شهید علی رضا سلیمانی: تفاوت بین نسخهها
Mirzaee9706 (بحث | مشارکتها) |
Kolahkaj9706 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
شهید علیرضا سلیمانی فرزند محمد رحیم و خدیجه محمدنبی، در تاریخ، 1/4/1338 در تهران دیده به جهان گشود . او در خانواده اي متدین و مومن بزرگ شد و فرزند دوم خانواده، و دارای 3 برادر و 1 خواهر به نام های معصومه، محسن، احمدرضا و محمود بود . | شهید علیرضا سلیمانی فرزند محمد رحیم و خدیجه محمدنبی، در تاریخ، 1/4/1338 در تهران دیده به جهان گشود . او در خانواده اي متدین و مومن بزرگ شد و فرزند دوم خانواده، و دارای 3 برادر و 1 خواهر به نام های معصومه، محسن، احمدرضا و محمود بود . | ||
− | + | تحصیلات خود را تا مقطع سیکل در منطقه ی دستغیب و جیهون گذراند. پدر وی خباز (نانوا)، و مادرش خانه دار بود، او بعد از گذراندن تحصیلات، وارد ارتش (قبل از انقلاب) شده و در آنجا در هوا نیروز به درس خواندن ادامه داد، در اوج گیری های انقلاب، بنا به شرایط خاص، بیرون آمد و دوباره بعد از انقلاب به ارتش برگشت، دوران سربازیش را هم با همان مدتی که قبل از انقلاب در ارتش بود حساب کردند و دیگر او خدمت سربازی نرفت . | |
در اوایل جنگ تحمیلی از طرف ارتش وارد جبهه های جنگ شد و به مدت 19 ماه در جبهه به نبرد پرداخت، در این 19 ماه فقط 3 بار به دیدن خانواده آمد که بار آخر 3 ماه قبل از شهادتش بود تا این که در تاریخ، 15/12/1361 در دارخوین بر اثر اصابت ترکش به ناحیه ی سر و پهلو به شهادت رسید و هم اکنون پیکر پاکش در بهشت زهرا، قطعه ی 26 به خاک سپرده شده است . | در اوایل جنگ تحمیلی از طرف ارتش وارد جبهه های جنگ شد و به مدت 19 ماه در جبهه به نبرد پرداخت، در این 19 ماه فقط 3 بار به دیدن خانواده آمد که بار آخر 3 ماه قبل از شهادتش بود تا این که در تاریخ، 15/12/1361 در دارخوین بر اثر اصابت ترکش به ناحیه ی سر و پهلو به شهادت رسید و هم اکنون پیکر پاکش در بهشت زهرا، قطعه ی 26 به خاک سپرده شده است . | ||
روحش شاد و یادش گرامی باد | روحش شاد و یادش گرامی باد | ||
سطر ۱۷: | سطر ۱۷: | ||
بسیار متدین، و اهل نماز اول وقت و روزه؛ | بسیار متدین، و اهل نماز اول وقت و روزه؛ | ||
ویژگی های بارز اخلاقی: | ویژگی های بارز اخلاقی: | ||
− | + | خوش رو و خوش اخلاق، شوخ طبع و سخاوتمند، صبور، کمک حال خانواده، خانواده دوست و علاقمند به مادر. | |
خاطرات: | خاطرات: | ||
− | دوران انقلاب وقتی از رادیو و تلویزیون اخبار تظاهرات و شورش مردم را نگاه می کرد از نگرانی دچار تب می شد و مادر همیشه به یک استکان آب قل هو الله می خواند، فوت می کرد و ایشان می خورد و چند دقیقه بعد تبش قطع می شد | + | دوران انقلاب وقتی از رادیو و تلویزیون اخبار تظاهرات و شورش مردم را نگاه می کرد از نگرانی دچار تب می شد و مادر همیشه به یک استکان آب قل هو الله می خواند، فوت می کرد و ایشان می خورد و چند دقیقه بعد تبش قطع می شد.<ref>سایت شهدای ارتش</ref> |
− | + | ||
+ | |||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references/> | ||
+ | |||
== ردهها == | == ردهها == | ||
{{ترتیبپیشفرض:علی رضا_سلیمانی}} | {{ترتیبپیشفرض:علی رضا_سلیمانی}} |
نسخهٔ ۲۸ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۲۱
شهید علی رضا سلیمانی
تاریخ تولد : 1338/04/01 تاریخ شهادت : 1361/02/15
محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه : تهران - بهشت زهرا
زندگینامه:
شهید علیرضا سلیمانی فرزند محمد رحیم و خدیجه محمدنبی، در تاریخ، 1/4/1338 در تهران دیده به جهان گشود . او در خانواده اي متدین و مومن بزرگ شد و فرزند دوم خانواده، و دارای 3 برادر و 1 خواهر به نام های معصومه، محسن، احمدرضا و محمود بود . تحصیلات خود را تا مقطع سیکل در منطقه ی دستغیب و جیهون گذراند. پدر وی خباز (نانوا)، و مادرش خانه دار بود، او بعد از گذراندن تحصیلات، وارد ارتش (قبل از انقلاب) شده و در آنجا در هوا نیروز به درس خواندن ادامه داد، در اوج گیری های انقلاب، بنا به شرایط خاص، بیرون آمد و دوباره بعد از انقلاب به ارتش برگشت، دوران سربازیش را هم با همان مدتی که قبل از انقلاب در ارتش بود حساب کردند و دیگر او خدمت سربازی نرفت . در اوایل جنگ تحمیلی از طرف ارتش وارد جبهه های جنگ شد و به مدت 19 ماه در جبهه به نبرد پرداخت، در این 19 ماه فقط 3 بار به دیدن خانواده آمد که بار آخر 3 ماه قبل از شهادتش بود تا این که در تاریخ، 15/12/1361 در دارخوین بر اثر اصابت ترکش به ناحیه ی سر و پهلو به شهادت رسید و هم اکنون پیکر پاکش در بهشت زهرا، قطعه ی 26 به خاک سپرده شده است . روحش شاد و یادش گرامی باد نکات برجسته در زندگی شهید : فعالیت های مهم عبادی و معنوی : بسیار متدین، و اهل نماز اول وقت و روزه؛ ویژگی های بارز اخلاقی: خوش رو و خوش اخلاق، شوخ طبع و سخاوتمند، صبور، کمک حال خانواده، خانواده دوست و علاقمند به مادر.
خاطرات:
دوران انقلاب وقتی از رادیو و تلویزیون اخبار تظاهرات و شورش مردم را نگاه می کرد از نگرانی دچار تب می شد و مادر همیشه به یک استکان آب قل هو الله می خواند، فوت می کرد و ایشان می خورد و چند دقیقه بعد تبش قطع می شد.[۱]
پانویس
- ↑ سایت شهدای ارتش