شهید حاتم اسفندیاری بیات: تفاوت بین نسخهها
Shahid taefi (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی «شهید حاتم اسفندیاری بیات تاریخ تولد :1340/05/04 تاریخ شهادت : 1360/07/19 وصیت نامه : نا...» ایجاد کرد) |
Beiranvand97 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ||
تاریخ تولد :1340/05/04 | تاریخ تولد :1340/05/04 | ||
+ | |||
+ | |||
تاریخ شهادت : 1360/07/19 | تاریخ شهادت : 1360/07/19 | ||
− | وصیت نامه : | + | |
+ | |||
+ | ==وصیت نامه :== | ||
+ | |||
+ | |||
نام: حاتم | نام: حاتم | ||
+ | |||
+ | |||
نام خانوادگى: اسفندیارى | نام خانوادگى: اسفندیارى | ||
+ | |||
+ | |||
نام پدر: آزاد | نام پدر: آزاد | ||
+ | |||
+ | |||
تاریختولد: 1340/05/04 | تاریختولد: 1340/05/04 | ||
+ | |||
+ | |||
ش.ش: 94421 | ش.ش: 94421 | ||
+ | |||
+ | |||
محلصدورشناسنامه: شیراز | محلصدورشناسنامه: شیراز | ||
− | + | ||
+ | |||
+ | تاریخ شهادت: 1360/07/19 | ||
+ | |||
+ | |||
نوع حادثه: حوادثمربوطبهجنگتحمیلى | نوع حادثه: حوادثمربوطبهجنگتحمیلى | ||
+ | |||
+ | |||
شرح حادثه: رفتوبرگشتبهخطمقدم-تصادفخودروباخودرو | شرح حادثه: رفتوبرگشتبهخطمقدم-تصادفخودروباخودرو | ||
+ | |||
+ | |||
استان: بنیادشهیداستانفارس | استان: بنیادشهیداستانفارس | ||
+ | |||
+ | |||
شهر: ادارهبنیادشهیدشیراز | شهر: ادارهبنیادشهیدشیراز | ||
+ | |||
+ | |||
بسم الله الرحمن الرحیم | بسم الله الرحمن الرحیم | ||
«الذین ءامنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبیلالله بأموالهم و أنفسهم و أعظم درجة عندالله و اولئك هم الفائزون یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها أبدا إن الله عنده اجر عظیم».(توبه 20-22) | «الذین ءامنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبیلالله بأموالهم و أنفسهم و أعظم درجة عندالله و اولئك هم الفائزون یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها أبدا إن الله عنده اجر عظیم».(توبه 20-22) | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
خدایا از تو مىخواهم كه همه را به راه راست هدایت كرده و ما از منحرفین راه تو نباشیم. خدایا خیلى دوست دارم كه سرباز امام زمان باشم و بتوانم او را ببینم. اما نمىدانم از این جنگ جان سالم به در خواهم برد و یا نه. ولى آرزوى دیدارتان را زیاد دارم. دوست دارم كه در آزاد كردن بیتالمقدس شركت كنم و این جهانخوران را كه چندین سال است كه خون ما را مكیده و خون تمام مستضعفین را، آنان را به سزاى این بىدینیشان و ظلمهایشان برسانیم. البته با یارى تو و به رهبرى امام خمینى و ظهور حجت برحقت امام زمان(عج) و شهادت را خیلى دوست دارم و بیش از هرچیز مىخواهم قبل از شهید شدنم امامم را ببینم و وصیتنامهام را با نام تو شروع كردهام. زیرا تویى میراننده و تویى زندهكننده (یحیى و یمیت) و همهچیز نابودشدنى است، بجز ذات مقدست. بنابراین در هر قدمى كه برمىداریم تنها تویى یارى كننده و نصرتدهنده. | خدایا از تو مىخواهم كه همه را به راه راست هدایت كرده و ما از منحرفین راه تو نباشیم. خدایا خیلى دوست دارم كه سرباز امام زمان