شهید محمد حسین شیخ حسنی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۳ نسخه‌های متوسط توسط ۳ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
  
  
 
+
==آثار==
 
*آخرین‌ نامه‌ محمد حسین‌، پانزده‌ روز قبل‌ از شهادت‌
 
*آخرین‌ نامه‌ محمد حسین‌، پانزده‌ روز قبل‌ از شهادت‌
  
سطر ۵۲: سطر ۵۲:
 
عصر روز یکشنبه‌ 61/7/25 شهادت‌: 61/8/11
 
عصر روز یکشنبه‌ 61/7/25 شهادت‌: 61/8/11
  
 +
==نگارخانه تصاویر==
 +
<gallery>
 +
 +
Image:1020 (1).jpg
 +
 +
 +
</gallery>
  
 
منبع: سایت خین
 
منبع: سایت خین
  
 
http://khayyen.ir/shahid/1020
 
http://khayyen.ir/shahid/1020
 +
 +
==رده==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض:محمد_حسین_شیخ_حسنی}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان اصفهان]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان اصفهان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۲۵

نام : شیخ حسینی / محمدحسین

نام پدر : عبدالعلی

تاریخ تولد : ۱۳۳۹-۱۲-۱۷

محل تولد : اصفهان

تاریخ شهادت : ۱۳۶۱-۰۸-۱۱

محل شهادت : عین خوش - محرم

شهرستان : اصفهان

یگان : بسیج

مسئولیت : رزمنده

تحصیلات : مهندسی عمران

محل تحصیل : دانشگاه صنعتی اصفهان

گلزار : گلستان شهدای اصفهان


rId4


زندگی نامه

محمد حسین در سال 1339 در شهر اصفهان در دامان مادر عفیفه و پاک چشم به جهان گشود ، از همان کودکی رابطه عمیقی با خداوند و دین داشت ،‌دوران دبیرستان حسین مصادف و حوادث و مبارزات پر شور انقلاب بود او نیز در این مبارزات با آگاهی تمام حضور یافت و در این راه از انجام هیچ تلاشی فروگزار نکرد بعد از اتمام دبیرستان در سال 1358 در رشته مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد روحیه ی شجاع و بی باکی حسین باعث می شد تا در دانشگاه هم لحظه ای آرام نباشد و در راه ارزشهای انقلاب و افشاگری علیه گروهک ها فعالیت نماید که بارها توسط همین ناجوان مردان مورد آزار و ضرب و شتم قرار گیرد . بعد از تعطیلی موقت دانشگاهها به منظور تداوم فعالیتهایش در سپاه ثبت نام نمود و همواره در جریان لحظه لحظه ی وقایع بود . علاقه ی عجیب او به اهل بیت ، امام امت . روحانیت باعث ورود او به حوزه علمیه شد تا اینکه با شروع جنگ او تصمیم گرفت به جبهه اعزام شود لذا پس از حضور در چندین عملیات سرانجام در سال 1361 در عملیات محرم سبک بال و عاشق مانند مولایش امام حسین علیه السلام دعوت حق را لبیک گفت و به آرامش ابدی دست یافت


وصیت نامه

گوشه ای از وصیت ‌نامه‌ مهندس شهید محمدحسین شیخ حسینی

وصی‌ من‌ پدر و برادر عزیزم‌ می‌باشند که‌ ان‌ شاءا... در انجام‌ موارد وصیت نامه‌ام‌ تلاش‌ و کوشش‌ می‌نمایند. بنا به‌ احتیاط، واجبات‌ 6 ماه‌ یک‌ مسلمان‌ (نماز یومیه‌، نماز آیات‌، روزه‌ و...)را به‌ نیابت‌ این‌ حقیر بجای‌ آورید. مبلغ‌ 6000 ریال‌ در سه‌ صندوق‌ قرض ‌الحسنه‌ در سه‌ محل ‌فقیرنشین‌، بطور دائم‌ قرار دهید. کتب‌، مجلات‌، اعلامیه‌ها، و نوارهای‌ مذهبی‌ و ... که‌ متعلق‌ به ‌این‌ جانب‌ است‌ را در اختیار معلم‌ عزیزم‌ قرار دهید تا ایشان‌، به‌ هر صورت‌ که‌ صلاح‌ می‌داند آنها را در جهت‌ اسلام‌ بکار گیرد .

