شهید حسن براتی: تفاوت بین نسخهها
Fazayemajazi (بحث | مشارکتها) (←خاطرات) |
Kheyri9803 (بحث | مشارکتها) (←خاطرات) |
||
سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
==خاطرات== | ==خاطرات== | ||
یکبار حسن می گفت در عملیاتی ما موفق به پیشروی به سوی دشمن شدیم و شکست سختی به دشمن بعثی وارد کردیم. در این پیشروی غنائم بسیاری به رزمندگان رسید و هرکس برای خودش غنیمتی جمع می کرد. چشم او به افسر بعثی که به هلاکت رسیده بود افتاده بود و ساعت زیبایی در دست او بوده است. دوستان او گفته بودند که ساعت را بردار و به پدرت هدیه کن که او در جواب آنها گفته بود من برای ساعت نیامده ام برای کار و عقیده ای مهمتر یعنی همان شهادت به جبهه آمده ام.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=3852 سایت یاران رضا]</ref> | یکبار حسن می گفت در عملیاتی ما موفق به پیشروی به سوی دشمن شدیم و شکست سختی به دشمن بعثی وارد کردیم. در این پیشروی غنائم بسیاری به رزمندگان رسید و هرکس برای خودش غنیمتی جمع می کرد. چشم او به افسر بعثی که به هلاکت رسیده بود افتاده بود و ساعت زیبایی در دست او بوده است. دوستان او گفته بودند که ساعت را بردار و به پدرت هدیه کن که او در جواب آنها گفته بود من برای ساعت نیامده ام برای کار و عقیده ای مهمتر یعنی همان شهادت به جبهه آمده ام.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=3852 سایت یاران رضا]</ref> | ||
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | <gallery> | ||
+ | |||
+ | Image:lkgh.jpg | ||
+ | |||
+ | |||
+ | </gallery> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۱۰ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۲۱
تاریخ تولد : 1351/05/25 نام : حسن محل تولد : مشهد نام خانوادگی : براتی تاریخ شهادت : 1366/01/22 نام پدر : محمدعلی مکان شهادت : خرمشهر تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : بسیجی یگان خدمتی : تیپ21امامرضا گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : مخابراتوبیسیم گلزار : شهداء(کرمان ـ مزار شهدا)
خاطرات
یکبار حسن می گفت در عملیاتی ما موفق به پیشروی به سوی دشمن شدیم و شکست سختی به دشمن بعثی وارد کردیم. در این پیشروی غنائم بسیاری به رزمندگان رسید و هرکس برای خودش غنیمتی جمع می کرد. چشم او به افسر بعثی که به هلاکت رسیده بود افتاده بود و ساعت زیبایی در دست او بوده است. دوستان او گفته بودند که ساعت را بردار و به پدرت هدیه کن که او در جواب آنها گفته بود من برای ساعت نیامده ام برای کار و عقیده ای مهمتر یعنی همان شهادت به جبهه آمده ام.[۱]