باشم و بتوانم او را ببینم. اما نمىدانم از این جنگ جان سالم به در خواهم برد و یا نه. ولى آرزوى دیدارتان را زیاد دارم. دوست دارم كه در آزاد كردن بیتالمقدس شركت كنم و این جهانخوران را كه چندین سال است كه خون ما را مكیده و خون تمام مستضعفین را، آنان را به سزاى این بىدینیشان و ظلمهایشان برسانیم. البته با یارى تو و به رهبرى امام خمینى و ظهور حجت برحقت امام زمان(عج) و شهادت را خیلى دوست دارم و بیش از هرچیز مىخواهم قبل از شهید شدنم امامم را ببینم و وصیتنامهام را با نام تو شروع كردهام. زیرا تویى میراننده و تویى زندهكننده (یحیى و یمیت) و همهچیز نابودشدنى است، بجز ذات مقدست. بنابراین در هر قدمى كه برمىداریم تنها تویى یارى كننده و نصرتدهنده. | ||
− | پدر و مادر عزیزم مىدانم كه سالها رنج كشیدهاید حالى از جوانى كه حاصل عمرتان است ثمره ببینید ولى روزىدهنده خدا است و ما تماما از خداییم و به سوى او خواهیم رفت «إنا لله و إنا إلیه راجعون» (بقره 156)و «إلى الله تصیر الأمور» (شورا 53) همگى ما روزى از این جهان خواهیم رخت بربست و به سوى الله و مىدانم كه شهادتم برایتان سخت است اما راهى است كه خودم انتخاب كردهام و آگاهانه در این راه قدم گذاردهام و خواهم جنگید تا روزى كه موعودیتش پیش اوست (خدا) و این سفر كه من آمدهام كمى به دلم آگاه شده كه آخرین سفر من باشد و امكان دارد كه من شهید گردم. ولى در شهادتم بىتابى نكنید. مادر عزیزم از تو میخواهم كه خیلى صبور باشى. خودم مىدانم و سالهاست كه درك كردهام كه چقدر زحمت مىكشى و بیشتر از هركسى كه فكرش را مىكنم تنها تو هستى زحمتكش ولى اجرت با خداى كریم. انشاءالله در جهان آخرت با رویى سفید با حضرتزهرا(س) و حضرت زینب(س) روبرو خواهى شد. و با سربلندى و افتخار و داراى عذرى موجه از اینكه فرزندش حسین را تنها نگذاردهاى. و ندایى كه 1300 سال پیش از حلقوم حسینش بیرون آمد كه هل من ناصر ینصرنى آیا كسى هست كه مرا یارى دهد لبیك گفته و حالا من فرزندت، فرزندى كه خون دل خوردهى تا مرا به این رشادت به بار آوردهاى، جوانى كه مىدانم چه آرزوها در سردارید، تمام مادران. ولى بدانید بیش از هرچیز الله مهمتر از هركس است. من نمىتوانم آرام بگیرم و راحت باشم. ما تمام جوانان ایران باید مردانى جنگى و در درجه اول ایمان داشته باشیم زیرا اگر ایمان نداشته باشیم كارمان تمام خواهد بود. ایمان فقط به الله و سلاحمان همان سلاح سالهاى اول انقلاب(الله اكبر). بنابراین مادرم بىتابى نكن و این را بدان اگر شهید گردم با سربلندى هرچه بیشتر به كارهایت ادامه بده و بدان كه از بهترین مادرانى هستى كه شهید میدهى. | + | |
+ | |||
+ | |||
+ | پدر و مادر عزیزم مىدانم كه سالها رنج كشیدهاید حالى از جوانى كه حاصل عمرتان است ثمره ببینید ولى روزىدهنده خدا است و ما تماما از خداییم و به سوى او خواهیم رفت «إنا لله و إنا إلیه راجعون» (بقره 156)و «إلى الله تصیر الأمور» (شورا 53) همگى ما روزى از این جهان خواهیم رخت بربست و به سوى الله و مىدانم كه شهادتم برایتان سخت است اما راهى است كه خودم انتخاب كردهام و آگاهانه در این راه قدم گذاردهام و خواهم جنگید تا روزى كه موعودیتش پیش اوست (خدا) و این سفر كه من آمدهام كمى به دلم آگاه شده كه آخرین سفر من باشد و امكان دارد كه من شهید گردم. ولى در شهادتم بىتابى نكنید. