شهید محمود زنگوئی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۹ نسخه‌های متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
==خاطرات==
 
==خاطرات==
 
دوستم محمود زنکویی برای کنترل یک خانه تیمی چندین شب به داخل یک کارتن یخچال که در کنار خیابان گذاشته شده بود می رفت و یک سوراخ ریزی کرده بود و از آن سوراخ ریز رفت و آمدها را کنترل می کرد و البته چندین شب طول کشید و داخل کارتن تا صبح صبر می کرد . چندین دفعه منافقین متوجه شده بودند که آقای محمود زنکویی در حال شناسایی آنها است و قصد ترور ایشان را داشته اند که موفق نشدند و با تیزبینی خودشان و رفقا از معرکه نجات داده شدند .
 
دوستم محمود زنکویی برای کنترل یک خانه تیمی چندین شب به داخل یک کارتن یخچال که در کنار خیابان گذاشته شده بود می رفت و یک سوراخ ریزی کرده بود و از آن سوراخ ریز رفت و آمدها را کنترل می کرد و البته چندین شب طول کشید و داخل کارتن تا صبح صبر می کرد . چندین دفعه منافقین متوجه شده بودند که آقای محمود زنکویی در حال شناسایی آنها است و قصد ترور ایشان را داشته اند که موفق نشدند و با تیزبینی خودشان و رفقا از معرکه نجات داده شدند .
دقایقی قبل از مراسم تشییع پیکر ، یکی از برادرانی که از جبهه برگشته بودند ، بسته ای ار از شهید محمّد زنگویی دادند که شما فکر می کنید که این انسان بخدا پیوسته ، چه برای شما پیام دارد ؟ در این بسته آن چیز قابل ذکرش سفارش به خواندن نماز شب بودیک شب من مریض شدم و برادرم محمود پای برهنه رفت منزل همسایه زنگ زد به بیمارستان سپاه. آمبولانس آمد و مرا به بیمارستان بردند و برادرم یازده پزشک بر بالین من آورد و من زندگی خود را از ایشان می دانم.<ref>[[ http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx|سایت یارا رضا]]</ref>
+
دقایقی قبل از مراسم تشییع پیکر ، یکی از برادرانی که از جبهه برگشته بودند ، بسته ای ار از شهید محمّد زنگویی دادند که شما فکر می کنید که این انسان بخدا پیوسته ، چه برای شما پیام دارد ؟ در این بسته آن چیز قابل ذکرش سفارش به خواندن نماز شب بودیک شب من مریض شدم و برادرم محمود پای برهنه رفت منزل همسایه زنگ زد به بیمارستان سپاه. آمبولانس آمد و مرا به بیمارستان بردند و برادرم یازده پزشک بر بالین من آورد و من زندگی خود را از ایشان می دانم.<ref> [http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11007 سایت یاران رضا]</ref>
 +
         
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references />
+
<references/>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۳

کد شهید: 6115030 تاریخ تولد : نام : محمود محل تولد : بیرجند نام خانوادگی : زنگوئی‌ تاریخ شهادت : 1361/02/10 نام پدر : رمضان‌ مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : پاسدار یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌ گلزار : شماره‌یک‌

خاطرات

دوستم محمود زنکویی برای کنترل یک خانه تیمی چندین شب به داخل یک کارتن یخچال که در کنار خیابان گذاشته شده بود می رفت و یک سوراخ ریزی کرده بود و از آن سوراخ ریز رفت و آمدها را کنترل می کرد و البته چندین شب طول کشید و داخل کارتن تا صبح صبر می کرد . چندین دفعه منافقین متوجه شده بودند که آقای محمود زنکویی در حال شناسایی آنها است و قصد ترور ایشان را داشته اند که موفق نشدند و با تیزبینی خودشان و رفقا از معرکه نجات داده شدند . دقایقی قبل از مراسم تشییع پیکر ، یکی از برادرانی که از جبهه برگشته بودند ، بسته ای ار از شهید محمّد زنگویی دادند که شما فکر می کنید که این انسان بخدا پیوسته ، چه برای شما پیام دارد ؟ در این بسته آن چیز قابل ذکرش سفارش به خواندن نماز شب بودیک شب من مریض شدم و برادرم محمود پای برهنه رفت منزل همسایه زنگ زد به بیمارستان سپاه. آمبولانس آمد و مرا به بیمارستان بردند و برادرم یازده پزشک بر بالین من آورد و من زندگی خود را از ایشان می دانم.[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا