شهید منصور فیروزی: تفاوت بین نسخهها
Fazayemajazi (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی «شهید منصور فیروزی تاریخ تولد :1335/10/06 تاریخ شهادت : 1361/02/15 محل شهادت : نامشخص محل...» ایجاد کرد) |
|||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
محل شهادت : نامشخص | محل شهادت : نامشخص | ||
محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا | محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا | ||
− | زندگینامه | + | ==زندگینامه== |
آن گاه که زمان آزمايش فرا رسد، آن گاه که تعهد اسلامي حکم کند، آن گاه که فرمان امام صادر شود، آن گاه که ياري اسلام و مستضعفين ايجاب کند بجاست که رزم آوراني جان بر کف نداي حسين را لبيک گويند. | آن گاه که زمان آزمايش فرا رسد، آن گاه که تعهد اسلامي حکم کند، آن گاه که فرمان امام صادر شود، آن گاه که ياري اسلام و مستضعفين ايجاب کند بجاست که رزم آوراني جان بر کف نداي حسين را لبيک گويند. | ||
آري شهيد سروان فيروزي در پي فرمان امام مبني بر پس گرفتن خونين شهر عازم جبهه حق عليه باطل شد. او در سال 1335 در خانواده اي در جنوب تهران پاي به عرصه وجود نهاد. دوران ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت به پايان رساند و به تحصيل شبانه همت گماشت و روزها کار مي کرد. پس از اهتمام به سنت حسنه ی ازدواج، دو فرزند از خود به یادگار گذاشته است. | آري شهيد سروان فيروزي در پي فرمان امام مبني بر پس گرفتن خونين شهر عازم جبهه حق عليه باطل شد. او در سال 1335 در خانواده اي در جنوب تهران پاي به عرصه وجود نهاد. دوران ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت به پايان رساند و به تحصيل شبانه همت گماشت و روزها کار مي کرد. پس از اهتمام به سنت حسنه ی ازدواج، دو فرزند از خود به یادگار گذاشته است. | ||
شهید فیروزی به دليل خصوصيات بارز اخلاقي مورد احترام همه افراد محل بود. در سال 1354 به دانشکده افسري پا نهاد و در مرکز آموزشي 01 مشغول خدمت شد. در تاریخ 1361/02/13 به همراهي گروهي از افسران به جبهه خونين شهر اعزام شد. او که در عشق شهادت می سوخت عاقبت مورد اصابت ترکش و گلوله دژخيمان واقع و در تاریخ 1361/02/15 به لقاء الله پيوست. | شهید فیروزی به دليل خصوصيات بارز اخلاقي مورد احترام همه افراد محل بود. در سال 1354 به دانشکده افسري پا نهاد و در مرکز آموزشي 01 مشغول خدمت شد. در تاریخ 1361/02/13 به همراهي گروهي از افسران به جبهه خونين شهر اعزام شد. او که در عشق شهادت می سوخت عاقبت مورد اصابت ترکش و گلوله دژخيمان واقع و در تاریخ 1361/02/15 به لقاء الله پيوست. | ||
− | وصیت نامه | + | ==وصیت نامه== |
بسم رب الشهداء و الصديقين | بسم رب الشهداء و الصديقين | ||
وصيت نامه ستوان يكم شهيد منصور فيروزى | وصيت نامه ستوان يكم شهيد منصور فيروزى | ||
سطر ۲۶: | سطر ۲۶: | ||
والسلام | والسلام | ||
1361/02/15 | 1361/02/15 | ||
− | + | <ref>سایت شهدای ارتش</ref> | |
+ | |||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
+ | == ردهها == | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:منصور_فیروزی}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دوران دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان تهران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۰۶
شهید منصور فیروزی تاریخ تولد :1335/10/06 تاریخ شهادت : 1361/02/15 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا
محتویات
زندگینامه
آن گاه که زمان آزمايش فرا رسد، آن گاه که تعهد اسلامي حکم کند، آن گاه که فرمان امام صادر شود، آن گاه که ياري اسلام و مستضعفين ايجاب کند بجاست که رزم آوراني جان بر کف نداي حسين را لبيک گويند. آري شهيد سروان فيروزي در پي فرمان امام مبني بر پس گرفتن خونين شهر عازم جبهه حق عليه باطل شد. او در سال 1335 در خانواده اي در جنوب تهران پاي به عرصه وجود نهاد. دوران ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت به پايان رساند و به تحصيل شبانه همت گماشت و روزها کار مي کرد. پس از اهتمام به سنت حسنه ی ازدواج، دو فرزند از خود به یادگار گذاشته است. شهید فیروزی به دليل خصوصيات بارز اخلاقي مورد احترام همه افراد محل بود. در سال 1354 به دانشکده افسري پا نهاد و در مرکز آموزشي 01 مشغول خدمت شد. در تاریخ 1361/02/13 به همراهي گروهي از افسران به جبهه خونين شهر اعزام شد. او که در عشق شهادت می سوخت عاقبت مورد اصابت ترکش و گلوله دژخيمان واقع و در تاریخ 1361/02/15 به لقاء الله پيوست.