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | مادر عزیزم از تو میخواهم كه خیلى صبور باشى. خودم مىدانم و سالهاست كه درك كردهام كه چقدر زحمت مىكشى و بیشتر از هركسى كه فكرش را مىكنم تنها تو هستى زحمتكش ولى اجرت با خداى كریم. انشاءالله در جهان آخرت با رویى سفید با حضرتزهرا(س) و حضرت زینب(س) روبرو خواهى شد. و با سربلندى و افتخار و داراى عذرى موجه از اینكه فرزندش حسین را تنها نگذاردهاى. و ندایى كه 1300 سال پیش از حلقوم حسینش بیرون آمد كه هل من ناصر ینصرنى آیا كسى هست كه مرا یارى دهد لبیك گفته و حالا من فرزندت، فرزندى كه خون دل خوردهى تا مرا به این رشادت به بار آوردهاى، جوانى كه مىدانم چه آرزوها در سردارید، تمام مادران. ولى بدانید بیش از هرچیز الله مهمتر از هركس است. من نمىتوانم آرام بگیرم و راحت باشم. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | ما تمام جوانان ایران باید مردانى جنگى و در درجه اول ایمان داشته باشیم زیرا اگر ایمان نداشته باشیم كارمان تمام خواهد بود. ایمان فقط به الله و سلاحمان همان سلاح سالهاى اول انقلاب(الله اكبر). بنابراین مادرم بىتابى نكن و این را بدان اگر شهید گردم با سربلندى هرچه بیشتر به كارهایت ادامه بده و بدان كه از بهترین مادرانى هستى كه شهید میدهى. | ||
و برادران عزیزم همه شما را دوست دارم و مىخواهم كه به راهم ادامه دهید. تا من در آن جهان به وجود شما پیش خداوند خودم افتخار كنم و زمانى خوشحالم كه شما هم روزى مانند ما جوانى شجاع و با ایمان باشید و به سوى او بروید. البته شجاع و با ایمان. جوانانى را مىگویم كه آنها را در جبهه دیدهام كه چقدر شجاع و با ایمان هستند. (البته در كل میگویم نه خودم را) و امكان دارد كه جنگ طولانى و ادامه داشته باشد. شما ناراحت نشوید و نیز ناامید نگردید و این را بدانید هرچه بیشتر طول بكشد پیروزى ما بیشتر است. خودتان بهتر از من مىدانید. | و برادران عزیزم همه شما را دوست دارم و مىخواهم كه به راهم ادامه دهید. تا من در آن جهان به وجود شما پیش خداوند خودم افتخار كنم و زمانى خوشحالم كه شما هم روزى مانند ما جوانى شجاع و با ایمان باشید و به سوى او بروید. البته شجاع و با ایمان. جوانانى را مىگویم كه آنها را در جبهه دیدهام كه چقدر شجاع و با ایمان هستند. (البته در كل میگویم نه خودم را) و امكان دارد كه جنگ طولانى و ادامه داشته باشد. شما ناراحت نشوید و نیز ناامید نگردید و این را بدانید هرچه بیشتر طول بكشد پیروزى ما بیشتر است. خودتان بهتر از من مىدانید. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
برادرم ناامید نباش و به بچهها كمك كن تا درسشان را بخوانند و به آنها گوشزد كن، زیرا اگر آنها بد شوند من و تو نیز بد خواهیم بود و از شما برادر بزرگوار و ارجمند خواهش دارم كه خالصانه به سوى پروردگارتان بشتابید و نمازت و خدایت را هرگز فراموش نكن. برادرم به تو افتخار مىكنم. پس به من بعد از شهادت بیشتر افتخار كن. و تو اى خواهر، خواهر عزیزم از تو خیلى توقع دارم كه زینب زمانمان باشى، كه من نظارهگر آن باشم و مىدانم