شهیدابراهیم شابوتیان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
شه ی د ابراه ی م شابوت ی ان
 
 
 
 
==زندگینامه==
 
==زندگینامه==
 
+
فرزند موسی در بیست و چهارم آبان ماه 1341 در شهرستان آبادان متولد شد. با پشت سر گذاشتن دوران کودکی، مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی گردید. وی تحصیلات خود را ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، به خدمت سربازی در ارتش اعزام شد.
فرزند موس ی در ب ی ست و چهارم آبان ماه 1341 در شهرستان آبادان متولد شد. با پشت سر گذاشتن دوران کودکی، مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی گردید. وی تحص ی لات خود را ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، به خدمت سرباز ی در ارتش اعزام شد.
+
شهید شابوتیان در دوران انقلاب در آبادان فعالیت بسیار نمود و از آنجا که عناصر ضد انقلاب در آبادان بسیار بودند، در جستجوی عناصر ضد انقلاب و شناسایی آنها بسیار کوشا بود و همچنین خانه های تیمی و گروهک ها را شناسایی و به کمک نیروهای انقلابی منهدم می کردند.
 
+
ابراهیم جوانی پاک، بی آلایش و مهربان و از کودکی به نماز و روزه اهمیت بسیار می داد و در انجام واجبات دینی و مذهبی بسیار کوشا بود و با شروع جنگ تحمیلی بر حسب وظیفه و عقیده وافر خود به ارزش های اسلامی و انسانی، راهی جبهه های حق علیه باطل شد و با جان و دل به دفاع از میهن اسلامی خود پرداخت.
شه ی د شابوت ی ان در دوران انقلاب در آبادان فعال ی ت بس ی ار نمود و از آنجا که عناصر ضد انقلاب در آبادان بس ی ار بودند، در جستجو ی عناصر ضد انقلاب و شناسا یی آنها بس ی ار کوشا بود و همچن ی ن خانه ها ی ت ی م ی و گروهک ها را شناسا یی و به کمک ن ی روها ی انقلاب ی منهدم م ی کردند.
+
سرانجام آن شهید گرانقدر در تاریخ 1362/01/22 در عملیات والفجر در منطقه تپه شرهانی بر اثر اصابت گلوله به سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای آبادان به خاک سپرده شد.
 
+
ابراه ی م جوان ی پاک، ب ی آلا ی ش و مهربان و از کودک ی به نماز و روزه اهم ی ت بس ی ار م ی داد و در انجام واجبات د ی ن ی و مذهب ی بس ی ار کوشا بود و با شروع جنگ تحم ی ل ی بر حسب وظ ی فه و عق ی ده وافر خود به ارزش ها ی اسلام ی و انسان ی ، راهی جبهه ها ی حق عل ی ه باطل شد و با جان و دل به دفاع از میهن اسلامی خود پرداخت.
+
 
+
سرانجام آن شهید گرانقدر در تار ی خ 1362/01/22 در عمل ی ات والفجر در منطقه تپه شرهان ی بر اثر اصابت گلوله به س ی نه به درجه رف ی ع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدا ی آبادان به خاک سپرده شد.
+
 
+
  
 
==خاطرات==
 
==خاطرات==
  
 
+
* خاطره از زبان همرزم شهید:
*خاطره از زبان همرزم شهید
+
 
+
 
یک بار در منطقه ی درگیری با عراقی ها وضع بسیار عجیب و غریبی وجود داشت و سربازان و پاسداران فداکار هرکدام به کاری مشغول بودند. گویا جنگ خندق بر پا شده است. شهید شابوتیان، ضامن نارنجکی را کشیده و به طرف عراقی ها پرتاب کرد. بعد از مدتی که خبر عقب راندن عراقی ها توسط بچه ها پخش شد، به سمت جنازه های عراقی ها رفتیم و به دو سر جنازه مزدور عراقی برخوردیم و ابراهیم که برای اولین بار بود جنازه می دید، حالش دگرگون شد.
 
یک بار در منطقه ی درگیری با عراقی ها وضع بسیار عجیب و غریبی وجود داشت و سربازان و پاسداران فداکار هرکدام به کاری مشغول بودند. گویا جنگ خندق بر پا شده است. شهید شابوتیان، ضامن نارنجکی را کشیده و به طرف عراقی ها پرتاب کرد. بعد از مدتی که خبر عقب راندن عراقی ها توسط بچه ها پخش شد، به سمت جنازه های عراقی ها رفتیم و به دو سر جنازه مزدور عراقی برخوردیم و ابراهیم که برای اولین بار بود جنازه می دید، حالش دگرگون شد.
 
rId5
 
  
 
منبع:سایت نویدشاهد
 
منبع:سایت نویدشاهد

نسخهٔ ‏۳۱ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۱۳

زندگینامه

فرزند موسی در بیست و چهارم آبان ماه 1341 در شهرستان آبادان متولد شد. با پشت سر گذاشتن دوران کودکی، مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی گردید. وی تحصیلات خود را ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، به خدمت سربازی در ارتش اعزام شد. شهید شابوتیان در دوران انقلاب در آبادان فعالیت بسیار نمود و از آنجا که عناصر ضد انقلاب در آبادان بسیار بودند، در جستجوی عناصر ضد انقلاب و شناسایی آنها بسیار کوشا بود و همچنین خانه های تیمی و گروهک ها را شناسایی و به کمک نیروهای انقلابی منهدم می کردند. ابراهیم جوانی پاک، بی آلایش و مهربان و از کودکی به نماز و روزه اهمیت بسیار می داد و در انجام واجبات دینی و مذهبی بسیار کوشا بود و با شروع جنگ تحمیلی بر حسب وظیفه و عقیده وافر خود به ارزش های اسلامی و انسانی، راهی جبهه های حق علیه باطل شد و با جان و دل به دفاع از میهن اسلامی خود پرداخت. سرانجام آن شهید گرانقدر در تاریخ 1362/01/22 در عملیات والفجر در منطقه تپه شرهانی بر اثر اصابت گلوله به سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای آبادان به خاک سپرده شد.

خاطرات

  • خاطره از زبان همرزم شهید:

یک بار در منطقه ی درگیری با عراقی ها وضع بسیار عجیب و غریبی وجود داشت و سربازان و پاسداران فداکار هرکدام به کاری مشغول بودند. گویا جنگ خندق بر پا شده است. شهید شابوتیان، ضامن نارنجکی را کشیده و به طرف عراقی ها پرتاب کرد. بعد از مدتی که خبر عقب راندن عراقی ها توسط بچه ها پخش شد، به سمت جنازه های عراقی ها رفتیم و به دو سر جنازه مزدور عراقی برخوردیم و ابراهیم که برای اولین بار بود جنازه می دید، حالش دگرگون شد.

منبع:سایت نویدشاهد