شهید نور محمد نو بهاری مهدی زاده: تفاوت بین نسخهها
Bozorgmehr98 (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۵۴: | سطر ۵۴: | ||
− | اعتقاد به ولايت | + | * موضوع: اعتقاد به ولايت |
− | |||
− | ایشان پیش از اینکه به جبهه های حق علیه باطل برود در جهاد سازندگی [[شهرک باخرز]] مشغول خدمت به محرومین این روستا بود که با گذشت و فداکاری هنر خود را به روستا جهت ساختن مساجد و حمام و مدرسه از طریق جهاد سازندگی باخرز باز سازی ، نو سازی انجام می داد و در بعضی مواقع از مال خود صرف راههای خیر می نمود بنده در شهرک باخرز در مدرسه رهژاهنمایی مشغول تحصیل بودم چون روستای ما وسیله نقلیه نداشت ما چند نفر بودیم که به شهرک می رفتیم و هر هفته روزهای پنج شنبه تا شنبه ما را با خود از شهرک به روستا به وسیله موتور سیکلت ایژ خود می برد و می گفت : بچه ها همان طور که امام گفته امید من به شما دانش آموزان است باید شما برای آینده این مملکت سرنوشت ساز باشید چنین حرفهایی را به ما می گفت و به ما توصیه می نمود که از فرمان امام غافل نباشیم . | + | ایشان پیش از اینکه به جبهه های حق علیه باطل برود در جهاد سازندگی [[شهرک باخرز]] مشغول خدمت به محرومین این روستا بود که با گذشت و فداکاری هنر خود را به روستا جهت ساختن مساجد و حمام و مدرسه از طریق جهاد سازندگی باخرز باز سازی ، نو سازی انجام می داد و در بعضی مواقع از مال خود صرف راههای خیر می نمود بنده در شهرک باخرز در مدرسه رهژاهنمایی مشغول تحصیل بودم چون روستای ما وسیله نقلیه نداشت ما چند نفر بودیم که به شهرک می رفتیم و هر هفته روزهای پنج شنبه تا شنبه ما را با خود از شهرک به روستا به وسیله موتور سیکلت ایژ خود می برد و می گفت : بچه ها همان طور که امام گفته امید من به شما دانش آموزان است باید شما برای آینده این مملکت سرنوشت ساز باشید چنین حرفهایی را به ما می گفت و به ما توصیه می نمود که از فرمان امام غافل نباشیم . راوی حسین علی باغدار |
− | اخلاص عمل | + | * موضوع: اخلاص عمل |
− | حسین علی باغدار | + | چون مسجد ما فرش نداشت یک روز بدون اطلاع دیگران رفته بود و فرش خریده بود و شبانه به خاطر این که کسی متوجه نشود فرش را برده بود و داخل مسجد پهن کرده بود بعدها اهالی محل متوجه شدند که این کار توسط [[شهید مهدیزاده]] انجام شده است. راوی حسین علی باغدار |
+ | |||
− | |||
+ | * موضوع: اخلاص عمل | ||
− | |||
− | حسین علی باغدار | + | مسجد ما فرش نداشت یک روز بدون اطّلاع شبانه فرش را خریده بود و در مسجد گذاشته بود که بعدها فهمیدیم که کار این شهید بزرگوار است. راوی حسین علی باغدار |
− | |||
+ | * موضوع: حسن برخورد | ||
− | + | فردی بسیار دلسوز و مهربان بود بچه های روستا اعم از کوچک و بزرگ را در وسط روستا جمع می کرد و برای آنان داستانهای شیرین و پندآموز می گفت. یادم هست که دوربین عکاسی و شکاری داشتند. از بچه ها چه فامیل و چه غیر فامیل عکس می گرفت و به طور رایگان به آنان می داد. دوربین شکاری به ما بچه ها می داد تا بوسیله آن دور و نزدیک روستا، دشت، کوه و صحرا را نگاه کنیم. فردی بسیار خدا دوست بود. دنیا برایش هیچ ارزشی نداشت و فردی فداکار و شجاع بود و همیشه مردم را به خداشناسی و عبادت دعوت می نمود. یادم هست که بنده و دیگر بچه ها را در مسجد جمع می نمود و از نماز، اصول و عقاید سئوال می کرد و به ما یاد می داد. راوی حسین علی باغدار | |
− | + | <ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=19842 سایت یاران رضا]</ref> | |