برایت سخت و گران است از دست دادن من. زینب را بخاطر بیاور. او هم بهترین عزیزش را تقدیم خدایش كرد. با تربیت كردن بچهها مىتوانى زینبها و حسینها سازى. بنابراین بیشتر سعى كن و مىخواهم با بینشى كه از شهادت دارى پدر و مادرمان را كمك روحى بنمایى. زیرا این بىهمهچیزها پنجاه سال در گوش پدرها و مادرهایمان خواندهاند كه مردن یعنى هیچ و پوچ شدن. اما تو كه مىدانى و بهتر از من و فقط بدان كه چه مىگویم. و اما خواهرم زینب را به خاطر داشته باش. | برادرم ناامید نباش و به بچهها كمك كن تا درسشان را بخوانند و به آنها گوشزد كن، زیرا اگر آنها بد شوند من و تو نیز بد خواهیم بود و از شما برادر بزرگوار و ارجمند خواهش دارم كه خالصانه به سوى پروردگارتان بشتابید و نمازت و خدایت را هرگز فراموش نكن. برادرم به تو افتخار مىكنم. پس به من بعد از شهادت بیشتر افتخار كن. و تو اى خواهر، خواهر عزیزم از تو خیلى توقع دارم كه زینب زمانمان باشى، كه من نظارهگر آن باشم و مىدانم برایت سخت و گران است از دست دادن من. زینب را بخاطر بیاور. او هم بهترین عزیزش را تقدیم خدایش كرد. با تربیت كردن بچهها مىتوانى زینبها و حسینها سازى. بنابراین بیشتر سعى كن و مىخواهم با بینشى كه از شهادت دارى پدر و مادرمان را كمك روحى بنمایى. زیرا این بىهمهچیزها پنجاه سال در گوش پدرها و مادرهایمان خواندهاند كه مردن یعنى هیچ و پوچ شدن. اما تو كه مىدانى و بهتر از من و فقط بدان كه چه مىگویم. و اما خواهرم زینب را به خاطر داشته باش. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
و اما اى دوستان و اى آشنایان و اى یاران دوران تحصیلم. مىدانید از شما فقط یك چیز را مىخواهم و آن اینكه همیشه در راه الله و ادامهدهندههاى راه شهیدانمان باشید و خلاصه برایتان بگویم اگر شما دست روى دست بگذارید و یا اینكه در سینماها باشید و یا اینكه دلبسته به ظواهر پوچ و بىارزش دنیوى گردید و یا اینكه در بىهدف باشید و یا درخانههایتان پنهان گردید، جواب خدا را چه خواهید داد. و اى عزیزان از شما مىخواهم كه بپاخیزید و اسلام را در همه جا نه فقط در یك مكان بلكه در سراسر جهان انتشار دهید. | و اما اى دوستان و اى آشنایان و اى یاران دوران تحصیلم. مىدانید از شما فقط یك چیز را مىخواهم و آن اینكه همیشه در راه الله و ادامهدهندههاى راه شهیدانمان باشید و خلاصه برایتان بگویم اگر شما دست روى دست بگذارید و یا اینكه در سینماها باشید و یا اینكه دلبسته به ظواهر پوچ و بىارزش دنیوى گردید و یا اینكه در بىهدف باشید و یا درخانههایتان پنهان گردید، جواب خدا را چه خواهید داد. و اى عزیزان از شما مىخواهم كه بپاخیزید و اسلام را در همه جا نه فقط در یك مكان بلكه در سراسر جهان انتشار دهید. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
خلاصه من این وصیتنامه را نوشتهام كه اگر شهید شدم كه خوب و اگر هم نشدم باز هم نگهمىدارم براى روزى كه شهید شدم. البته به امید و آرزوى شهادت. والسلام- صلوات. | خلاصه من این وصیتنامه را نوشتهام كه اگر شهید شدم كه خوب و اگر هم نشدم باز هم نگهمىدارم براى روزى كه شهید شدم. البته به امید و آرزوى شهادت. والسلام- صلوات. | ||
