شهید علی دمیرچیلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «بسمه تعالی نام علی دمیرچیلی نام پدر عباس نام مادر فاطمه محل شهادت حاج...» ایجاد کرد)
 
 
(۴ نسخه‌های متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
بسمه تعالی
+
{{جعبه اطلاعات افراد نظامی
نام   علی دمیرچیلی
+
|نام فرد                = علی دمیرچیلی
نام پدر    عباس
+
|تصویر                  = w12.jpg
نام مادر    فاطمه
+
|توضیح تصویر            =
محل شهادت    حاج عمران
+
|ملیت                  = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی
محل تولد   تاکستان   تاریخ تولد    ۱۳۴۵/۱۰/۱۵
+
|شهرت                  =
محل شهادت   حاج عمران   تاریخ شهادت    ۱۳۶۵/۰۲/۳۱
+
|دین و مذهب            = [[مسلمان]]، [[شیعه]]
استان محل شهادت   -    شهر محل شهادت    -
+
|تولد                   = تاکستان [[زادروزهای|1345/10/15]]
وضعیت تاهل    مجرد    درجه نظامی   
+
|شهادت                 = عراق، حاج عمران[[الگو:شهدای 31اردیبهشت|1365/02/31]]
تحصیلات   پنجم ابتدائی    رشته    -
+
|وفات                  =
عملیات        سال تفحص   
+
|مرگ                    =
محل کار        بنیاد تحت پوشش   
+
|محل شهادت             = [[عراق]]
مزار شهید    قزوین - بوئین زهرا - کلنجین
+
|محل دفن                = گلزار شهداى بوئین زهرا،روستای کلنجین
 +
|مفقود                  =
 +
|جانباز                =
 +
|اسارت                  =
 +
|نیرو                  =
 +
|یگانهای خدمت          =
 +
|طول خدمت              =
 +
|درجه                   = سرباز ارتش
 +
|سمت‌ها                  =
 +
|جنگ‌‌ها                  =
 +
|نشان‌های لیاقت          =
 +
|عملیات‌                =
 +
|فعالیت‌ها              =
 +
|تحصیلات                 = پنجم ابتدایی
 +
|تخصص‌ها                =
 +
|شغل                    =
 +
|خانواده                =
 +
}}
  
زندگی نامه
+
==زندگی نامه==
دمیرچیلی، علی: پانزدهم دی ۱۳۴۵، در شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سی و یکم اردیبهشت ۱۳۶۵، در حاج‌عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای روستای کلنجین از توابع شهر بوئین‌زهرا قرار دارد.
+
دمیرچیلی، علی: پانزدهم دی ۱۳۴۵، در شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز [[ارتش]] در [[جبهه]] حضور یافت. سی و یکم اردیبهشت ۱۳۶۵، در [[حاج‌عمران]] [[عراق]] بر اثر اصابت [[ترکش]] به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای روستای کلنجین از توابع شهر بوئین‌زهرا قرار دارد.
وصیت نامه
+
==وصیت نامه==
شهید، علی دمیرچلی: خدایا! نمی دانم از زیادی گناه چه کار کنم و اگر تو گناهان مرا نبخشی به کجا بروم و رو به که آورم؟ خدایا! ما که تحمل درد اعضای بدن خود را نداریم؛ چگونه می توانیم عذاب ترا تحمل کنیم؟ حال که شک نیست همین جا باید این راه را برویم و بسوی سرنوشت خویش بشتابیم و چه بهتر که این جان ناقابل را -که جز آن چیز دیگری نداریم- در راه تو فدا کنیم. ای جوانان! مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که همه ائمه ما برای حفظ و بقای این اسلام عزیز، به شهادت رسیدند. ای جوانان! مبادا در غفلت بمیرید که حسین، سیدالشهدا(ع) برای حفظ اسلام از همه هستی اش گذشت و حتی علی اصغرش هم به شهادت رسید. ای مردم! مبادا حب مال و زرق و برق این دنیا شما را بازی دهد و شما را اسیر خود کند که همه این مال و ثروت ها از بین رفتنی هستند و آن چه برای شما می ماند آخرت است؛ پس سعی کنید هر قدمی که برمی دارید برای رضای خدا باشد، تا به سعادت برسید و سخنان امام را چراغ راه خود قرار دهید و این انقلاب اسلامی را به صاحب اصلی آن، مولایمان امام زمان (عج) بسپارید. ...و سخنی دارم با دوستانم؛ در هر کجا هستید کارتان را برای رضای خدا انجام دهید و در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور پیدا کنید، تا -ان شاء الله- هر چه زودتر ریشه این ستمکاران از صحنه روزگار قطع شود. پدر و مادر! می دانم فقدان من برای شما سخت است؛ ولی چه کنم که وقت نشستن نیست و وظیفه همه ما در دفاع از اسلام عزیز، سنگین است. پدر و مادر! می دانم من گاهی اوقات موجب ناراحتی شما شدم و ناخودآگاه با شما بلند حرف زدم؛ -ان شاء الله- مرا ببخشید و اگر نتوانستم جوابگوی مهر و محبت هایی که شما به من کرده اید باشم، از شما حلالیت می طلبم. این وصیت نامه در روز وفات فاطمه زهرا (س) نوشته شده است.۱ (۱۲۹۹۸۰۶) علی دمیرچلی
+
[[شهید علی دمیرچیلی]]: خدایا! نمی دانم از زیادی گناه چه کار کنم و اگر تو گناهان مرا نبخشی به کجا بروم و رو به که آورم؟ خدایا! ما که تحمل درد اعضای بدن خود را نداریم؛ چگونه می توانیم عذاب ترا تحمل کنیم؟ حال که شک نیست همین جا باید این راه را برویم و بسوی سرنوشت خویش بشتابیم و چه بهتر که این جان ناقابل را -که جز آن چیز دیگری نداریم- در راه تو فدا کنیم. ای جوانان! مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که همه ائمه ما برای حفظ و بقای این اسلام عزیز، به شهادت رسیدند. ای جوانان! مبادا در غفلت بمیرید که حسین، سیدالشهدا(ع) برای حفظ اسلام از همه هستی اش گذشت و حتی علی اصغرش هم به شهادت رسید. ای مردم! مبادا حب مال و زرق و برق این دنیا شما را بازی دهد و شما را اسیر خود کند که همه این مال و ثروت ها از بین رفتنی هستند و آن چه برای شما می ماند آخرت است؛ پس سعی کنید هر قدمی که برمی دارید برای رضای خدا باشد، تا به سعادت برسید و سخنان امام را چراغ راه خود قرار دهید و این انقلاب اسلامی را به صاحب اصلی آن، مولایمان [[امام زمان]] (عج) بسپارید. ...و سخنی دارم با دوستانم؛ در هر کجا هستید کارتان را برای رضای خدا انجام دهید و در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور پیدا کنید، تا -ان شاء الله- هر چه زودتر ریشه این ستمکاران از صحنه روزگار قطع شود. پدر و مادر! می دانم فقدان من برای شما سخت است؛ ولی چه کنم که وقت نشستن نیست و وظیفه همه ما در دفاع از اسلام عزیز، سنگین است. پدر و مادر! می دانم من گاهی اوقات موجب ناراحتی شما شدم و ناخودآگاه با شما بلند حرف زدم؛ -ان شاء الله- مرا ببخشید و اگر نتوانستم جوابگوی مهر و محبت هایی که شما به من کرده اید باشم، از شما حلالیت می طلبم. این وصیت نامه در روز وفات فاطمه زهرا (س) نوشته شده است.۱ (۱۲۹۹۸۰۶) علی دمیرچلی<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1664 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین
+
 
