شهید بهزاد امیریان: تفاوت بین نسخهها
Fazayemajazi (بحث | مشارکتها) |
|||
(۵ نسخههای متوسط توسط ۳ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۳۲: | سطر ۳۲: | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
− | بهزاد امیریان، در سال 1346 در شهرستان کرمانشاه متولد، و دوران کودکی و محصلی را تا اخذ دیپلم در زادگاهش گذرانده و سپس در سال 1365 به جبهه اعزام شد، شغل پدرش | + | بهزاد امیریان، در سال 1346 در شهرستان کرمانشاه متولد، و دوران کودکی و محصلی را تا اخذ دیپلم در زادگاهش گذرانده و سپس در سال 1365 به جبهه اعزام شد، شغل پدرش نقاشی ساختمان بود؛ او مجرد و سرباز وظیفه جمعی گردان تكاور تیپ 3 لشگر 64 ارومیه بود و در تاریخ، 1366/02/07 در محور بوکان ـ میاندوآب، بر اثر واژگونی اتومبیل، به درجه رفیع شهادت نائل گردید<ref name="پانویس شماره 1">[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/2303 سایت شهدای ارتش]، </ref> |
− | |||
− | |||
− | |||
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | مولاجان، اكنون كه با قلمى و قلبى لرزان مىخواهم | + | مولاجان، اكنون كه با قلمى و قلبى لرزان مىخواهم بنویسم كه شاید بعد از رفتنم نوشتهام بماند و همین نوشته بتواند خون زندگان را به جوش آورد و براى آزادى اسلام از بند طاغوت ها و آزاد شدن راه كربلاى حسین (ع) اقدام كنند زیرا اگر این كار را بكنند بار خود را سبك مى كنند. خداوندا، نمىدانم شهید بشوم كه آینده بماند یا این كه بمانم كه در آینده شهیدى وجود داشته باشد؟ با وجود این همه رنج ها و دردها، باید به اصل مطلبم كه خطاب به یكایك افراد ملت ایران است بگویم كه فقط امام را تنها نگذارید . |
اما سخنى با خانوادهام، پدرم، مادرم، برادرانم و خواهرانم دارم: | اما سخنى با خانوادهام، پدرم، مادرم، برادرانم و خواهرانم دارم: | ||
− | + | عزیزانم، بعد از من اصلاً ناراحت نباشید، چون اگر خداوند شهادت را نصیبم كند به نهایت آرزویم رسیدهام كه همان مرگ آگاهانه است، اما امیدوارم كه شما مرا ببخشید و رنج هایى را كه تا به حال برایم كشیدهاید هر چند خیلى زیاد است حلالم كنید. مادرم، تو را به قرآن، و تو را به جان سه برادرانم قسمت مىدهم كه گریه و فغان نكنى و خدا را شكر كنى؛ پدرم، تو هم همچون حضرت ابراهیم(ع) باید ایثارگرى كنى و خاطرت آسوده باشد كه فاطمه زهرا (س) به فریاد همه ما مىرسد. برادرم، تو هم خوب اندیشه مرا مىدانى كه عشق به اسلام عزیز و میهن، مرا به شهادت رساند، بنابراین ناراحت نباش و حتماً در احیاء قوانین اسلام كوشا باش. برادر عزیزم، اى كسى كه همیشه زحمت زندگانى مرا كشیدهاى، از تو مىخواهم بعد از من همچون برادران شهید دیگر، حتماً روزه و نماز را ادا كنى، برادر عزیزم، بعد از من همچون زین العابدین (ع) باش چون مىدانم چه مىكشى و ناراحتیت به اندازه كوه هاى باختران مىشود. خواهرانم، شما همچون زینب (س) باشید و همچون دیگر شیر زن هاى ایرانى، انقلاب را تداوم بخشید و در تربیت اسلامى فرزندانتان كوشا باشید. در خاتمه از تمام اقوام و خویشان و دوستان، حلالیت بطلبید و در دعاها به برادران بگویید كه بهزاد را مدنظر داشته و مرا دعا كنند كه خداوند گناهانم را ببخشد.<ref>[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/2303 سایت شهدای ارتش]</ref> | |