به امید پیروزى حق بر باطل- نصر من الله و فتح قریب(صف 13) | به امید پیروزى حق بر باطل- نصر من الله و فتح قریب(صف 13) |
نسخهٔ ۲۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۵۶
تاریخ تولد :1340/05/04
تاریخ شهادت : 1360/07/19
وصیت نامه :
نام: حاتم
نام خانوادگى: اسفندیارى
نام پدر: آزاد
تاریختولد: 1340/05/04
ش.ش: 94421
محلصدورشناسنامه: شیراز
تاریخ شهادت: 1360/07/19
نوع حادثه: حوادثمربوطبهجنگتحمیلى
شرح حادثه: رفتوبرگشتبهخطمقدم-تصادفخودروباخودرو
استان: بنیادشهیداستانفارس
شهر: ادارهبنیادشهیدشیراز
بسم الله الرحمن الرحیم «الذین ءامنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبیلالله بأموالهم و أنفسهم و أعظم درجة عندالله و اولئك هم الفائزون یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها أبدا إن الله عنده اجر عظیم».(توبه 20-22)
خدایا از تو مىخواهم كه همه را به راه راست هدایت كرده و ما از منحرفین راه تو نباشیم. خدایا خیلى دوست دارم كه سرباز امام زمان باشم و بتوانم او را ببینم. اما نمىدانم از این جنگ جان سالم به در خواهم برد و یا نه. ولى آرزوى دیدارتان را زیاد دارم. دوست دارم كه در آزاد كردن بیتالمقدس شركت كنم و این جهانخوران را كه چندین سال است كه خون ما را مكیده و خون تمام مستضعفین را، آنان را به سزاى این بىدینیشان و ظلمهایشان برسانیم. البته با یارى تو و به رهبرى امام خمینى و ظهور حجت برحقت امام زمان(عج) و شهادت را خیلى دوست دارم و بیش از هرچیز مىخواهم قبل از شهید شدنم امامم را ببینم و وصیتنامهام را با نام تو شروع كردهام. زیرا تویى میراننده و تویى زندهكننده (یحیى و یمیت) و همهچیز نابودشدنى است، بجز ذات مقدست. بنابراین در هر قدمى كه برمىداریم تنها تویى یارى كننده و نصرتدهنده.
پدر و مادر عزیزم مىدانم كه سالها رنج كشیدهاید حالى از جوانى كه حاصل عمرتان است ثمره ببینید ولى روزىدهنده خدا است و ما تماما از خداییم و به سوى او خواهیم رفت «إنا لله و إنا إلیه راجعون» (بقره 156)و «إلى الله تصیر الأمور» (شورا 53) همگى ما روزى از این جهان خواهیم رخت بربست و به سوى الله و مىدانم كه شهادتم برایتان سخت است اما راهى است كه خودم انتخاب كردهام و آگاهانه در این راه قدم گذاردهام و خواهم جنگید تا روزى كه موعودیتش پیش اوست (خدا) و این سفر كه من آمدهام كمى به دلم آگاه شده كه آخرین سفر من باشد و امكان دارد كه من شهید گردم. ولى در شهادتم بىتابى نكنید.
مادر عزیزم از تو میخواهم كه خیلى صبور باشى. خودم مىدانم و سالهاست كه درك كردهام كه چقدر زحمت مىكشى و بیشتر از هركسى كه فكرش را مىكنم تنها تو هستى زحمتكش ولى اجرت با خداى كریم. انشاءالله در جهان آخرت با رویى سفید با حضرتزهرا(س) و حضرت زینب(س) روبرو خواهى شد. و با سربلندى و افتخار و داراى عذرى موجه از اینكه فرزندش حسین را تنها نگذاردهاى. و ندایى كه 1300 سال پیش از حلقوم حسینش بیرون آمد كه هل من ناصر ینصرنى آیا كسى هست كه مرا یارى دهد لبیك گفته و حالا من فرزندت، فرزندى كه خون دل خوردهى تا مرا به این رشادت به بار آوردهاى، جوانى كه مىدانم چه آرزوها در سردارید، تمام مادران. ولى بدانید بیش از هرچیز الله مهمتر از هركس است. من نمىتوانم آرام بگیرم و راحت باشم.
