شهیدباقر مولایی خوشه مهر: تفاوت بین نسخهها
Amosoltany98 (بحث | مشارکتها) جز (Amosoltany98 صفحهٔ شهید باقر مولایی خوشه مهر را به شهیدباقر مولایی خوشه مهر منتقل کرد) |
Fazayemajazi (بحث | مشارکتها) (←زندگی نامه) |
||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
− | شهید باقر مولایی در تاریخ 04/06/1345 در روستای خوشه مهر شهرستان بناب به دنیا آمد و تا کلاس دوم در مدرسه ی روستا به تحصیل مشغول شد و سپس ترک تحصیل نمود و بعداً چند کلاسی را هم در نهضت خواند، تا اینکه وی در روستا پا به پای پدرش به کار کشاورزی مشغول شد و در تأمین مخارج خانواده پا به پای پدرش تلاش می نمود. وی از همان ابتدا با سایر برادرانش تفاوت داشت، اراده ی محکم و قلبی سرشار از عطوفت مخصوصاً به مادر و احترام به بزرگترها و ایمان قوی او را متمایز کرد بود، سالها می گذشت تا اینکه ایشان به سن سربازی می رسید، وی در ستاد سپاه ثبت نام کرده بود و به نگهبانی می پرداخت و در این کار توانسته بود رضایت فرمانده سپاه بناب و بالادستان را جلب نماید و پیشنهاد کار دریافت کرده بود ولی با مخالفت پدرش نتوانست به استخدام سپاه در آید و تصمیم گرفت در ارتش خدمت سربازی را بگذراند، بالاخره با یکی از دوستانش عازم قوشچی [[پادگان ارومیه]] شدند و آموزش را در آنجا گذراندند و بعد از گذراندن آموزش به منطقه [[پیرانشهر]] افتادند و در آنجا به دفاع از خاک کشور در برابر متجاوزان پرداختند، ایشان در چند عملیات شرکت کردند و در [[عملیات نصر 9]] در منطقه [[حاج عمران]] با تلاش ها و جان نثاریهایی که وی داشتند، درجه تشویق از بالا دستان خود گرفت، و مورد تشویق و محبت قرار گرفت، روزها پشت سر هم می گذشت و باقر موفق تر از روز قبل در کارهایش و مسئولیتی که در منطقه به عهده داشت پیش می رفت، آخرین مرخصی وی 24 ساعته بود که برای دیدن خانواده و حلالیت خواستن از آنها آمده بود و بعد از آن دیگر برنگشت و در عملیاتی که نیروهای دشمن تواسنته بودند با حیله و مکر و حمایت دشمنان اسلام نیروهای اسلام را محاصره کنند شهید باقر مولایی مجروح می شود و به علت عقب نشینی دوستان و همرزمانش قادر به آوردن ایشان به پشت خط مقدم نمی شوند و ایشان در منطقه حاج عمران در تاریخ 02/05/1367 به درجه ی عظیم شهادت نائل می شوند. | + | شهید باقر مولایی در تاریخ 04/06/1345 در روستای خوشه مهر شهرستان بناب به دنیا آمد و تا کلاس دوم در مدرسه ی روستا به تحصیل مشغول شد و سپس ترک تحصیل نمود و بعداً چند کلاسی را هم در نهضت خواند، تا اینکه وی در روستا پا به پای پدرش به کار کشاورزی مشغول شد و در تأمین مخارج خانواده پا به پای پدرش تلاش می نمود. وی از همان ابتدا با سایر برادرانش تفاوت داشت، اراده ی محکم و قلبی سرشار از عطوفت مخصوصاً به مادر و احترام به بزرگترها و ایمان قوی او را متمایز کرد بود، سالها می گذشت تا اینکه ایشان به سن سربازی می رسید، وی در ستاد سپاه ثبت نام کرده بود و به نگهبانی می پرداخت و در این کار توانسته بود رضایت فرمانده سپاه بناب و بالادستان را جلب نماید و پیشنهاد کار دریافت کرده بود ولی با مخالفت پدرش نتوانست به استخدام سپاه در آید و تصمیم گرفت در ارتش خدمت سربازی را بگذراند، بالاخره با یکی از دوستانش عازم قوشچی [[پادگان ارومیه]] شدند و آموزش