تعدادی‌ مفاتیح ‌الجنان‌ و رساله‌ شریفه‌ امام‌ خمینی‌ به‌ مبلغ‌ تقریبی‌ 4000 ریال‌ به‌ جبهه ‌های‌ جنگ‌ ارسال‌ دارید. حقوق‌ سه‌ ماه‌ اول‌ سال‌ جاری‌ مرا از آموزش‌ و پرورش‌ دریافت‌ دارید و بقیه ‌را به طور مساوی‌ به‌ حساب‌ 100 امام‌ و 222 دولت‌ واریز نمایید. جلسه‌ ختم‌ و یادبود مرا هر چه ‌ساده‌تر و بی‌ آلایش‌تر برگزار کنید. در پایان‌ یکبار دیگر از شما عزیزان‌ مهربان‌ بخاطر خطاهای ‌گذشته‌ عذرخواهی‌ می‌کنم‌. از شما مادر عزیزم‌ تقاضا دارم‌ که‌ بی‌تابی‌ نکنید و جای‌ خالی‌ مرا بانگاه‌ کردن‌ به‌ تصویر مقدس‌ امام‌ که‌ به‌ انسان‌ قدرت‌ و قوت‌ می‌بخشد پر کنید. وقتی‌ فکر کنید که‌ فرزندتان‌ فدای‌ امام‌ شد بسیار شاد و خوشحال‌ می‌شوید. 61/8/4


آثار

  • آخرین‌ نامه‌ محمد حسین‌، پانزده‌ روز قبل‌ از شهادت‌

پدر، مادر و خواهران‌ عزیزم‌، سلام‌ علیکم‌ و رحمه‌الله‌ .

از خداوند متعال‌ می‌خواهم‌ که‌ احوال‌ همه‌ مسلمین‌ و شما خانواده‌ عزیز و مهربان‌ را چون‌ حال‌ رزمندگان‌ دلاور اسلام‌ خوش‌ و سرشار از معنویت‌ گرداند. از این‌ که‌ فرزندتان‌ دور از شما و در کنار سربازان‌ امام‌ عصر (عج‌) به‌ سر می‌برد نگران‌ نباشید و خدای‌ را بر این‌ نعمت‌ بزرگ‌ و رحمت‌ بی‌ منتهی‌ شاکر و سپاسگزار باشید. شما باید شاد و خوش‌ باشید که‌ فرزند و برادرتان‌ از اقیانوس‌ پلیدی‌ و گناه‌ که‌ غرق‌ در آن‌ بود نجات‌ یافته‌ و به‌ فضای‌ معنوی‌ سرشار از بوی‌ خوش ‌عطر جوانان‌ پاک‌ حزب ‌الله‌ راه‌ پیدا کرده‌ است‌. اگر چه‌ خود قابل‌ نیست‌ اما بر شما همین‌ بس‌ که ‌وابسته‌ شما به‌ سبب‌ تعلیم‌ و تربیت‌ صحیح‌، توفیق‌ حضور در جبهه‌ نبرد حق‌ علیه‌ باطل‌ یافته ‌است‌. جبهه‌هایی‌ که‌ پر از جوانان‌ پاک‌ و مخلصی‌ است‌ که‌ با عباداتشان‌ و سیل‌ اشکهاشان‌ و صورتهای‌ بر خاک‌ نهاده‌شان‌ در برابر خداوند و با دوری‌ از گناه‌ و وابستگی‌ به‌ خدا، نورانیت‌ و معنویتی‌ دیگر به‌ جبهه‌ داده‌اند که‌ نظیر آن‌ را در هیچ‌ دیاری‌ حتی‌ در محراب‌ عبادت‌ نمی‌توان‌ یافت‌. اینجا هم‌ محراب‌ عبادت‌ است‌ و هم‌ سنگر شهادت‌. محراب‌ عبادت‌ است‌ و میعادگاه‌ عاشق‌ترین‌ عشاق‌ خداوند. محراب‌ عبادت‌ است‌ و محضر خداوند متعال‌. محراب‌ عبادت‌ است‌ و تجلی‌ تمام‌ معنای‌ حق‌. جبهه‌ جایگاه‌ رفیعی‌ است‌ که‌ انسان‌ با محبوب‌، کمترین‌ فاصله‌ را دارد; گویی‌ محبوب‌ در قلب‌ دشمن‌ است‌، هر چه‌ به‌ دشمن‌ نزدیکتر می‌شوی‌، وجود خدا و دست‌ قدرت‌ خدا را بیشتر احساس‌ می‌کنی‌. در جبهه‌، نوجوانان‌، جوانان‌ و پیران‌ زنده‌ دلی‌ هستند که ‌انسان‌ از صورت‌ نورانی‌ و از ناله‌های‌ نیمه‌ شبشان‌، از نماز و عبادتشان‌، از دیدن‌ آنها و حتی‌ از راه‌ رفتن‌ و خوابیدن‌ آنها غرق‌ لذت‌ می‌شود. جوانهایی‌ که‌ خواب‌ و بیداری‌، کار و استراحت‌ و لحظه ‌لحظه‌ زندگیشان‌ عبادت‌ است‌ و تقرب‌ به‌ خدا .

