتفاع، 5 روستا و 110 کیلومتر مربع از سرزمینهای عراق آزاد میشود. با روشنایی هوا، اهداف از پیش تعیین شده در این عملیات، حاصل میشود و سربازان شکست خورده عراق چشم امید خود را به آسمان میدوزند تا با کمک نیروی هوایی مانع پیروزی قوای اسلام شوند، امّا بارش برف مانع پرواز هر هواپیمایی میشود.رزمندگان اسلام پس از دفع هر نوع تحرکی از سوی دشمن، به تثبیت موقعیت خود میپردازند. با وارد شدن نیروهای کمکی به منطقه، مقدمه هجوم دوباره فراهم میآید.
مرحله دوم عملیات دومین مرحله این عملیات در تاریخ 27/10/1366و در شرایط سخت سرما و یخبندان منطقه به مرحله اجرا درمیآید و در ساعات اولیه، تیپ 1 کماندویی از سپاه یکم، تیپ 3 نیروی مخصوص گارد ریاست جمهوری و گردان کماندویی از لشکر 41 عراق مورد تهاجم سخت قرار میگیرند و ضربات جبران ناپذیری بر آنها وارد میآید. در این مرحله دره مهم قامیش همراه با ارتفاعات 1100، 1155، 1286، 1837 و 1787 آزاد میشوند و علاوه بر 2000 کشته و زخمی، 200 تن دیگر به اسارت رزمندگان درمیآیند که بدین ترتیب از ابتدای عملیات، تلفات ارتش عراق به 3500 کشته و زخمی و تعداد اسرا به 750 تن میرسد.
مرحله سوّم رزمندگان نیروی زمینی سپاه پاسداران پس از پاتکهای عراق در مرحله دوّم این عملیات در شرایط سخت سرما و یخبندان منطقه با قلبی مملو از عشق و ارادهای پولادین از رودخانهی عریض و خروشان ذابالصغیر و دیگر موانع میگذرند و بر دشمن یورش میبرند و طی نبردی بیامان بیش از 500 تن از نیروهای دشمن را کشته یا زخمی میکنند و تعداد 150 نفر از آنها را به اسارت درمیآورند. طی این حمله، قله 1775 از ارتفاعات ویسی، و یال ارتباطی و قله ارتباطی ویولان به ویسی آزاد میشوند. شهر قلعهدیزه عراق به همراه روستاهای گناو، عسیاوی و کنگاوی در دید مستقیم رزمندگان و جاده اصلی پاسگاه گناو به قلعهدیزه در تیررس آنها واقع میشود.
همچنین چند روستا و ارتفاع مهم کرکوک (مرتفعترین قله منطقه) به تصرف رزمندگان در میآیند و نیز رزمندگان موفق میشوند مقادیر قابل توجهی جنگافزار و وسایل تدارکاتی و نظامی را به غنیمت بگیرند و بخش زیادی از آنها را منهدم سازند. دشمن شکست خورده به خاطر شرایط نامساعد جوّی موفق نمیشود از نیروی هوایی خود استفاده کند و تنها امید و اتکایش به نیروهای پیاده است که با جمعآوری نیروهای پراکنده، چند پاتک پیاپی را به اجرا در میآورد. تمام پاتکهای دشمن با مقابله و عکسالعمل ضد پاتک رزمندگان دفع شده و دشمن پس از دریافت ضربات سخت، به عقب رانده میشود.
درحالیکه نیروهای عراق به خاطر تحمل تلفات و خسارات متعدد، ناتوان و فرسوده است و فرصت هرگونه تعرض و تصمیمگیری از آنها سلب شده است، رادیو بغداد دم از پیروزی میزند و به نیروهای عراقی که تا عمق 40 کیلومتری خاک خود عقب نشستهاند درود میفرستد. این تمجیدها و تحسینها، نمیتواند روحیه از دست رفته سربازان وحشت زده عراق را بازگرداند.
