شهید محمد کاظم توانایی خباز: تفاوت بین نسخهها
Mirdadi9705 (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی «6106805 تاریخ تولد : 1341/05/01 نام : محمدکاظم محل تولد : مشهد نام خانوادگی : توانا...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۲۰: | سطر ۲۰: | ||
==خاطرات== | ==خاطرات== | ||
− | وقتی که دوسال سربازی فرزندم محمد کاظم به اتمام رسید به خانه آمد بعد از گذشت چند روز می گفت من باید بروم جبهه و 6 ماه بجنگم و وظیفه ام را انجام دهم به ایشان گفتم شما سربازی ات را رفتی دیگر لازم نیست به جبهه بروی ؟ بمان تا برایت همسری بگیریم و بروی سر خانه و زندگی ات گفت نه پدر الان جنگ است و من حتما باید این 6 شش ماه را به جبهه بروم چون هر کس از همرزمهایم به جبهه رفته شهید شده است و فقط من ماندم و من هم می روم اگر بعد از 6 ماه برگشتم که ازدواج می کنم ولی اگر برنگشتم بدان که به فیض عظیم شهادت نائل شده ام . | + | وقتی که دوسال سربازی فرزندم محمد کاظم به اتمام رسید به خانه آمد بعد از گذشت چند روز می گفت من باید بروم جبهه و 6 ماه بجنگم و وظیفه ام را انجام دهم به ایشان گفتم شما سربازی ات را رفتی دیگر لازم نیست به جبهه بروی ؟ بمان تا برایت همسری بگیریم و بروی سر خانه و زندگی ات گفت نه پدر الان جنگ است و من حتما باید این 6 شش ماه را به جبهه بروم چون هر کس از همرزمهایم به جبهه رفته شهید شده است و فقط من ماندم و من هم می روم اگر بعد از 6 ماه برگشتم که ازدواج می کنم ولی اگر برنگشتم بدان که به فیض عظیم شهادت نائل شده ام .<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=%205370 سایت یاران رضا]</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | + | ||
− | + | ||
− | http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= | + |
نسخهٔ ۱۱ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۱
6106805 تاریخ تولد : 1341/05/01
نام : محمدکاظم محل تولد : مشهد
نام خانوادگی : توانائیخباز تاریخ شهادت : 1361/04/23
نام پدر : عبدالعلی مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :
شغل : یگان خدمتی :
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : خدمهتانک
گلزار : بهشترضا
خاطرات
وقتی که دوسال سربازی فرزندم محمد کاظم به اتمام رسید به خانه آمد بعد از گذشت چند روز می گفت من باید بروم جبهه و 6 ماه بجنگم و وظیفه ام را انجام دهم به ایشان گفتم شما سربازی ات را رفتی دیگر لازم نیست به جبهه بروی ؟ بمان تا برایت همسری بگیریم و بروی سر خانه و زندگی ات گفت نه پدر الان جنگ است و من حتما باید این 6 شش ماه را به جبهه بروم چون هر کس از همرزمهایم به جبهه رفته شهید شده است و فقط من ماندم و من هم می روم اگر بعد از 6 ماه برگشتم که ازدواج می کنم ولی اگر برنگشتم بدان که به فیض عظیم شهادت نائل شده ام .[۱]