شهید ابوالحسن علی آبادی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۴ نسخه‌های متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۵۳: سطر ۵۳:
  
  
وقتی ابوالحسن برای بار اول از جبهه آمده بودگفت : این بار که رفته بودم دشم کلاهم را با گلوله سوراخ کرده و این دفعه که بروم گلوله به پایین تر ( پیشانی ) می زند ومن به شهادت می رسم من گفتم : این چه حرفی است که می زنی خوب به جبهه نرو خدا نکند که به شهادت برسی او گفت : نه همه این رزمندگان که به جبهه می روند مانند من خواهر وبرادر دارند پس باید صبر واستقامت داشته باشی و در برابر مشکلات مقاوم باشی وهمواره ازاسلام دفاع کنی همان دفعه هم که رفت به شهادت رسید .<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=%2014964 سایت یاران رضا]</ref>
+
وقتی ابوالحسن برای بار اول از جبهه آمده بودگفت : این بار که رفته بودم دشم کلاهم را با گلوله سوراخ کرده و این دفعه که بروم گلوله به پایین تر ( پیشانی ) می زند ومن به شهادت می رسم من گفتم : این چه حرفی است که می زنی خوب به جبهه نرو خدا نکند که به شهادت برسی او گفت : نه همه این رزمندگان که به جبهه می روند مانند من خواهر وبرادر دارند پس باید صبر واستقامت داشته باشی و در برابر مشکلات مقاوم باشی وهمواره ازاسلام دفاع کنی همان دفعه هم که رفت به شهادت رسید .
==پانویس==
+
 
<references />
+
منبع سایت: http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 14964
== رده‌ها ==
+
==رده==
{{ترتیب‌پیش‌فرض:ابوالحسن_علی_آبادی}}
+
{{ترتیب‌پیش‌فرض:ابوالحسن علی آبادی}}
 
[[رده: شهدا]]
 
[[رده: شهدا]]
 
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 
[[رده: شهدای ایران]]
 
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان خراسان رضوی]]
 
[[رده: شهدای شهرستان نیشابور]]
 
[[رده: شهدای شهرستان نیشابور]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۵

rId4

کد شهید : 6309696

نام : ابوالحسن‌

محل تولد : نیشابور

نام خانوادگی : علی‌آبادی‌

تاریخ شهادت : 1363/12/25

نام پدر : نورالله‌

مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص

منطقه شهادت :

شغل :

یگان خدمتی :

گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است

نوع عضویت : سایر شهدا

مسئولیت : رزمنده‌

گلزار :

خاطرات

پیش بینی شهادت

موضوع پيش بيني شهادت

راوی

متن کامل خاطره


مادر عملیات والفجر 1 با همدیگر بودیم اوسمت تک تیرانداز را داشت در حین حمله گلوله ی آمد از کنار کلاه اورد شد و به سر او اصابت نکرد بعداً که از عملیات برگشتیم اوگفت : این دفعه دشمن کلاه مراهدف قرار داد دفعه ی دیگر مطمئناً خودم را هدف قرار داهد و به شهادت می رساند اتفاقاً همین طور هم شد مرحله بعد در جزیره مجنون با هم بودیم در روی آب بود که خمپاره آمد و به قایق ایشان اصابت کرد و او به شهادت رسید .

عشق شهادت

موضوع عشق شهادت

راوی

متن کامل خاطره


وقتی ابوالحسن برای بار اول از جبهه آمده بودگفت : این بار که رفته بودم دشم کلاهم را با گلوله سوراخ کرده و این دفعه که بروم گلوله به پایین تر ( پیشانی ) می زند ومن به شهادت می رسم من گفتم : این چه حرفی است که می زنی خوب به جبهه نرو خدا نکند که به شهادت برسی او گفت : نه همه این رزمندگان که به جبهه می روند مانند من خواهر وبرادر دارند پس باید صبر واستقامت داشته باشی و در برابر مشکلات مقاوم باشی وهمواره ازاسلام دفاع کنی همان دفعه هم که رفت به شهادت رسید .

منبع سایت: http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 14964

رده