شهید مختار ابراهیمی مقدم: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۴۵: سطر ۴۵:
  
 
منبع: سایت شهدای ارتش
 
منبع: سایت شهدای ارتش
 +
== رده‌ها ==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض:مختار_ابراهیمی مقدم}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دوران دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان خراسان رضوی]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان گناباد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۹

تاریخ تولد :1341/01/1


تاریخ شهادت : 1361/09/17


محل شهادت : نامشخص


محل آرامگاه :خراسان رضوی - گناباد - باغ اسیا


زندگینامه

شهید مختار ابراهیمی مقدم در خرداد ماه سال 1341 در روستای باغیا که تابعه شهرستان گناباد می‌باشد، در خانواده‌ای مستضعف چشم به جهان گشود. او چهارمین فرزند خانواده بود که با رنج و زحمتهای فراوان به سن هشت سالگی رسید. او ‌از ‌از همان اول شیرین‌سخن، کم‌حرف و مهربان بود. تا اینکه به مکتب رفت تا قرآن خواندن را بیاموزد.



پس از یک سال ونیم قرآن را آموخت و از آن به بعد با دیگر خواهران خود برای امرار معاش زندگی مشغول به قالی‌بافی شد. او بزرگ و بزرگتر شد.با همه به خوبی، با صفا و خوشی حرف می‌زد و همه او را دوست می‌داشتند. او علاوه براینکه همه روزه پشت دار قالیبافی بود،‌ در کارهای خانه و کشاورزی به پدر ‌یاری ‌می‌کرد و‌شبها برای یاد گرفتن سواد به کلاسهای شبانه می‌رفت تا اینکه بالاخره مدرک پنجم ابتدایی را با رنج‌های فراوان گرفت.



او از هیچ کاری ترس نداشت و اقدام به هرکاری می‌کرد پیروز می‌شد. چون چند خصیصه در وجود او بود که برکار پیروز می‌شد اول هر کاری را با نام خدا شروع می‌کرد و صبر زیادی داشت و بر هوای نفس خود غلبه داشت. خونسرد بود. به هر حال مختار تمام سختی‌های دنیا را دید. گرسنگی، فقر، تنگ‌دستی و نداری همه اینها را دید ولی از ‌پا نیفتاد، شب و روز زحمت کشید.با شروع جنگ تحمیلی عراق برعلیه ایران و فراخوانی وی به خدمت نظام وظیفه، داوطلبانه به خدمت مقدس سربازی رفت.



پس از گذشت مدت سه ماه آموزشی در کرمان ‌به لشکر 92 زرهی اهواز گردان 165 گروهان یکم دسته دوم تقسیم شد. او در طول مدت ایامی که در اهواز بود، دو مرتبه به مرخصی آمد او از روحیات بسیار خوبی برخوردار بود. به طوری ‌برای آن خانواده الگو شده بود‌.تمام خانواده از او سرمشق می‌گرفتند. ‌سرانجام او در کمال دلاوری و شجاعت همراه سایر همرزمان خود به نبرد با دشمن ‌دون پرداخت، تا در تاریخ ‌17/09/1361 ‌در جبهه‌ی کوشک مورد هدف گلوله‌ی ‌دشمن قرار گرفته و به درجه‌ی رفیع شهادت نائل گردید



وصیت نامه

با سلام و درود فراوان بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی که ما را از دوران ذلالت جباران پهلوی نجات‌ و راه اسلام و حرکت به سوی خدا به مردم نشان داده است. سلام بر شهدایی که مانند گل در سرزمین جنوب و غرب پر پر می‌شوند و با خون خود پرچم اسلام را در تمام جهان برافراشته‌اند.



من فقط دو کلام صحبت دارم اول که اگر من شهید شدم تمام مالم ،مال برادرانم هست و به آنها بدهید. و دوم محل دفنم بغل خاک پسر عمویم حسن،طرف چپ او باشد. و پدر ،مادر ،برادر،خواهر ،خداحافظ شما

منبع: سایت شهدای ارتش

رده‌ها