وصیت نامه
بسم رب الشهداء و الصديقين وصيت نامه ستوان يكم شهيد منصور فيروزى رحمت خداوند بر مادرانى كه جوانان نيرومند خود را به ميدان دفاع از حق فرستاده و به شهادت ارجمند آنان، افتخار مي كنند. «امام خمينى» به نام خداوندى كه در دنيا به مؤمن و كافر رحم مىكند و در آخرت، برمؤمن رحم مي كند و با سلام و درود فراوان بر صاحب مقدس، منجى بشريت، مهدى موعود امام زمان (عجل الله فرجه) و با درود بى پايان به نايب بر حقش، اين ناخداى كشتى انسانيت امام خمينى و بر شهيدان تاريخ و سلام بر شما، حاميان پشت جبهه كه با كارهاى ايثارگرانه خويش، چه از نظر مادى و معنوى و چه از نظر اعزام عزيزان خود به جبهه نبرد حق عليه باطل پشت ابرقدرت ها و جيره خوارانش را به لرزه در آوردهايد. خانواده مهربان و ياران دلسوز، اين وصيت نامه را در لحظاتى برايتان مىنويسم كه دقايقى بعد، حمله بر قلب دشمن شروع مى شود و همان طور كه خداوند قول داده، نصرت و پيروزى از آن لشگر اسلام است و ما پيروزيم. اى مادر مهربان! پدر بزرگوار! برادران ارجمند! خواهر محبوب! همسر عزيز! فرزند عزيز و ياران خوبم! من از ميان شما مى روم با همه وداع مي كنم فقط مي خواهم با خداى خود تنها باشم. خدایا بسوى تو مىآيم، مرا شهيد واقعى راه خودت و امام حسين (علیه السلام) و خمينى بزرگ قرار بده. مادر و پدر! من از كنار شما مى روم به راهى كه خوبان رفتند، دوستان رفتند، على اكبر رفت. نمى دانم از زحمات شما چگونه تشكر كنم؟ فقط مي توانم بگويم كه فرزندتان را به راه مقدسى اعزام كرده ايد، به دانشگاه انسان ساز جبهه و من امانتى بودم از طرف خدا در پيش شما، حال مرحله امتحان فرا رسيده و من از شما وداع مىكنم و مرا حلال كنيد. برادران ارجمندم! شما را به صديق و صميمى بودن با هم، وصيت مي كنم و آرزو دارم كه راه پاك شهيدان را دنبال كنيد و در جامعه اسلامى احساس مسئوليت بكنيد، خواهرم را زينب وار بزرگ كنيد، هميشه يار ستمديدگان و مستضعفين باشيد و از ياد خدا غافل نباشيد. عموى ارجمند! عمههاى عزيز و فاميل های من! در آخرين لحظات عمرم به ياد شما هستم و شايد شما را نبينم، مرا حلال كنيد و براى پيروزى اسلام و ظهور حضرت مهدى (عجل الله فرجه) و سلامتى امام خمينى دعا كنيد. در ضمن، دلم و قلبم براى فرزند عزيزم «مهدى» مىتپد و به فكر و ياد او هستم، پدر و مادر و خانواده مهربان! مواظب «مهدى» باشيد و او را مثل حسين شهيد، بزرگش كنيد و دلش را نشكنيد كه خداوند آگاه بر همه چيز است. خانواده دلبندم و ياران دلسوزم! وقتى كه جنازه پاك و مطهر حسين (علیه السلام) در بيابان هاى كربلا در تيررس دشمن مانده بود، خونش به من حركت داد و احساس كردم كه سلاحش را برداشته و بر قلب دشمن بتازم. اميد است كه راه كربلا با ريختن خون شهيدان باز شود و روح حسين عزيز شاد گردد. در پايان وصيت نامهام كه نمي خواهم به اتمام برسانم ولى كاروان شهيدان، به سراغ ما آمده و بايد رفت و از شما خداحافظى كرد، به دوستان خودم مي گويم كه راه پاك شهيدان را دنبال كنيد و هر چه خوبى و بدى از كوچكتان ديديد حلال كنيد و براى اين كه روحم آزرده نشود، در زندگى احساس مسئوليت كنيد و با مشت محكم خود بر دهان ياوه گويان بزنيد و با نطق آتشين خودتان بر سر مزارم نقش برادر يك شهيد را ايفاء كنيد. در پايان برادران مهربانم! شما يك مرد هستيد، موقعيت زمان را بيشتر احساس و درك مىكنيد كه اسلام به خون نياز دارد ولى مادر كه حب فرزندى بر او غلبه مىكند و گريه و ناله و بىتابى مي كند، مواظب مادر پيرم باشيد و او را دلدارى دهيد و از رشادت هاى زنان صدر اسلام و مادر شهيدان برايش صحبت كنيد. خلاصه، در پايان از همه شما وداع كرده و شما را به پشتيبانى از دستورات اسلام، ائمه اطهار و امام توصيه مىكنم. والسلام 1361/02/15 [۱]
پانویس
- ↑ سایت شهدای ارتش