شهید رضا عابدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «بسمه تعالی نام: رضا عابدی نام پدر: محمد نام مادر: فاطمه سلطان محل تولد: قزوی...» ایجاد کرد)
 
سطر ۲۷: سطر ۲۷:
 
زندگی نامه
 
زندگی نامه
  
عابدی، رضا : ششم شهریور ۱۳۳۹ ، در شهر قزوین به دنیا آمد . پدرش محمد، تعمیرکار خودرو بود و مادرش فاطمه‌سلطان نام داشت . تا سوم متوسطه درس خواند . از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و ششم اسفند ۱۳۶۳ ، با سمت نیروی واحد مهندسی رزمی در شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت ترکش به صورت، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است .
+
عابدی، رضا : ششم شهریور [[۱۳۳۹]] ، در شهر [[قزوین]] به دنیا آمد . پدرش محمد، تعمیرکار خودرو بود و مادرش فاطمه‌سلطان نام داشت . تا سوم متوسطه درس خواند . از سوی [[بسیج]] در جبهه حضور یافت . بیست و ششم اسفند [[۱۳۶۳]] ، با سمت نیروی واحد [[مهندسی رزمی]] در [[شرق رود دجله]] عراق بر اثر اصابت [[ترکش]] به صورت، [[شهید]] شد . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است .
  
