شهید محرم افشاری: تفاوت بین نسخه‌ها
Beiranvand97 (بحث | مشارکتها) |
Fazayemajazi (بحث | مشارکتها) |
||
| سطر ۳: | سطر ۳: | ||
==زندگینامه :== | ==زندگینامه :== | ||
| − | + | شهيد محرم افشاري، در سال 1342 در روستاي ميرک باللرجه، ازتوابع شهرستان مشگين شهر در خانواده ي مذهبي ديده به جهان گشود، و دراوان کودکي به مجالس مذهبي علاقه اي به خصوصي داشت، هميشه در هر کجا هيئت عزاداري بود حتماً او هم حضور داشت، دوران ابتدايي را در همين روستا ادامه، و دوران راهنمايي را در شهرستان مشگين شهر، تحصيل مي نمود، اواخر دوران راهنمايي او مصادف با زمزمه ي انقلاب اسلامي بود و هميشه در مراسمات سياسي، مذهبي، شرکت مي نمود؛ هم سن و سال هايش را تشويق به وحدت و آباداني روستا مي کرد و با تمام مردم برخورد خوبي داشت. | |
| − | + | قلم از وصف خصوصيات اخلاقي و اجتماعي او عاجز است، او يکي از مريدان امام راحل به شمار مي رفت و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، که جنگ را بر ما تحميل نمودند، مدتي شهيد مذکور در پايگاه مقاومت روستاي ميرک فعاليت داشت و از طرف ديگر در سنگر علم و دانش دوران دبيرستان را طي مي نمود و در سال 1365 جهت گذراندن خدمت مقدس سربازي اعزام، که دوره ي آموزش سربازي را در پادگان همدان به پايان رسانده بعداً به منطقه ي ايلام اعزام، و بعد از مدتي به منطقه ي ميمک ماموريت رفته بود و از دل و جان، از بوم و وطن مقدس اسلامي دفاع مي کرد و خواب شيرين را بر خودش حرام کرده بود و اظهارمي نمود بايد از اين امتحان الهي روسفيد باشيم و از وجب به وجب اين وطن اسلامي دفاع کنيم؛ بعد از هجده ماه خدمت مقدس خود، شربت شيرين شهادت را نوشيد و بر شهادت خنده کرد. | |
| − | + | ||
روحش شاد وراهش پردوام باد. | روحش شاد وراهش پردوام باد. | ||
| − | ==وصیت نامه | + | ==وصیت نامه== |
| − | + | به نام آن كه جانم از اوست، صاحب جانا، تو شاهدى كه من چيزى عزيزتر از جانم ندارم كه فداى اسلام ناب محمدى و دفاع از دستاوردهاى انقلاب اسلامى كنم و من اين خون را به پاى درخت خونين اسلام ريخته و با پيروى از امام خود، مرگ خونين را انتخاب مى‌كنم و با لبيك گفتن به اماممان و نداى هل من ناصر ينصرنى حسين زمان، و با ايثار جان خود، ثابت مى‌كنم كه ما اهل كوفه نيستيم و طبق فرمايش مولا على (ع) همانا جهاد درى از درهاى بهشت است و درى است كه خداوند اين در بهشتى را به همه كس نگشوده است. | |
| − | + | اين جانب هم، با تدبير و انديشه، و با رهنمودهاى امام عزيز، افتخار دارم كه در سنگرهاى مقدس جنگ، شب و روز، در مقابل دشمنان اسلام نبرد مى‌كنم، اميد دارم مسلمين جهان به رهبريت، امام عزيز، وحدت كلمه را حفظ و اين انقلاب را به صاحب اصلى تحويل دهند و هان اى انسان ها كه خداوند در قرآن كريم مى‌فرمايد: اى ايمان آورندگان، و يا اى مردمان، فريب اين دنيا را نخوريد، گرچه ظاهر دنيا زيباست اما خانه پاداش الهى، خانه آخرت است و حافظ اين انقلاب مقدس باشيد، سعادت ما، در گرو همين انقلاب است و بايد صبر انقلابى داشته باشيم تا مانند كوه استوار، در مقابل مشكلات باشيم و به بيگانگان باج ندهيم و با وحدت كلمه، و اطاعت از ولايت فقيه، دشمنان اسلام را به زانو در آوريم . | |
