شهید حسینعلی عباس پناه برده: تفاوت بین نسخهها
از دانشنامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
Bagheri9711 (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی «rId4 کد شهید : 6410241 نام : حسینعلی محل تولد : مشهد نام خانوادگی : عباسپناهب...» ایجاد کرد) |
|||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | |||
− | + | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | |
+ | |نام فرد = حسینعلی عباس پناه برده | ||
+ | |تصویر = | ||
+ | |توضیح تصویر = | ||
+ | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | ||
+ | |شهرت = | ||
+ | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | ||
+ | |تولد = [[مشهد]] | ||
+ | |شهادت = [[۱۳۶۴/۱۲/۱۴]] | ||
+ | |وفات = | ||
+ | |مرگ = | ||
+ | |محل دفن = | ||
+ | |مفقود = | ||
+ | |جانباز = | ||
+ | |اسارت = | ||
+ | |نیرو = | ||
+ | |یگانهای خدمت = | ||
+ | |طول خدمت = | ||
+ | |درجه = | ||
+ | |سمتها = رزمنده | ||
+ | |جنگها = [[جنگ ایران و عراق]] | ||
+ | |نشانهای لیاقت = | ||
+ | |عملیات = | ||
+ | |فعالیتها = | ||
+ | |تحصیلات = | ||
+ | |تخصصها = | ||
+ | |شغل = | ||
+ | |خانواده = نام پدر[[محمد]] | ||
+ | }} | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
خاطرات | خاطرات | ||
سطر ۳۵: | سطر ۴۲: | ||
− | هنوز شش ماه به سربازی حسین علی مانده بود که آموزش نظامی را در مسجد که از طریق بسیج برگزار شده بود دید و هنوز خیلی به سربازیش مانده بود . از خود روستای قلعه نو حرکت کرد و به جبهه اعزام شد سری دوم که به جبهه رفت بدون اینکه با پدر و مادر خداحافظی کند . پهلوی من آمد . اصلاً حالات روحی و فکری عوض شده بود . طور دیگری حرف می زد . گفتم : چرا از مادر خداحافظی نکردی گفت : دلم نمی آید ناراحتی مادر و اشکهای مادرم را ببینم با هم آمدیم به پادگان نخریسی و از آنجا رفتیم راه آهن حالت عجیبی داشت . از بغلم جدا نمی شد و همه اش گریه می کرد . سفارش پدر و مادر را می کرد . می گفت : اگر شهید شدم به مادر یک طوری خبر بدهید که ناراحت نشود بعد از 2 ماه بود که خبر شهادت او را به ما دادند . | + | هنوز شش ماه به سربازی حسین علی مانده بود که آموزش نظامی را در مسجد که از طریق بسیج برگزار شده بود دید و هنوز خیلی به سربازیش مانده بود . از خود روستای قلعه نو حرکت کرد و به جبهه اعزام شد سری دوم که به جبهه رفت بدون اینکه با پدر و مادر خداحافظی کند . پهلوی من آمد . اصلاً حالات روحی و فکری عوض شده بود . طور دیگری حرف می زد . گفتم : چرا از مادر خداحافظی نکردی گفت : دلم نمی آید ناراحتی مادر و اشکهای مادرم را ببینم با هم آمدیم به پادگان نخریسی و از آنجا رفتیم راه آهن حالت عجیبی داشت . از بغلم جدا نمی شد و همه اش گریه می کرد . سفارش پدر و مادر را می کرد . می گفت : اگر شهید شدم به مادر یک طوری خبر بدهید که ناراحت نشود بعد از 2 ماه بود که خبر شهادت او را به ما دادند.<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=%2014223 سایت یاران رضا]</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
+ | ==رده== | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:حسینعلی عباس پناه برده}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان مشهد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۹
حسینعلی عباس پناه برده | |
---|---|
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | مشهد |
شهادت | ۱۳۶۴/۱۲/۱۴ |
سمتها | رزمنده |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
خانواده | نام پدرمحمد |
خاطرات
اولین اعزام
موضوع اولين اعزام
راوی اسماعیل عباس پناه
متن کامل خاطره
هنوز شش ماه به سربازی حسین علی مانده بود که آموزش نظامی را در مسجد که از طریق بسیج برگزار شده بود دید و هنوز خیلی به سربازیش مانده بود . از خود روستای قلعه نو حرکت کرد و به جبهه اعزام شد سری دوم که به جبهه رفت بدون اینکه با پدر و مادر خداحافظی کند . پهلوی من آمد . اصلاً حالات روحی و فکری عوض شده بود . طور دیگری حرف می زد . گفتم : چرا از مادر خداحافظی نکردی گفت : دلم نمی آید ناراحتی مادر و اشکهای مادرم را ببینم با هم آمدیم به پادگان نخریسی و از آنجا رفتیم راه آهن حالت عجیبی داشت . از بغلم جدا نمی شد و همه اش گریه می کرد . سفارش پدر و مادر را می کرد . می گفت : اگر شهید شدم به مادر یک طوری خبر بدهید که ناراحت نشود بعد از 2 ماه بود که خبر شهادت او را به ما دادند.[۱]