را در آنجا گذراندند و بعد از گذراندن آموزش به منطقه [[پیرانشهر]] افتادند و در آنجا به دفاع از خاک کشور در برابر متجاوزان پرداختند، ایشان در چند عملیات شرکت کردند و در [[عملیات نصر 9]] در منطقه [[حاج عمران]] با تلاش ها و جان نثاریهایی که وی داشتند، درجه تشویق از بالا دستان خود گرفت، و مورد تشویق و محبت قرار گرفت، روزها پشت سر هم می گذشت و باقر موفق تر از روز قبل در کارهایش و مسئولیتی که در منطقه به عهده داشت پیش می رفت، آخرین مرخصی وی 24 ساعته بود که برای دیدن خانواده و حلالیت خواستن از آنها آمده بود و بعد از آن دیگر برنگشت و در عملیاتی که نیروهای دشمن تواسنته بودند با حیله و مکر و حمایت دشمنان اسلام نیروهای اسلام را محاصره کنند شهید باقر مولایی مجروح می شود و به علت عقب نشینی دوستان و همرزمانش قادر به آوردن ایشان به پشت خط مقدم نمی شوند و ایشان در منطقه حاج عمران در تاریخ 02/05/1367 به درجه ی عظیم شهادت نائل می شوند.<ref>[http://ajashohada.ir/home/martyrdetails/44004 سایت شهدای ارتش]</ref> |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۸
بسمه تعالی
تاریخ تولد : 04/06/1345
تاریخ شهادت :02/05/1367
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه : آذربایجان شرقی – بناب – خوشه مهر
rId6
زندگی نامه
شهید باقر مولایی در تاریخ 04/06/1345 در روستای خوشه مهر شهرستان بناب به دنیا آمد و تا کلاس دوم در مدرسه ی روستا به تحصیل مشغول شد و سپس ترک تحصیل نمود و بعداً چند کلاسی را هم در نهضت خواند، تا اینکه وی در روستا پا به پای پدرش به کار کشاورزی مشغول شد و در تأمین مخارج خانواده پا به پای پدرش تلاش می نمود. وی از همان ابتدا با سایر برادرانش تفاوت داشت، اراده ی محکم و قلبی سرشار از عطوفت مخصوصاً به مادر و احترام به بزرگترها و ایمان قوی او را متمایز کرد بود، سالها می گذشت تا اینکه ایشان به سن سربازی می رسید، وی در ستاد سپاه ثبت نام کرده بود و به نگهبانی می پرداخت و در این کار توانسته بود رضایت فرمانده سپاه بناب و بالادستان را جلب نماید و پیشنهاد کار دریافت کرده بود ولی با مخالفت پدرش نتوانست به استخدام سپاه در آید و تصمیم گرفت در ارتش خدمت سربازی را بگذراند، بالاخره با یکی از دوستانش عازم قوشچی پادگان ارومیه شدند و آموزش را در آنجا گذراندند و بعد از گذراندن آموزش به منطقه پیرانشهر افتادند و در آنجا به دفاع از خاک کشور در برابر متجاوزان پرداختند، ایشان در چند عملیات شرکت کردند و در عملیات نصر 9 در منطقه حاج عمران با تلاش ها و جان نثاریهایی که وی داشتند، درجه تشویق از بالا دستان خود گرفت، و مورد تشویق و محبت قرار گرفت، روزها پشت سر هم می گذشت و باقر موفق تر از روز قبل در کارهایش و مسئولیتی که در منطقه به عهده داشت پیش می رفت، آخرین مرخصی وی 24 ساعته بود که برای دیدن خانواده و حلالیت خواستن از آنها آمده بود و بعد از آن دیگر برنگشت و در عملیاتی که نیروهای دشمن تواسنته بودند با حیله و مکر و حمایت دشمنان اسلام نیروهای اسلام را محاصره کنند شهید باقر مولایی مجروح می شود و به علت عقب نشینی دوستان و همرزمانش قادر به آوردن ایشان به پشت خط مقدم نمی شوند و ایشان در منطقه حاج عمران در تاریخ 02/05/1367 به درجه ی عظیم شهادت نائل می شوند.[۱]