ما تمام جوانان ایران باید مردانى جنگى و در درجه اول ایمان داشته باشیم زیرا اگر ایمان نداشته باشیم كارمان تمام خواهد بود. ایمان فقط به الله و سلاحمان همان سلاح سالهاى اول انقلاب(الله اكبر). بنابراین مادرم بىتابى نكن و این را بدان اگر شهید گردم با سربلندى هرچه بیشتر به كارهایت ادامه بده و بدان كه از بهترین مادرانى هستى كه شهید میدهى.
و برادران عزیزم همه شما را دوست دارم و مىخواهم كه به راهم ادامه دهید. تا من در آن جهان به وجود شما پیش خداوند خودم افتخار كنم و زمانى خوشحالم كه شما هم روزى مانند ما جوانى شجاع و با ایمان باشید و به سوى او بروید. البته شجاع و با ایمان. جوانانى را مىگویم كه آنها را در جبهه دیدهام كه چقدر شجاع و با ایمان هستند. (البته در كل میگویم نه خودم را) و امكان دارد كه جنگ طولانى و ادامه داشته باشد. شما ناراحت نشوید و نیز ناامید نگردید و این را بدانید هرچه بیشتر طول بكشد پیروزى ما بیشتر است. خودتان بهتر از من مىدانید.
برادرم ناامید نباش و به بچهها كمك كن تا درسشان را بخوانند و به آنها گوشزد كن، زیرا اگر آنها بد شوند من و تو نیز بد خواهیم بود و از شما برادر بزرگوار و ارجمند خواهش دارم كه خالصانه به سوى پروردگارتان بشتابید و نمازت و خدایت را هرگز فراموش نكن. برادرم به تو افتخار مىكنم. پس به من بعد از شهادت بیشتر افتخار كن. و تو اى خواهر، خواهر عزیزم از تو خیلى توقع دارم كه زینب زمانمان باشى، كه من نظارهگر آن باشم و مىدانم برایت سخت و گران است از دست دادن من. زینب را بخاطر بیاور. او هم بهترین عزیزش را تقدیم خدایش كرد. با تربیت كردن بچهها مىتوانى زینبها و حسینها سازى. بنابراین بیشتر سعى كن و مىخواهم با بینشى كه از شهادت دارى پدر و مادرمان را كمك روحى بنمایى. زیرا این بىهمهچیزها پنجاه سال در گوش پدرها و مادرهایمان خواندهاند كه مردن یعنى هیچ و پوچ شدن. اما تو كه مىدانى و بهتر از من و فقط بدان كه چه مىگویم. و اما خواهرم زینب را به خاطر داشته باش.
و اما اى دوستان و اى آشنایان و اى یاران دوران تحصیلم. مىدانید از شما فقط یك چیز را مىخواهم و آن اینكه همیشه در راه الله و ادامهدهندههاى راه شهیدانمان باشید و خلاصه برایتان بگویم اگر شما دست روى دست بگذارید و یا اینكه در سینماها باشید و یا اینكه دلبسته به ظواهر پوچ و بىارزش دنیوى گردید و یا اینكه در بىهدف باشید و یا درخانههایتان پنهان گردید، جواب خدا را چه خواهید داد. و اى عزیزان از شما مىخواهم كه بپاخیزید و اسلام را در همه جا نه فقط در یك مكان بلكه در سراسر جهان انتشار دهید.
خلاصه من این وصیتنامه را نوشتهام كه اگر شهید شدم كه خوب و اگر هم نشدم باز هم نگهمىدارم براى روزى كه شهید شدم. البته به امید و آرزوى شهادت. والسلام- صلوات. به امید پیروزى حق بر باطل- نصر من الله و فتح قریب(صف 13) 1360/05/04 حاتم اسفندیارى بیات
منبع: سایت شهدای ارتش