شهیداکبر ابراهیمی: تفاوت بین نسخهها
Mirzaee9706 (بحث | مشارکتها) |
Kolahkaj9706 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۴۷: | سطر ۴۷: | ||
− | در 1364/03/27 شب هنگام برای شناسایی منطقه دشمن او و دونفر دگر داوطلب شدند وصیت خود را نوشته و وارد منطقه میمک میشوند. نفر اول ایشان و دو نفردیگر پشت سر ایشان حرکت می کردند. و شهید خود ابراز کرده که من خود مینها را خونثی میکنم. و شما حتماً از پشت سر من حرکت کنید. ولی پای یکی از آن دو نفر بر روی مین میرد و انقجار رخ میدهد. کهخود شخص درهمان جا به فیض شهادت میرسد و شهید پس ازسه روز در بیمارستان علی رغم تلاش پزشکان و پرستاران به فیض شهادت نائل می شوند. و به آرزوی خود رسید. | + | در 1364/03/27 شب هنگام برای شناسایی منطقه دشمن او و دونفر دگر داوطلب شدند وصیت خود را نوشته و وارد منطقه میمک میشوند. نفر اول ایشان و دو نفردیگر پشت سر ایشان حرکت می کردند. و شهید خود ابراز کرده که من خود مینها را خونثی میکنم. و شما حتماً از پشت سر من حرکت کنید. ولی پای یکی از آن دو نفر بر روی مین میرد و انقجار رخ میدهد. کهخود شخص درهمان جا به فیض شهادت میرسد و شهید پس ازسه روز در بیمارستان علی رغم تلاش پزشکان و پرستاران به فیض شهادت نائل می شوند. و به آرزوی خود رسید.<ref>سایت شهدای ارتش</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references/> | |
== ردهها == | == ردهها == | ||
{{ترتیبپیشفرض:اکبر_ابراهیمی}} | {{ترتیبپیشفرض:اکبر_ابراهیمی}} |
نسخهٔ ۲۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۴۲
تاریخ تولد :1343/05/17
تاریخ شهادت : 1364/03/27
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه :خراسان رضوی - نیشابور - بهشت فضل
زندگینامه
شهید درروستایی از توابع شهرستان نیشابور به دنیا امد. خانواده او از نظر مالی وضع خوبی نداشتند. و زیر نظر ارباب کار می کردند. در شب تولد شهید درویش به منزل آنان می رود و قصیده ای می خواند و پس از خواندن مدح خانه را ترک می کند. شهید به دنیا اآمد. به همین دلیل خانواده مقداری آرد می فروشند و خرما تهیه کرده و دربین اهالی تقسیم می کنند. شب پس از تولد او به مادرش در خواب الهام می شود. که نام پسرش را علی اکبر بگذارد و صبح بعد ازرجوع به کتاب نام او را علی اکبر می نامد.
شهید از همان سنین کم به همه احترام می گذاشت و با همه خانواده و آشنایان مهربان بود. برای کمک به خانواده کار می کرد. شهید به علت فقر مالی خانواده به مدرسه نرفت شهید در دوران جوانی به کار قالیبافی مشغول شد و شبها به کلاس نهضت می رفت و درس می خواند. و با سعی وکوشش در مدت یکسال تحصیل درنهضت دوره مقدماتی و تکمیلی را گذراند و مورد تشویق معلمین قرار گرفت. او اوقات فراغت را به ورزش فوتبال و دومیدانی می گذراند.
شهید علی اکبر ابراهیمی به نماز اهمیت بسیاری میداد. و افرادی که نماز را سبک می شمردند ارشاد می کرد. او فردی خوش خلق و با گذشت بود و اگر وعده ای به کسی می داد به عهد خود وفا میکرد. دربرابر مشکلات زندگی صبور و مقاوم بود و مشکلات رابا صبر و کوشش حل می کرد. شهید همیشه کارهایش رابه یاد خدا انجام می داد. او درمیان آشنایان جاذبه ای بسیار داشته و همه او را بعنوان الگویی خوب معرفی می کردند. او به امامان معصوم علاقه ای بسیار داشته و به همین دلیل یک کبوتر بچه را که به خانه وارد می شد آب و غذا میداد. و مراقبت می کرد. و هنگامی که کبوتر بزرگ شد آنرابه مشهد برد ودرمیان کبوتران حرم امام رضا رها می کند.
شهید قبل از انقلاب در شعار نویسی برضد رژیم طاغوت شرکت می کرد. و پس از پیروزی انقلاب عضو بسیج می شود. و انقلاب را یکی از بهترین هدیه های خدا برای ملت ایران میداند و به امام امت علاقه ای بسیار داشته و اطاعت برخود واجب می دانست. و پس از اینکه درک میکند. جضورش درجبهه لازم است درسن 16 سالگی تصمیم میگیرد به جبهه برود و لی به علت فقر خانواده مجبور به انصراف می شود.
او درسن 18 سالگی با اصرار پدر ومادر ازدواج میکند. و پس از ازدواج با همسر خانواده اش صمیی و مهربان بوده و برای تمین معاش خانواده اش از پس اندازی که ازقبل انقلاب داشت استفاده کرد و هنگام مرخصی قالی بافی می نمود. و کمبود هیا خانه راتامین می کرد. ملاک ایشان برای انتخاب همسر دیندار بدون و نماز خواندن وداشتن حجاب بود. شهید آرزو داشت که کارگاه قالیبافی داشته باشد. شهید به امام خیلی علاقه داشت وهمیشه درخانه ازخصوصیات امام برای خانواده تعریف می کرد. و آرزویشان این بود که امام را از نزدیک زیارت کند.
در 1364/03/27 شب هنگام برای شناسایی منطقه دشمن او و دونفر دگر داوطلب شدند وصیت خود را نوشته و وارد منطقه میمک میشوند. نفر اول ایشان و دو نفردیگر پشت سر ایشان حرکت می کردند. و شهید خود ابراز کرده که من خود مینها را خونثی میکنم. و شما حتماً از پشت سر من حرکت کنید. ولی پای یکی از آن دو نفر بر روی مین میرد و انقجار رخ میدهد. کهخود شخص درهمان جا به فیض شهادت میرسد و شهید پس ازسه روز در بیمارستان علی رغم تلاش پزشکان و پرستاران به فیض شهادت نائل می شوند. و به آرزوی خود رسید.[۱]
پانویس
- ↑ سایت شهدای ارتش