نتایج عملیات
- مناطق آزادشده
آزادسازی بیش از 40 ارتفاع از جمله ارتفاعات اورال، گلاله، هرمدان، بین دورا، شیخ محمّد و یولان. آزادی چندین روستای منطقه.
- یگانهای منهدم شده دشمن
تیپهای 83 و 603 پیاده. تیپ 81. تیپ 1 کماندویی از سپاه اول. تیپ 3 نیروی مخصوص گارد ریاست جمهوری. گردانهای کماندویی لشکر 41. گردان کماندویی لشکر 39. گردان 53 توپخانه. یک گردان تانک. گردان 1 از تیپ 412.
- تجهیزات منهدم شده دشمن
دهها دستگاه تانک و نفربر. دهها قبضه خمپارهانداز و ضدهوایی. دهها دستگاه خودرو نظامی و مهندسی.
- غنایم
15 دستگاه تانک و نفربر. 76 قبضه خمپارهانداز. 17 قبضه توپ ضدهوایی. 75 دستگاه خودرو. تعداد زیادی انواع دستگاههای مخابراتی. مقدار زیادی انواع سلاح سبک و مهمات.
- تعداد کشته، زخمی و اسیر دشمن
کشته و زخمی:بیش از 4500 نفر
تعداد اسرا:900 نفر.
http://www.sajed.ir/detail/80848
خاطرات مرتبط با عملیات بیتالمقدس 2
- پل شهید کلهر
برادر بسیجی جوزی:
در دی ماه 1366 در ضلع غربی شهر ماووت، منطقه ای کوهستانی و بسیار صعبالعبور قرار داشت که رزمندگان در عملیات بیتالمقدس2 توانستند این منطقه را به تصرف خود در بیاورند.
در قسمتی که ما وارد عمل شدیم لشکر 10سیدالشهداء(ع) و قسمتی از لشکر عاشورا وارد عمل شدند و از روی پل عبور کردند و مواضعی را به تصرف خودشان درآوردند. در ابتدای کار، تقریباً اوایل دی ماه که در منطقه مستقر شدیم هوا بسیار سرد و قسمتهایی از منطقه هم برف سنگینی نشسته بود. من به عنوان بسیجی در واحد طرح عملیات لشکر 10سیدالشهداء(ع) مشغول به خدمت بودم. چیزی حدود بیست روز ما برای شناسایی به پایین رودخانه رفتیم و برگشتیم. شهر ماووت در کنار رودخانه ای به نام «قلعه چولان» واقع شده بود و چون دشمن به ما دید داشت هر شب هوا که تاریک میشد برای شناسایی میرفتیم و قبل از طلوع آفتاب هم برمی گشتیم.
ما تقریباً 8-7 کیلومتر بالاتر از مکانی که این پل نصب شده بود قرار داشتیم و دشمن تصورش این بود که هر نیرویی که بخواهد به آنها نزدیک شود باید از این پل بگذرد. ولی ما جایی را برای عبور خودمان در نظر گرفته بودیم که از پشت سر عراقیها سر در بیاوریم و به عقبه دشمن دسترسی پیدا کنیم و حالا برای عبور از این پل، رودخانه خروشان که در فصل زمستان بسیار پر آب و ارتفاع رودخانه با شیبی حدود 70-60 درجه که ما باید پلی را نصب میکردیم که نیروهای خودی از آن عبور کنند.
