شهید محمدرضا حیدری فرزند یوسف علی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «نام : محمدرضا نام خانوادگی : حیدری‌ نام پدر : یوسفعلی‌ محل تولد : کاشمر ت...» ایجاد کرد)
 
 
(۵ نسخه‌های متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱۳: سطر ۱۳:
 
گلزار : مدرس‌
 
گلزار : مدرس‌
  
خاطرات:
+
==خاطرات==
  
یک روز نزدیکی هاى ایام عید من از مأموریت برگشتم وارد سپاه شدم با محمدرضا برخورد کردم بعد از احوالپرسى به من گفت: ما در نظر داریم که دوازده نفر پاسدار در روز دوازدهم فروردین جشن ازدواج در مسجد بگیریم شما بیا یکى از آن دوازده نفر باش گفتم: من فعلاً قصد ازدواج ندارم و به دوازده فروردین هم زیاد نمانده و بعید می‏دانم بتوانم ازدواج کنم بالاخره محمدرضا و تعدادى از دوستان در روز دوازده فروردین در مسجد جشن ازدواج گرفتند و بعد هم به جبهه رفتند و در 24 فروردین همان سال یعنى دقیقاً 12 روز بعد از ازدواجش محمدرضا به شهادت رسید .
+
یک روز نزدیکی هاى ایام عید من از مأموریت برگشتم وارد سپاه شدم با محمدرضا برخورد کردم بعد از احوالپرسى به من گفت: ما در نظر داریم که دوازده نفر پاسدار در روز دوازدهم فروردین جشن ازدواج در مسجد بگیریم شما بیا یکى از آن دوازده نفر باش گفتم: من فعلاً قصد ازدواج ندارم و به دوازده فروردین هم زیاد نمانده و بعید می‏دانم بتوانم ازدواج کنم بالاخره محمدرضا و تعدادى از دوستان در روز دوازده فروردین در مسجد جشن ازدواج گرفتند و بعد هم به جبهه رفتند و در 24 فروردین همان سال یعنى دقیقاً 12 روز بعد از ازدواجش محمدرضا به شهادت رسید.<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=7611 سایت یاران رضا]</ref>
 
+
==پانویس==
سایت یاران رضا
+
<references />
 
+
http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=7611
+

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۵۸

نام : محمدرضا

نام خانوادگی : حیدری‌

نام پدر : یوسفعلی‌

محل تولد : کاشمر

تاریخ شهادت :

مسئولیت : رزمنده‌

گلزار : مدرس‌

خاطرات

یک روز نزدیکی هاى ایام عید من از مأموریت برگشتم وارد سپاه شدم با محمدرضا برخورد کردم بعد از احوالپرسى به من گفت: ما در نظر داریم که دوازده نفر پاسدار در روز دوازدهم فروردین جشن ازدواج در مسجد بگیریم شما بیا یکى از آن دوازده نفر باش گفتم: من فعلاً قصد ازدواج ندارم و به دوازده فروردین هم زیاد نمانده و بعید می‏دانم بتوانم ازدواج کنم بالاخره محمدرضا و تعدادى از دوستان در روز دوازده فروردین در مسجد جشن ازدواج گرفتند و بعد هم به جبهه رفتند و در 24 فروردین همان سال یعنى دقیقاً 12 روز بعد از ازدواجش محمدرضا به شهادت رسید.[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا