شهید هوشنگ اکبرپور: تفاوت بین نسخهها
Parsasirat98 (بحث | مشارکتها) |
|||
(۳ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | بسمه تعالی | ||
+ | |||
شهید هوشنگ اکبرپور | شهید هوشنگ اکبرپور | ||
+ | |||
تاریخ تولد :1339/06/08 | تاریخ تولد :1339/06/08 | ||
+ | |||
تاریخ شهادت : 1359/08/10 | تاریخ شهادت : 1359/08/10 | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
− | شهید هوشنگ اکبر پور در سال 1339در ده کوچکی و در خانواده ضعیف و ستم دیده به نام [[استاد کلایه]] بدنیا آمد و در همان آغاز تحصیل علاقه زیادی به خواندن کتابهای اسلامی و مذهبی داشت خیلی زود با مشکلات زندگی آشنا شد و رفقای او نیز مانند او علاقه زیادی به کتابهای مذهبی داشتندودر خانه بجز مطالعه و کمک به پدر و مادر و ماز سرگرمی دیگری نداشت ورزش را بسیار دوست داشت و باعث شد یک جوان آمیخته با آموزش فکری و بدنی بوجود آید او دلش که دین و مملکتش نجات یابد و اگر انسان بنشیند و حرکت نکند مانند درخخت بی ثمر است این جوان در این ده کوچک میخواست چنین تحرکی را در خورد بوجود آورد و احساس خستگی نکند و شهید شدنش را آخرین مرحله مبارزه میدانست، دیپلم را گرفته و به سربازی رفته بود شرکت در تظاهرات یکی از کارهای او در زمان انقلاب علیه شاه بود و دلش می خواست که عکس امام را در همه جا نصب کند و بچه ها را داخل مساجد جمع می کرد و به انها نماز ییاد می داد و کتابها و نوارهای امام و [[مطهری]] و [[شریعتی]] را همه جا پخش می کرد. جنگ تحمیلی عراق به ایران اغاز شد جنگی که [[امپرالیستها]] به سرکردگی امریکا بر ما تحمیل کردند و برای از بین بردن کفار در خط جبهه رفته رفته بود نزدیکهای محرم 1359 بود که به دزفول رفته و در همانجا نیز به اثر اصابت گلوله خمپاره شهید شد و آخرین پیامش این بود که آنچه برای ما مهم است اسلام و ملتها است و همچنین امام خمینی این شهید در [[املش وادی]] که در جمع شهدا به خاک سپرده شد .<ref name | + | شهید هوشنگ اکبر پور در سال 1339در ده کوچکی و در خانواده ضعیف و ستم دیده به نام [[استاد کلایه]] بدنیا آمد و در همان آغاز تحصیل علاقه زیادی به خواندن کتابهای اسلامی و مذهبی داشت خیلی زود با مشکلات زندگی آشنا شد و رفقای او نیز مانند او علاقه زیادی به کتابهای مذهبی داشتندودر خانه بجز مطالعه و کمک به پدر و مادر و ماز سرگرمی دیگری نداشت ورزش را بسیار دوست داشت و باعث شد یک جوان آمیخته با آموزش فکری و بدنی بوجود آید او دلش که دین و مملکتش نجات یابد و اگر انسان بنشیند و حرکت نکند مانند درخخت بی ثمر است این جوان در این ده کوچک میخواست چنین تحرکی را در خورد بوجود آورد و احساس خستگی نکند و شهید شدنش را آخرین مرحله مبارزه میدانست، دیپلم را گرفته و به سربازی رفته بود شرکت در تظاهرات یکی از کارهای او در زمان انقلاب علیه شاه بود و دلش می خواست که عکس امام را در همه جا نصب کند و بچه ها را داخل مساجد جمع می کرد و به انها نماز ییاد می داد و کتابها و نوارهای امام و [[مطهری]] و [[شریعتی]] را همه جا پخش می کرد. |
+ | |||
+ | جنگ تحمیلی عراق به ایران اغاز شد جنگی که [[امپرالیستها]] به سرکردگی امریکا بر ما تحمیل کردند و برای از بین بردن کفار در خط جبهه رفته رفته بود نزدیکهای محرم 1359 بود که به دزفول رفته و در همانجا نیز به اثر اصابت گلوله خمپاره شهید شد و آخرین پیامش این بود که آنچه برای ما مهم است اسلام و ملتها است و همچنین [[امام خمینی]] این شهید در [[املش وادی]] که در جمع شهدا به خاک سپرده شد .<ref name>[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/1757 سايت شهداي ارتش] </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
− | |||
− | |||
− |
نسخهٔ کنونی تا ۶ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۲۶
بسمه تعالی
شهید هوشنگ اکبرپور
تاریخ تولد :1339/06/08
تاریخ شهادت : 1359/08/10
زندگینامه
شهید هوشنگ اکبر پور در سال 1339در ده کوچکی و در خانواده ضعیف و ستم دیده به نام استاد کلایه بدنیا آمد و در همان آغاز تحصیل علاقه زیادی به خواندن کتابهای اسلامی و مذهبی داشت خیلی زود با مشکلات زندگی آشنا شد و رفقای او نیز مانند او علاقه زیادی به کتابهای مذهبی داشتندودر خانه بجز مطالعه و کمک به پدر و مادر و ماز سرگرمی دیگری نداشت ورزش را بسیار دوست داشت و باعث شد یک جوان آمیخته با آموزش فکری و بدنی بوجود آید او دلش که دین و مملکتش نجات یابد و اگر انسان بنشیند و حرکت نکند مانند درخخت بی ثمر است این جوان در این ده کوچک میخواست چنین تحرکی را در خورد بوجود آورد و احساس خستگی نکند و شهید شدنش را آخرین مرحله مبارزه میدانست، دیپلم را گرفته و به سربازی رفته بود شرکت در تظاهرات یکی از کارهای او در زمان انقلاب علیه شاه بود و دلش می خواست که عکس امام را در همه جا نصب کند و بچه ها را داخل مساجد جمع می کرد و به انها نماز ییاد می داد و کتابها و نوارهای امام و مطهری و شریعتی را همه جا پخش می کرد.
جنگ تحمیلی عراق به ایران اغاز شد جنگی که امپرالیستها به سرکردگی امریکا بر ما تحمیل کردند و برای از بین بردن کفار در خط جبهه رفته رفته بود نزدیکهای محرم 1359 بود که به دزفول رفته و در همانجا نیز به اثر اصابت گلوله خمپاره شهید شد و آخرین پیامش این بود که آنچه برای ما مهم است اسلام و ملتها است و همچنین امام خمینی این شهید در املش وادی که در جمع شهدا به خاک سپرده شد .[۱]