شهید جعفر معمار زاده: تفاوت بین نسخهها
Kheyri9803 (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
معتقد بود آنان که از او پیشکسوت ترند و بخدا نزدیکتر هر چه باید بعنوان وصیت بگویند و بنویسد نوشته و گفته اند و لذا چیزی ندارد تا به آنها اضافه نماید جالب است که حتی فقط مشخصاتی از برادر خود را در شهر ساری به یکان مربوطه داده بود | معتقد بود آنان که از او پیشکسوت ترند و بخدا نزدیکتر هر چه باید بعنوان وصیت بگویند و بنویسد نوشته و گفته اند و لذا چیزی ندارد تا به آنها اضافه نماید جالب است که حتی فقط مشخصاتی از برادر خود را در شهر ساری به یکان مربوطه داده بود | ||
− | ( آنهم بعلت تکمیل پرونده ) که جسد شهید اول به برادرش در ساری تحویل و پس از تشیع به تهران باز گردانده و در جوار سایر شهدا بخاک سپرده شد، او میخواست مصداق کامل یک شهید گمنامی باشد که نه اثری و نه چیزی از وی باقی بماند و اینکه حداقل جسد مطهر این شهید به خانواده اش برگشت داده شد. شاید علتی بود برای اینکه مرهمی بر داغ توان فرسای آنان باشد . | + | ( آنهم بعلت تکمیل پرونده ) که جسد شهید اول به برادرش در ساری تحویل و پس از تشیع به تهران باز گردانده و در جوار سایر شهدا بخاک سپرده شد، او میخواست مصداق کامل یک شهید گمنامی باشد که نه اثری و نه چیزی از وی باقی بماند و اینکه حداقل جسد مطهر این شهید به خانواده اش برگشت داده شد. شاید علتی بود برای اینکه مرهمی بر داغ توان فرسای آنان باشد.<ref>[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/25593 سایت شهدای ارتش]</ref> |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
==نگارخانه تصاویر== | ==نگارخانه تصاویر== | ||
سطر ۳۹: | سطر ۳۵: | ||
</gallery> | </gallery> | ||
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
== ردهها == | == ردهها == | ||
[[رده: شهدا]] | [[رده: شهدا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۰۳
شه ی د محمد معنو ی ام ی ن
تار ی خ تولد :1343/06/20
تار ی خ شهادت : 1362/09/04
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا
زندگی نامه
شهید محمد معنوی امین در جنوب تهران نازی آباد در خانواده کارگری چشم به جهان گشود. سالهای اولیه زندگی وی مقارن با حادثه موثری نبود و در 14 سالگی مقارن با وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی چون سایر دانش آموزان در تظاهرات و اقدامات علیه نظام ستم شاهی فعالیت میکرد.
در سال 1357 با شهادت دائی اش تمایل بیشتری به اطلاع از واقعیتهای روز پیدا کرد و ضمن تحصیل در بسیج مدرسه فعالیت مینمود در حالیکه مقدمات اعزام وی به جبهه وسیله مسجد سید الشهداء فراهم گردیده بود. بعلت انتقال محل سکونت خانواده به ساری به شهرستان ساری عزیمت نموده و در حالیکه چیزی به پایان تحصیلات وی نمانده بود به تیپ 23 گرگان پیوست و در حال آموزش در لشگرگ از آن تیپ به تیپ ذوالفقار که تیپی تکاور و عمل کننده در جبهه بود پیوست و بعنوان تخریب چی
(مین جمع کن ) در آن تیپ مشغول خدمت گردید و با وجود اخذ درجه و صدور حکم مرخصی بعلت فارغ التحصیلی از مرخصی استحقاقی خود استفاده نکرد و برای تکمیل ماموریت محوله در شمال فکه در روز جمعه 1362/09/04 بدرجه رفیع شهادت نائل گردید و جسد وی بعد از چند روز به خانواده اش که منتظر آمدن او بعد از چندین ماه حضور مداوم در جبهه بود تحویل گردید بشرح فتوکپی پیوست .
شهید نامبرده حتی حقوق چهار ماه قبل از شهادت خود را تا روز شهادت دریافت نکرده بود چه او معتقد به مسائل دنیوی بود و نه برای جیفه دنیا، ماهها درجبهه مانده بود حتی برای اینکه هیچ تظاهری و ریائی بعد از مرگ وی صورت نگیرد کلیه عکسها، مدارک و مستندات خود را با خود از تهران به جبه برد بطوریه هیچ چیز از او باقی نماند .
معتقد بود آنان که از او پیشکسوت ترند و بخدا نزدیکتر هر چه باید بعنوان وصیت بگویند و بنویسد نوشته و گفته اند و لذا چیزی ندارد تا به آنها اضافه نماید جالب است که حتی فقط مشخصاتی از برادر خود را در شهر ساری به یکان مربوطه داده بود
( آنهم بعلت تکمیل پرونده ) که جسد شهید اول به برادرش در ساری تحویل و پس از تشیع به تهران باز گردانده و در جوار سایر شهدا بخاک سپرده شد، او میخواست مصداق کامل یک شهید گمنامی باشد که نه اثری و نه چیزی از وی باقی بماند و اینکه حداقل جسد مطهر این شهید به خانواده اش برگشت داده شد. شاید علتی بود برای اینکه مرهمی بر داغ توان فرسای آنان باشد.[۱]