محرمعلی اسماییلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱۴: سطر ۱۴:
  
  
==زندگی نامه :==
+
==زندگی نامه==
  
  
  
فرزند علی الله، در تاریخ، 1344/12/09 در دربند ساوه به دنيا آمد، او در خانواده اي كشاورز و زحمت كش بزرگ شد كه وضعيت اقتصادي خوبي نداشت، شغل كابيت سازي را انتخاب نمود، پس از پايان دوره ي ابتدايي مدتي در تهران، در نجاري كار مي كرد و هر موقع كه فراغت داشت به ده آمده و پدرش را ياري مي نمود.با پدر و مادر بسيار رئوف و مهربان بود، دستورات آنها را بر ديده منت مي گذاشت و سخنان آنها را گرامي مي داشت، مردم دار، و نسبت به انجام فرايض ديني و مذهبي و عزاداري سالار شهيدان امام حسين (ع) فردي مقيد و علاقمند بود.   
+
فرزند علی الله، در تاریخ، 1344/12/09 در دربند ساوه به دنیا آمد، او در خانواده ای كشاورز و زحمت كش بزرگ شد كه وضعیت اقتصادی خوبی نداشت، شغل كابیت سازی را انتخاب نمود، پس از پایان دوره ی ابتدایی مدتی در تهران، در نجاری كار می كرد و هر موقع كه فراغت داشت به ده آمده و پدرش را یاری می نمود.با پدر و مادر بسیار رئوف و مهربان بود، دستورات آنها را بر دیده منت می گذاشت و سخنان آنها را گرامی می داشت، مردم دار، و نسبت به انجام فرایض دینی و مذهبی و عزاداری سالار شهیدان امام حسین (ع) فردی مقید و علاقمند بود.   
  
  
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
  
  
با فرا رسيدن زمان خدمت سربازي، از سوي لشكر 28 کردستان، عازم جبهه هاي جنگ شد، با این که در خط مقدم منطقه عملیاتی، خدمت می کرد، هر موقع به مرخصی می آمد روحیه اش بشاش بود، هیچ گونه خستگي و کسالت روحی در وی مشاهده نمی شد، شوخ مسلک و خندرو بود، موقع رفتن هم با روحیه قوي و بالا می رفت، او می گفت: آن چنان مقاوم خواهیم بود تا ان شاء الله پیروزی نصیب ملت رشید ایران شود و می گفت: مادرم و پدرم، غصه ما را نخورید خدا بزرگ است. پیامش این بود: بایستی جبهه ها را حفظ کرد تا پیروزي نهايی.
+
با فرا رسیدن زمان خدمت سربازی، از سوی لشكر 28 کردستان، عازم جبهه های جنگ شد، با این که در خط مقدم منطقه عملیاتی، خدمت می کرد، هر موقع به مرخصی می آمد روحیه اش بشاش بود، هیچ گونه خستگی و کسالت روحی در وی مشاهده نمی شد، شوخ مسلک و خندرو بود، موقع رفتن هم با روحیه قوی و بالا می رفت، او می گفت: آن چنان مقاوم خواهیم بود تا ان شاء الله پیروزی نصیب ملت رشید ایران شود و می گفت: مادرم و پدرم، غصه ما را نخورید خدا بزرگ است. پیامش این بود: بایستی جبهه ها را حفظ کرد تا پیروزی نهایی.
 
منبع: سایت شهدای ارتش
 
منبع: سایت شهدای ارتش

نسخهٔ ‏۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۵۹

تاریخ تولد :1344/12/09


تاریخ شهادت : 1366/02/07


محل شهادت : نامشخص


محل آرامگاه :مرکزی - ساوه - دربند



زندگی نامه

فرزند علی الله، در تاریخ، 1344/12/09 در دربند ساوه به دنیا آمد، او در خانواده ای كشاورز و زحمت كش بزرگ شد كه وضعیت اقتصادی خوبی نداشت، شغل كابیت سازی را انتخاب نمود، پس از پایان دوره ی ابتدایی مدتی در تهران، در نجاری كار می كرد و هر موقع كه فراغت داشت به ده آمده و پدرش را یاری می نمود.با پدر و مادر بسیار رئوف و مهربان بود، دستورات آنها را بر دیده منت می گذاشت و سخنان آنها را گرامی می داشت، مردم دار، و نسبت به انجام فرایض دینی و مذهبی و عزاداری سالار شهیدان امام حسین (ع) فردی مقید و علاقمند بود.



با فرا رسیدن زمان خدمت سربازی، از سوی لشكر 28 کردستان، عازم جبهه های جنگ شد، با این که در خط مقدم منطقه عملیاتی، خدمت می کرد، هر موقع به مرخصی می آمد روحیه اش بشاش بود، هیچ گونه خستگی و کسالت روحی در وی مشاهده نمی شد، شوخ مسلک و خندرو بود، موقع رفتن هم با روحیه قوی و بالا می رفت، او می گفت: آن چنان مقاوم خواهیم بود تا ان شاء الله پیروزی نصیب ملت رشید ایران شود و می گفت: مادرم و پدرم، غصه ما را نخورید خدا بزرگ است. پیامش این بود: بایستی جبهه ها را حفظ کرد تا پیروزی نهایی. منبع: سایت شهدای ارتش