طول پل حدود 100 متر بود و معمولاً 50 متر از روی رودخانه ارتفاع داشت و عرض آن 80 سانتیمتر بود و نیروهای خودی باید از این پل عبور میکردند و خودشان را از پشت به نیروهای عراقی میرساندند. بعد از شناساییهای متعددی که شد ما امکان اینکه بخواهیم پل را در ارتفاع پایینتری نصب کنیم وجود نداشت و شیب آن گاهاً به 90 درجه میرسید و برای نیروهای رزمنده ای که در آن موقع از میاندوآب در سرمای زمستان به طرف منطقه ماووت بیایند و از آنجا به صورت پیاده، شبانه کیلومترها راهپیمایی کنند و خود را به ارتفاعات «قمیش» برسانند و از این طریق جاده را ببندند، برای کسانی که برای بار اول به این منطقه میآمدند مسیر بسیار سختی بود ولی برای کسانی که به منطقه آشنایی داشتند کمی راحتتر مینمود.
این پیشنهاد نهایی بود و چارهای نداشتیم. بعد از بررسیهای متعددی که شد داوطلب نصب این پل شدیم و به اتفاق برادر بسیجی شهید «رامین عبقری» پای کار رفتیم و یک شب تا صبح این پل را نصب کردیم. خطر دیده شدن ما توسط دشمن و بدتر از آن سرما بود. از طرفی برای نصب پل حتی نمیتوانستیم از دستکش استفاده کنیم. از این 100 متر حدود 6-5 متر مانده بود که یکی از سیمها پاره شد و پل به صورت واژگون درآمد و چیزی نمانده بود که عملیات لغو شود ولی به کمک نیروهای اطلاعات عملیات و بی سیم چی که همراه ما بود و خیلی اصرار داشت که تماس بگیرد و اعلام کند که عملیات لغو شده ولی با مقاومت و مخالفت شدید من روبرو شد. من به نیروهای اطلاعات - عملیات قول دادم که اگر یکی- دو ساعت به من فرصت بدهید این پل را تمام میکنم که خوشبختانه پل به حالت اولیه درآمد.
اولین گردانی که موفق به حضور و عبور از روی این پل شد گردان حضرت علی اکبر(ع) بود. در همانجا غاری بود که حدود 300 نفر از نیروها در این غار تا شب مستقر شده بودند و بعد از عملیات ما دیدیم که نیروهای عراقی که بالای سر ما قرار داشتند با کاتیوشاها دهانه غار را مورد هدف قرار میدادند. تعدادی از بچهها در درون غار مستقر شدند و فردا به طرف ارتفاعات حرکت کردند و دشمن را غافلگیر کردند و تعدادی از نیروهای عراقی را به اسارت گرفتند که نیروهای آموزش دیده و کاملاً ورزیده ای بودند.
وقتی آنها را به عقب میآوردیم میترسیدند از این پل عبور کنند چون ارتفاع آن بسیار زیاد بود و خطر پرتاب شدن آنها داخل رودخانه بود. آنها وقتی میدیدند که نیروهای بسیجی ما چطور از این پل عبور میکردند به ما میگفتند که اینها نیروهای کماندویی هستند و تعلیمات کماندویی دیدهاند؟ به هرحال نیروهای ورزیده عراقی میترسیدند که از این پل بگذرند ولی نیروهای ما به راحتی از این پل رد شدند و با دشمن پنجه در پنجه جنگیدند و درگیر شدند و عده ای از نیروهای عراقی که خواب بودند به اسارت درآوردند.
http://www.sajed.ir/detail/81310
- خاطره فرمانده عراقی از عملیات
سروان لطيف جاسم حسين ـ يكي از فرماندهان تيپ 83 عراق:
«اين عمليّات يك بار ديگر ثابت كرد كه ايرانيان در هر شرايطي قادرند به اهداف نظامي موردنظر خود در جنگ عليه ارتش پرخرج و تقويت شدة صدام دست يابند. ما اصلاً تصور نميكرديم نيروهاي ايران بتوانند در شرايط بسيار سخت اقليمي منطقه و با وجود موانع طبيعي و فصل نامناسب، عمليّات انجام دهند، ولي ايرانيان با سرعت شگفتانگيز خود، نيروهاي عراق را تار و مار كردند و مناطق مهمي را به تصرف خود درآوردند».