آیا از زندگی‌ کردن‌ در کنار عزیزان‌ از همه‌ چیز وارسته‌ و به‌ خدای‌ خویش‌ وابسته‌ نباید شاد بود؟ شاید باور نکنید که‌ اینجا بهترین‌ ساعات‌ و لحظات‌ عمرمان‌ طی‌ می‌شود. هم‌ از نظر معنوی‌ کیفیت‌ بالاست‌ و هم‌ از لحاظ مسائل‌ رفاهی‌ و مادی‌. اینجا تنها یک‌ مسأله‌ دنیایی‌ ذهن‌ ما را به‌ خود مشغول‌ می‌دارد و آن‌ ناراحتی‌ شما خانواده‌ عزیز است‌. وقتی‌ فکر می‌کنم‌ که‌ من‌ اینجا از بهترین‌ نعمتهای‌ معنوی‌ و مادی‌ بهره‌ می‌برم‌، عالیترین‌ لحظات‌ عمرم‌ را طی‌ می‌کنم‌ و اصلا در اینجاست‌ که‌ معنی‌ و مفهوم‌ زندگی‌ را می‌فهمم‌ اما در عوض‌، شما به‌ فکر من‌ و ناراحت‌ من‌ هستید سخت‌ نگران‌ می‌شوم‌. دلم‌ می‌خواهد دقایقی‌ از زندگی‌ در جبهه‌ را درک‌ می‌کردید و آن ‌وقت‌ به‌ خوبی‌ درمی‌یافتید که‌ برای‌ فرزند و برادرتان‌ نه‌ تنها نباید نگران‌ باشید که‌ بسیار هم‌ باید شکر خدا را بگویید اما چه‌ می‌توان‌ کرد که‌ به‌هر حال‌ شما نگران‌ من‌ هستید و این‌ تنها مسأله‌ای ‌است‌ که‌ مرا ناراحت‌ می‌کند و گرنه‌ دیگر همه‌ چیز در اینجا خوبی‌، خیر، شادی‌ و معنویت‌ است‌.گاهی‌ فکر می‌کنم‌ که‌ ای‌ کاش‌ با هم‌ مهربان‌ نبودیم‌ تا شما به‌ جهت‌ دوری‌ از من‌ نگران‌ و ناراحت‌ نمی‌شدید. در مواقعی‌ که‌ فکر شما ذهن‌ مرا به‌ خود مشغول‌ می‌دارد به‌ قرآن‌ پناه‌ می‌برم‌ و از او استمداد می‌طلبم‌ و پس‌ از تلاوت‌ قرآن‌ به‌ شما بسیار دعا می‌کنم‌ و از خدا می‌خواهم‌ که‌ در عوض‌ این‌ رنجی‌ که‌ شما می‌برید خداوند دعاهای‌ این‌ حقیر را در حقتان‌ استجابت‌ نماید .

عصر روز یکشنبه‌ 61/7/25 شهادت‌: 61/8/11

نگارخانه تصاویر

منبع: سایت خین

http://khayyen.ir/shahid/1020

رده