شهید محمد حسن مجیدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۳۷: سطر ۳۷:
  
  
منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 18314
+
منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 18314Fatemeh:
 +
==رده==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض: محمد_حسن _مجیدی_}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان خراسان رضوی ]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان مشهد]]

نسخهٔ ‏۲۴ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۶

rId4

کد شهید : 6126583

نام : محمدحسن‌

نام خانوادگی : مجیدی‌

نام پدر : ابراهیم‌

محل تولد : مشهد

تاریخ شهادت : 1361/08/07

مکان شهادت : سومار

تحصیلات : نامشخص

گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است .

نوع عضویت : سایر شهدا

مسئولیت : رزمنده‌

گلزار : بهشت‌رضا

خاطرات

صله رحم


راوی : میرزا محمد کبیری شاه آباد


من وقتی در جبهه ، حاج نوروز (از برادران هم محله ای مان) را دیدم ، سراغ برادر حسن مجیدی (از دوستان) را از ایشان گرفتم . او گفت : حسن مجیدی هفته ای یک مرتبه از تیپ اینجا می آمد و با هم به دیدار دیگر برادران آشنا می رفتیم . اما دو هفته است که ازاو خبری ندارم . در پی این قضیه به همراه آقای نوروزی به دیدار دیگر دوستان رفتیم و سراغ آقای مجیدی را از آنها گرفتیم ، گفتند : برادر مجیدی همراه یکی دیگر ار برادران مجروح شد و آنها را به مشهد برده اند . پس از دیدار برادران به همراه نوروزی به گردان خودمان برگشتیم . فردای همان روز مرا از اورژانس خواستند من گفتم هنوز دو روز است که به خط آمده ام . چرا عوض شوم ؟ ! گفتند : فرمانده گفته به ارژانس بروی . پس از رسیدن به ارژانس با دیدن برادرعلی قاسمی (ازآشنایان) فهمیدم که ایشان مرا خواسته است . پس از اینکه برادر علی قاسمی مرخصی گرفت و به مشهد رفت به فرمانده گفتم : اجازه بدهید تا من به خط برگردم . سرپرست گفت : فعلاً وسیله نداریم من اصرار کردم که پیاده می روم . پس ازکسب موافقت فرمانده پیاده به سوی خط مقدم راه افتاد . در راه به این فکر افتادم که به دیدار برادران آشنا و دوستان هم محله ای در گردان سیف الله بروم . هنگامی که رسیدم برادران مشغول خوردن صبحانه بودند به من نیز تعارف کردند ، میل ندارم . همینطور که در کنار برادران نشسته بودم و سنگرشان را تماشا می کردم چشمم افتاد به جبهه مهمات کنار سنگر که روی آن نوشته بودند « شهید حسن مجیدی » به برادران گفتم . حسن طوری شده ؟ گفتند نه . پرسیدم : پس چرا بقل جبهه اینطوری نشسته اید ؟ دیدم به یکدیگر نگاه کردند فهمیدم که حسن مجیدی شهید شده است .


منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 18314Fatemeh:

رده