− | + | ||
− | + | ||
− | فردی بسیار دلسوز و مهربان بود بچه های روستا اعم از کوچک و بزرگ را در وسط روستا جمع می کرد و برای آنان داستانهای شیرین و پندآموز می گفت. یادم هست که دوربین عکاسی و شکاری داشتند. از بچه ها چه فامیل و چه غیر فامیل عکس می گرفت و به طور رایگان به آنان می داد. دوربین شکاری به ما بچه ها می داد تا بوسیله آن دور و نزدیک روستا، دشت، کوه و صحرا را نگاه کنیم. فردی بسیار خدا دوست بود. دنیا برایش هیچ ارزشی نداشت و فردی فداکار و شجاع بود و همیشه مردم را به خداشناسی و عبادت دعوت می نمود. یادم هست که بنده و دیگر بچه ها را در مسجد جمع می نمود و از نماز، اصول و عقاید سئوال می کرد و به ما یاد می داد. | + | |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۱۲ خرداد ۱۴۰۰، ساعت ۲۱:۵۱
نور محمد نو بهاری مهدی زاده | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | تایباد |
شهادت | 1365/11/03 |
سمتها | رزمنده |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
خانواده | نام پدر:غلامحسن |
کد شهید: 6536491
نام : نورمحمدنوبهاری
نام خانوادگی : مهدیزاده
نام پدر : غلامحسن
محل تولد : تایباد
تاریخ شهادت : 1365/11/03
تحصیلات : نامشخص
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.
نوع عضویت : سایر شهدا
مسئولیت : رزمنده
خاطرات=
- موضوع: اعتقاد به ولايت
ایشان پیش از اینکه به جبهه های حق علیه باطل برود در جهاد سازندگی شهرک باخرز مشغول خدمت به محرومین این روستا بود که با گذشت و فداکاری هنر خود را به روستا جهت ساختن مساجد و حمام و مدرسه از طریق جهاد سازندگی باخرز باز سازی ، نو سازی انجام می داد و در بعضی مواقع از مال خود صرف راههای خیر می نمود بنده در شهرک باخرز در مدرسه رهژاهنمایی مشغول تحصیل بودم چون روستای ما وسیله نقلیه نداشت ما چند نفر بودیم که به شهرک می رفتیم و هر هفته روزهای پنج شنبه تا شنبه ما را با خود از شهرک به روستا به وسیله موتور سیکلت ایژ خود می برد و می گفت : بچه ها همان طور که امام گفته امید من به شما دانش آموزان است باید شما برای آینده این مملکت سرنوشت ساز باشید چنین حرفهایی را به ما می گفت و به ما توصیه می نمود که از فرمان امام غافل نباشیم . راوی حسین علی باغدار
- موضوع: اخلاص عمل
چون مسجد ما فرش نداشت یک روز بدون اطلاع دیگران رفته بود و فرش خریده بود و شبانه به خاطر این که کسی متوجه نشود فرش را برده بود و داخل مسجد پهن کرده بود بعدها اهالی محل متوجه شدند که این کار توسط شهید مهدیزاده انجام شده است. راوی حسین علی باغدار
- موضوع: اخلاص عمل
مسجد ما فرش نداشت یک روز بدون اطّلاع شبانه فرش را خریده بود و در مسجد گذاشته بود که بعدها فهمیدیم که کار این شهید بزرگوار است. راوی حسین علی باغدار
- موضوع: حسن برخورد
فردی بسیار دلسوز و مهربان بود بچه های روستا اعم از کوچک و بزرگ را در وسط روستا جمع می کرد و برای آنان داستانهای شیرین و پندآموز می گفت. یادم هست که دوربین عکاسی و شکاری داشتند. از بچه ها چه فامیل و چه غیر فامیل عکس می گرفت و به طور رایگان به آنان می داد. دوربین شکاری به ما بچه ها می داد تا بوسیله آن دور و نزدیک روستا، دشت، کوه و صحرا را نگاه کنیم. فردی بسیار خدا دوست بود. دنیا برایش هیچ ارزشی نداشت و فردی فداکار و شجاع بود و همیشه مردم را به خداشناسی و عبادت دعوت می نمود. یادم هست که بنده و دیگر بچه ها را در مسجد جمع می نمود و از نماز، اصول و عقاید سئوال می کرد و به ما یاد می داد. راوی حسین علی باغدار
[۱]