شهید غلامعباس محمدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(رده‌ها)
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
  
 
== رده‌ها ==
 
== رده‌ها ==
{{ترتيب‌پيش‌فرض:غلامعباس-محمدی}}
+
{{ترتيب‌پيش‌فرض:غلامعباس_محمدی}}
[[رده: شهدا]]
+
[[رده:شهدا]]
[[رده: شهداي دوران دفاع مقدس]]
+
[[رده:شهدای دوران دفاع مقدس]]
[[رده: شهداي ارتش جمهوري اسلامي ايران]]
+
[[رده:شهدای ارتش جمهوری اسلامی ايران]]
[[رده: شهداي ايران]]
+
[[رده: شهدای ايران]]
[[رده: شهداي استان خراسان رضوي]]
+
[[رده: شهدای استان خراسان رضوی]]
[[رده: شهداي شهرستان مشهد]]
+
[[رده: شهدای شهرستان مشهد]]

نسخهٔ ‏۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۵۱

شهید یحیی محمدی دهنوی  : تاریخ تولد : 01/05/1345 تاریخ شهادت : 26/01/1367 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه: خراسان رضوی – مشهد – شیرحصار التیمور


زندگینامه

در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 1345 چشم به جهان گشود و در سن شش و هفت سالگی بسیار به درس علاقه داشت که در اثر کمبود امکانات نتوانستند نامبرده را به مدرسه بفرستید و همچنین در کارهای مزرعه و خانه و دام کمک میکرد تا اینکه در سال 1357 که مردم در خیانت تظاهرات میدادند و بسیار علاقه داشت به تظاهرات برود بطوریکه در خانه و صحرا همیشگی شعار میداد و بعد از پیروزی انقلاب در مسجد محل شرکت میکرد و در سال 1363 به مدت سه ماه به جبهه رفت و پس از بازگشت به جبهه مشغول فعالیت در زندگی بود و در سال 18/11/1364 داوطلبانه مشغول انجام وظیفه خدمت سربازی شد و وقتی به مرخصی آمد بسیار خوشحال بود و میگفت واقعا این خدمت سربازی بسیار آموزنده است بسیار مردم را تبلیغ به سربازی میکرد و در آخرین مرخصی که در تاریخ 12/01/1366به مشهد آمد از تمام قوم و خویشان خبر میگفت و به خانه تمام قوم و خویشان برای خبر گیری میرفت و این خاطره را می گه پسرعمه شهید هستم از او دارم که اگر یکساعت مرا نمی دید و بعد که میدید با من روبوسی میکرد و میگفت پسر عمه جان غنیمت است و با من شوخی میکرد و میگفت اگر من شهید شدم این رو بوسیها خاطره میباشد. از من و هر وقت یادت بیایند مرا یاد کنی و یک فاتحه برای من بخوانید و من او میگفتم از این حرفها نزن من هنوز آرزو دارم در مراسم دامادیت به امید خدمت کنم میگفت اگر آرزو داری در مراسم دامادیم خدمت کنی پس در مراسم شهادتم هم باید خدمت کنی چون من میدانم که این بار بر نمیگردم البته بر میگردم ولی در جبهه چوبی بر میگردم در هنگام خداحافظی چند بار با من روبوسی کرد و از آن نور که در چهره داشت گریه ام گرفت ولی خودم را کنترل کردم و من گفتم پسر عمه جان تو نباید ناراحت باشی که من به جبهه میروم تو باید افتخار کنی که چنین پسر دایی داشته باشد که برود در راه خدا شهید شود و در تاریخ 23/01/1367 از مشهد عازم منطقه شد و در تاریخ 26/01/1367 شهید شده بود.

سایت شهدای ارتش http://ajashohada.ir/home/martyrdetails/44345


رده‌ها

الگو:ترتيب‌پيش‌فرض:غلامعباس محمدی