منبع: سایت شهدای ارتش | منبع: سایت شهدای ارتش | ||
نسخهٔ ۱۴ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۵۴
شهید محرم افشاری تاریخ تولد :1342/06/20�تاریخ شهادت : 1366/10/27
زندگینامه :
شهيد محرم افشاري، در سال 1342 در روستاي ميرک باللرجه، ازتوابع شهرستان مشگين شهر در خانواده ي مذهبي ديده به جهان گشود، و دراوان کودکي به مجالس مذهبي علاقه اي به خصوصي داشت، هميشه در هر کجا هيئت عزاداري بود حتماً او هم حضور داشت، دوران ابتدايي را در همين روستا ادامه، و دوران راهنمايي را در شهرستان مشگين شهر، تحصيل مي نمود، اواخر دوران راهنمايي او مصادف با زمزمه ي انقلاب اسلامي بود و هميشه در مراسمات سياسي، مذهبي، شرکت مي نمود؛ هم سن و سال هايش را تشويق به وحدت و آباداني روستا مي کرد و با تمام مردم برخورد خوبي داشت. قلم از وصف خصوصيات اخلاقي و اجتماعي او عاجز است، او يکي از مريدان امام راحل به شمار مي رفت و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، که جنگ را بر ما تحميل نمودند، مدتي شهيد مذکور در پايگاه مقاومت روستاي ميرک فعاليت داشت و از طرف ديگر در سنگر علم و دانش دوران دبيرستان را طي مي نمود و در سال 1365 جهت گذراندن خدمت مقدس سربازي اعزام، که دوره ي آموزش سربازي را در پادگان همدان به پايان رسانده بعداً به منطقه ي ايلام اعزام، و بعد از مدتي به منطقه ي ميمک ماموريت رفته بود و از دل و جان، از بوم و وطن مقدس اسلامي دفاع مي کرد و خواب شيرين را بر خودش حرام کرده بود و اظهارمي نمود بايد از اين امتحان الهي روسفيد باشيم و از وجب به وجب اين وطن اسلامي دفاع کنيم؛ بعد از هجده ماه خدمت مقدس خود، شربت شيرين شهادت را نوشيد و بر شهادت خنده کرد. روحش شاد وراهش پردوام باد.
وصیت نامه
به نام آن كه جانم از اوست، صاحب جانا، تو شاهدى كه من چيزى عزيزتر از جانم ندارم كه فداى اسلام ناب محمدى و دفاع از دستاوردهاى انقلاب اسلامى كنم و من اين خون را به پاى درخت خونين اسلام ريخته و با پيروى از امام خود، مرگ خونين را انتخاب مى‌كنم و با لبيك گفتن به اماممان و نداى هل من ناصر ينصرنى حسين زمان، و با ايثار جان خود، ثابت مى‌كنم كه ما اهل كوفه نيستيم و طبق فرمايش مولا على (ع) همانا جهاد درى از درهاى بهشت است و درى است كه خداوند اين در بهشتى را به همه كس نگشوده است. اين جانب هم، با تدبير و انديشه، و با رهنمودهاى امام عزيز، افتخار دارم كه در سنگرهاى مقدس جنگ، شب و روز، در مقابل دشمنان اسلام نبرد مى‌كنم، اميد دارم مسلمين جهان به رهبريت، امام عزيز، وحدت كلمه را حفظ و اين انقلاب را به صاحب اصلى تحويل دهند و هان اى انسان ها كه خداوند در قرآن كريم مى‌فرمايد: اى ايمان آورندگان، و يا اى مردمان، فريب اين دنيا را نخوريد، گرچه ظاهر دنيا زيباست اما خانه پاداش الهى، خانه آخرت است و حافظ اين انقلاب مقدس باشيد، سعادت ما، در گرو همين انقلاب است و بايد صبر انقلابى داشته باشيم تا مانند كوه استوار، در مقابل مشكلات باشيم و به بيگانگان باج ندهيم و با وحدت كلمه، و اطاعت از ولايت فقيه، دشمنان اسلام را به زانو در آوريم .
منبع: سایت شهدای ارتش