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | <gallery> | ||
+ | |||
+ | Image:6602144.jpg | ||
+ | |||
+ | |||
+ | </gallery> | ||
==پانویس ها== | ==پانویس ها== | ||
<references /> | <references /> | ||
− | == | + | |
− | + | ==رده== | |
+ | {{ترتیبپیشفرض:بهزاد_امیریان}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دوران دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان کرمانشاه]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان کرمانشاه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۱۸
بهزاد امیریان | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | 1346/02/04 |
شهادت | 1366/02/07 |
محل دفن | کرمانشاه - باغ فردوس فاز 2-بلوک 11 |
زندگی نامه
بهزاد امیریان، در سال 1346 در شهرستان کرمانشاه متولد، و دوران کودکی و محصلی را تا اخذ دیپلم در زادگاهش گذرانده و سپس در سال 1365 به جبهه اعزام شد، شغل پدرش نقاشی ساختمان بود؛ او مجرد و سرباز وظیفه جمعی گردان تكاور تیپ 3 لشگر 64 ارومیه بود و در تاریخ، 1366/02/07 در محور بوکان ـ میاندوآب، بر اثر واژگونی اتومبیل، به درجه رفیع شهادت نائل گردید[۱]
وصیت نامه
مولاجان، اكنون كه با قلمى و قلبى لرزان مىخواهم بنویسم كه شاید بعد از رفتنم نوشتهام بماند و همین نوشته بتواند خون زندگان را به جوش آورد و براى آزادى اسلام از بند طاغوت ها و آزاد شدن راه كربلاى حسین (ع) اقدام كنند زیرا اگر این كار را بكنند بار خود را سبك مى كنند. خداوندا، نمىدانم شهید بشوم كه آینده بماند یا این كه بمانم كه در آینده شهیدى وجود داشته باشد؟ با وجود این همه رنج ها و دردها، باید به اصل مطلبم كه خطاب به یكایك افراد ملت ایران است بگویم كه فقط امام را تنها نگذارید . اما سخنى با خانوادهام، پدرم، مادرم، برادرانم و خواهرانم دارم: عزیزانم، بعد از من اصلاً ناراحت نباشید، چون اگر خداوند شهادت را نصیبم كند به نهایت آرزویم رسیدهام كه همان مرگ آگاهانه است، اما امیدوارم كه شما مرا ببخشید و رنج هایى را كه تا به حال برایم كشیدهاید هر چند خیلى زیاد است حلالم كنید. مادرم، تو را به قرآن، و تو را به جان سه برادرانم قسمت مىدهم كه گریه و فغان نكنى و خدا را شكر كنى؛ پدرم، تو هم همچون حضرت ابراهیم(ع) باید ایثارگرى كنى و خاطرت آسوده باشد كه فاطمه زهرا (س) به فریاد همه ما مىرسد. برادرم، تو هم خوب اندیشه مرا مىدانى كه عشق به اسلام عزیز و میهن، مرا به شهادت رساند، بنابراین ناراحت نباش و حتماً در احیاء قوانین اسلام كوشا باش. برادر عزیزم، اى كسى كه همیشه زحمت زندگانى مرا كشیدهاى، از تو مىخواهم بعد از من همچون برادران شهید دیگر، حتماً روزه و نماز را ادا كنى، برادر عزیزم، بعد از من همچون زین العابدین (ع) باش چون مىدانم چه مىكشى و ناراحتیت به اندازه كوه هاى باختران مىشود. خواهرانم، شما همچون زینب (س) باشید و همچون دیگر شیر زن هاى ایرانى، انقلاب را تداوم بخشید و در تربیت اسلامى فرزندانتان كوشا باشید. در خاتمه از تمام اقوام و خویشان و دوستان، حلالیت بطلبید و در دعاها به برادران بگویید كه بهزاد را مدنظر داشته و مرا دعا كنند كه خداوند گناهانم را ببخشد.[۲]
نگارخانه تصاویر
پانویس ها