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1664
+
 
 +
 
 +
 
 +
==پانویس==
 +
<references/>
 +
 
 +
== رده‌ها ==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض:علی دمیر چیلی}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان قزوین]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان تاکستان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۰۳

علی دمیرچیلی
W12.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد تاکستان 1345/10/15
شهادت عراق، حاج عمران1365/02/31
محل دفن گلزار شهداى بوئین زهرا،روستای کلنجین
درجه سرباز ارتش
تحصیلات پنجم ابتدایی


زندگی نامه

دمیرچیلی، علی: پانزدهم دی ۱۳۴۵، در شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سی و یکم اردیبهشت ۱۳۶۵، در حاج‌عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای روستای کلنجین از توابع شهر بوئین‌زهرا قرار دارد.

وصیت نامه

شهید علی دمیرچیلی: خدایا! نمی دانم از زیادی گناه چه کار کنم و اگر تو گناهان مرا نبخشی به کجا بروم و رو به که آورم؟ خدایا! ما که تحمل درد اعضای بدن خود را نداریم؛ چگونه می توانیم عذاب ترا تحمل کنیم؟ حال که شک نیست همین جا باید این راه را برویم و بسوی سرنوشت خویش بشتابیم و چه بهتر که این جان ناقابل را -که جز آن چیز دیگری نداریم- در راه تو فدا کنیم. ای جوانان! مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که همه ائمه ما برای حفظ و بقای این اسلام عزیز، به شهادت رسیدند. ای جوانان! مبادا در غفلت بمیرید که حسین، سیدالشهدا(ع) برای حفظ اسلام از همه هستی اش گذشت و حتی علی اصغرش هم به شهادت رسید. ای مردم! مبادا حب مال و زرق و برق این دنیا شما را بازی دهد و شما را اسیر خود کند که همه این مال و ثروت ها از بین رفتنی هستند و آن چه برای شما می ماند آخرت است؛ پس سعی کنید هر قدمی که برمی دارید برای رضای خدا باشد، تا به سعادت برسید و سخنان امام را چراغ راه خود قرار دهید و این انقلاب اسلامی را به صاحب اصلی آن، مولایمان امام زمان (عج) بسپارید. ...و سخنی دارم با دوستانم؛ در هر کجا هستید کارتان را برای رضای خدا انجام دهید و در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور پیدا کنید، تا -ان شاء الله- هر چه زودتر ریشه این ستمکاران از صحنه روزگار قطع شود. پدر و مادر! می دانم فقدان من برای شما سخت است؛ ولی چه کنم که وقت نشستن نیست و وظیفه همه ما در دفاع از اسلام عزیز، سنگین است. پدر و مادر! می دانم من گاهی اوقات موجب ناراحتی شما شدم و ناخودآگاه با شما بلند حرف زدم؛ -ان شاء الله- مرا ببخشید و اگر نتوانستم جوابگوی مهر و محبت هایی که شما به من کرده اید باشم، از شما حلالیت می طلبم. این وصیت نامه در روز وفات فاطمه زهرا (س) نوشته شده است.۱ (۱۲۹۹۸۰۶) علی دمیرچلی[۱]



پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین

رده‌ها