شهیدحسن قیصری: تفاوت بین نسخه‌ها
Saeidfar98 (بحث | مشارکتها) |
Kolahkaj9706 (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش Saeidfar98 (بحث) به آخرین تغییری که Fazayemajazi انجام داده بود واگردانده شد) |
||
| سطر ۲۶: | سطر ۲۶: | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
| − | طلبه شهید حسن قیصرى، در | + | «هر نفسى چشنده مرگ است و همه ما مى میریم و فانى مى شویم و ماندن در دنیا براى همیشه محال است. پس چه بهتر که انسان فى سبیل الله شهید شود که فانى بودن براى او معنى نداشته باشد.» |
| + | و حقیقتاً که این سخن شهید، اعتقاد قلبى او بود. | ||
| + | طلبه شهید حسن قیصرى، با عشق به طلب معارف اهل بیت (ع) در مدرسه ذوالفقار اصفهان ثبت نام نمود و تا مقطع فقه و اصول را در محضر استادان فاضل آن حوزه گذراند . شور و دلدادگى نسبت به دفاع از کیان اسلام و کشور اسلامى، او را به جبهه هاى نبرد حق علیه باطل کشاند و در نبرد با بعثیان کافر مجاهدت ها کرد . در عملیات والفجر 4، برادرش عباسعلى به شهادت رسید و او پیمان بست که راه او را ادامه دهد و بر سر عهد خویش ماند تا در جزیره مجنون ، جان شیرین خود را در طبق اخلاص نهاد و به کاروان شهیدان پیوست . | ||
==وصیتنامه== | ==وصیتنامه== | ||
| − | این انقلاب به سادگى به دست ما نرسیده است بلکه | + | این انقلاب به سادگى به دست ما نرسیده است بلکه خو نهاى زیادى ریخته شده است تا این انقلاب به ثمر برسد.<ref>[http://khayyen.ir/shahid/496 سایت شهدای خین]</ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۰۴
نام : قیصری / حسن
نام پدر : حسین
تاریخ تولد : ۱۳۳۶-۰۴-۰۱
محل تولد : حسن آباد جرقویه
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵-۲-۳۱
محل شهادت : جزیره مجنون
شهرستان : اصفهان
یگان :
مسئولیت :
تحصیلات :
محل تحصیل : مدرسه علمیه ذوالفقار اصفهان
گلزار : گلزار شهداى حسن آباد جرقویه
زندگی نامه
«هر نفسى چشنده مرگ است و همه ما مى میریم و فانى مى شویم و ماندن در دنیا براى همیشه محال است. پس چه بهتر که انسان فى سبیل الله شهید شود که فانى بودن براى او معنى نداشته باشد.» و حقیقتاً که این سخن شهید، اعتقاد قلبى او بود. طلبه شهید حسن قیصرى، با عشق به طلب معارف اهل بیت (ع) در مدرسه ذوالفقار اصفهان ثبت نام نمود و تا مقطع فقه و اصول را در محضر استادان فاضل آن حوزه گذراند . شور و دلدادگى نسبت به دفاع از کیان اسلام و کشور اسلامى، او را به جبهه هاى نبرد حق علیه باطل کشاند و در نبرد با بعثیان کافر مجاهدت ها کرد . در عملیات والفجر 4، برادرش عباسعلى به شهادت رسید و او پیمان بست که راه او را ادامه دهد و بر سر عهد خویش ماند تا در جزیره مجنون ، جان شیرین خود را در طبق اخلاص نهاد و به کاروان شهیدان پیوست .
وصیتنامه
این انقلاب به سادگى به دست ما نرسیده است بلکه خو نهاى زیادى ریخته شده است تا این انقلاب به ثمر برسد.[۱]
