شهید علی اصعر سلیمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده)
سطر ۲۳: سطر ۲۳:
 
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : سایر
 
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : سایر
  
گلزار : باغ‌بهشت‌
+
گلزار : باغ‌ بهشت‌
  
خاطرات:
+
==خاطرات==
  
 
علی اصغر راننده ی تویوتا بود که در حین بالا رفتن از کوه در منطقه ی اشنویه بر اثر اصابت خمپاره به جلوی ماشین وی، راه را گم کرده و به پایین دره سقوط می کند و به شهادت می رسد .
 
علی اصغر راننده ی تویوتا بود که در حین بالا رفتن از کوه در منطقه ی اشنویه بر اثر اصابت خمپاره به جلوی ماشین وی، راه را گم کرده و به پایین دره سقوط می کند و به شهادت می رسد .
  
  
در آخرین روزی که علی اصغر می خواست به جبهه برود ما می خواستیم خانه مان را عوض کنیم او به ما کمک کرد تا اسباب خانه را جابجا کنیم بعد از تمام شدن کار به خاطر این که من کمی با پدر و مادرم بحث داشتم من را کنار کشید و گفت : این پدر و مادر تنها سرمایه ی زندگی ما هستند و نباید آنها را از خود برنجانیم .
+
در آخرین روزی که علی اصغر می خواست به جبهه برود ما می خواستیم خانه مان را عوض کنیم او به ما کمک کرد تا اسباب خانه را جابجا کنیم بعد از تمام شدن کار به خاطر این که من کمی با پدر و مادرم بحث داشتم من را کنار کشید و گفت : این پدر و مادر تنها سرمایه ی زندگی ما هستند و نباید آنها را از خود برنجانیم .<ref> [http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11778 سایت یاران رضا] </ref>
 
+
==پانویس==
منبع : سایت یاران رضا 
+
<references />
 
+
http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11778
+
 
==رده==
 
==رده==
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:علی اصغر سلیمی}}
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:علی اصغر سلیمی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۶

کد شهید : 7400220

نام : علی‌اصغر محل تولد : قوچان

نام خانوادگی : سلیمی‌

نام پدر : برات‌محمد

تاریخ تولد:

محل تولد: قوچان

تاریخ شهادت: 1374/06/03

مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :

شغل : یگان خدمتی :

گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است .

نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : سایر

گلزار : باغ‌ بهشت‌

خاطرات

علی اصغر راننده ی تویوتا بود که در حین بالا رفتن از کوه در منطقه ی اشنویه بر اثر اصابت خمپاره به جلوی ماشین وی، راه را گم کرده و به پایین دره سقوط می کند و به شهادت می رسد .


در آخرین روزی که علی اصغر می خواست به جبهه برود ما می خواستیم خانه مان را عوض کنیم او به ما کمک کرد تا اسباب خانه را جابجا کنیم بعد از تمام شدن کار به خاطر این که من کمی با پدر و مادرم بحث داشتم من را کنار کشید و گفت : این پدر و مادر تنها سرمایه ی زندگی ما هستند و نباید آنها را از خود برنجانیم .[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا

رده