 
وصیت نامه
 
وصیت نامه
  
شهید، رضا عابدى : اى مادرم ! نمى‏ گویم که برایم گریه نکن؛ ولى از تو مى‏ خواهم رفتارت به گونه اى باشد که دشمنان اسلام خوشحال نشوند؛ بدان که شجاعت و دلیریّت براى من ثابت شده است . ... و شما اى پدر عزیزم، پدر حزب‏ اللهى ‏ ام ! راهى را که مى ‏ روى ادامه بده و بدان که این راه، همان راه انبیا و اولیا و دوستداران اسلام است . ... و برادرم على جان ! عذر مى ‏ خواهم که شما را تنها مى ‏ گذارم . در مدتى که بودم، خیلى دوست داشتم موقعیتى پیش مى ‏ آمد و با هم در سنگرهاى اسلام علیه کفر مى ‏ جنگیدیم و با این کار چشم دشمنان اسلام را کور مى ‏کردیم . به تمام دوستان و فامیلم سفارش مى‏ کنم که در زندگى فقط برای به دست آوردن مادیات قدم بر ندارند و بدانند که امروز درخت اسلام به خون احتیاج دارد و من و تو اى برادر ! باید خون خود را بدهیم تا - ان شاء الله - اسلام عزیز به تمام کشورها صادر شود . سفارش دیگر من این است که نماز را به ‏ پا دارید؛ چرا که در قرآن در این باره خداى متعال فرموده است : « ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنکر » و تا آن جا که مى ‏ توانید نماز جماعت را به پا دارید که : « یدالله مع الجماعه » . من این راه را آگاهانه انتخاب کردم و مدتى هم چون ابوالفضل ( ع ) که سقاى کربلا بود، براى رزمندگان یخ مى بُردم و چند ماهى هم در ستاد بازسازى بودم؛ ولى به خواست خدا موفق شدم در این عملیات شرکت کنم و از خداوند متعال مى ‏ خواهم توفیق دهد تا بتوانم خون خود را در این راه هدیه کنم . اى کاش صدها بار مى ‏ مُردم و زنده مى ‏ شدم تا بتوانم کمى از دِینِ خود را - که نسبت به انقلاب دارم - اَدا کنم . این که شهادت نصیبِ هر کسى نمى ‏ شود، حقیقت است و در واقع شهادت مانند شربت گوارایى است که در هواى گرم به یک فرد تشنه می دهند و چقدر این شربت لذَّت‏ بخش و گوارا است و باید یادآورى کنم که هدف از این گفته‏ ها، قهرمان پَرورى نیست ! خانواده ی عزیزم ! مى‏ خواهم از طرف من از تمام دوستان و آشنایانم حلالیت بطلبید . در مجالسى که برگزار مى ‏ کنید، برایم طَبَق چراغ و علامت نگذارید و تا حد امکان خرج زیادى نکنید و پولش را زیر نظر حاج محمود برادران براى بازسازى مناطق جنگ ‏ زده مصرف کنید؛ چون من واقعاً پیش این ملت عزیز - که خانه‏ های شان در جنگ تحمیلى به دست صدامیان جنایتکار ویران شده است - شرمنده و خجالت زده ‏ ام که در این جنایت نه فقط صدام، بلکه آمریکا، شوروى و تمام کشورهاى امپریالیستى، صهیونیستى و سران مرتجع عرب نیز شرکت داشتند . به امید زیارت کربلا و قدس عزیزتوسط تمامى برادران و خواهران حزب ‏ الله . (۱۴۹۰۹۰۶) حاج رضا عابدى ۵/۱۱/۶۱
+
[[شهید رضا عابدی]] : اى مادرم ! نمى‏ گویم که برایم گریه نکن؛ ولى از تو مى‏ خواهم رفتارت به گونه اى باشد که دشمنان اسلام خوشحال نشوند؛ بدان که شجاعت و دلیریّت براى من ثابت شده است . ... و شما اى پدر عزیزم، پدر حزب‏ اللهى ‏ ام ! راهى را که مى ‏ روى ادامه بده و بدان که این راه، همان راه انبیا و اولیا و دوستداران اسلام است . ... و برادرم على جان ! عذر مى ‏ خواهم که شما را تنها مى ‏ گذارم . در مدتى که بودم، خیلى دوست داشتم موقعیتى پیش مى ‏ آمد و با هم در [[سنگرهاى اسلام]] علیه کفر مى ‏ جنگیدیم و با این کار چشم دشمنان اسلام را کور مى ‏کردیم . به تمام دوستان و فامیلم سفارش مى‏ کنم که در زندگى فقط برای به دست آوردن مادیات قدم بر ندارند و بدانند که امروز درخت اسلام به خون احتیاج دارد و من و تو اى برادر ! باید خون خود را بدهیم تا - ان شاء الله - اسلام عزیز به تمام کشورها صادر شود . سفارش دیگر من این است که نماز را به ‏ پا دارید؛ چرا که در قرآن در این باره خداى متعال فرموده است : « [[ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنکر]] » و تا آن جا که مى ‏ توانید نماز جماعت را به پا دارید که : « [[یدالله مع الجماعه]] » . من این راه را آگاهانه انتخاب کردم و مدتى هم چون ابوالفضل ( ع ) که سقاى کربلا بود، براى [[رزمندگان]] یخ مى بُردم و چند ماهى هم در ستاد بازسازى بودم؛ ولى به خواست خدا موفق شدم در این [[عملیات]] شرکت کنم و از خداوند متعال مى ‏ خواهم توفیق دهد تا بتوانم خون خود را در این راه هدیه کنم . اى کاش صدها بار مى ‏ مُردم و زنده مى ‏ شدم تا بتوانم کمى از دِینِ خود را - که نسبت به انقلاب دارم - اَدا کنم . این که شهادت نصیبِ هر کسى نمى ‏ شود، حقیقت است و در واقع شهادت مانند شربت گوارایى است که در هواى گرم به یک فرد تشنه می دهند و چقدر این شربت لذَّت‏ بخش و گوارا است و باید یادآورى کنم که هدف از این گفته‏ ها، قهرمان پَرورى نیست ! خانواده ی عزیزم ! مى‏ خواهم از طرف من از تمام دوستان و آشنایانم حلالیت بطلبید . در مجالسى که برگزار مى ‏ کنید، برایم طَبَق چراغ و علامت نگذارید و تا حد امکان خرج زیادى نکنید و پولش را زیر نظر حاج محمود برادران براى بازسازى مناطق جنگ ‏ زده مصرف کنید؛ چون من واقعاً پیش این ملت عزیز - که خانه‏ های شان در [[جنگ تحمیلى]] به دست صدامیان جنایتکار ویران شده است - شرمنده و خجالت زده ‏ ام که در این جنایت نه فقط صدام، بلکه آمریکا، شوروى و تمام کشورهاى امپریالیستى، صهیونیستى و سران مرتجع عرب نیز شرکت داشتند . به امید زیارت [[کربلا]] و [[قدس]] عزیزتوسط تمامى برادران و خواهران حزب ‏ الله . (۱۴۹۰۹۰۶) حاج رضا عابدى ۵/۱۱/۶۱
  
 
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین
 
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین
  
 
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1296
 
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1296

نسخهٔ ‏۱۶ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۱۳

بسمه تعالی

نام: رضا عابدی

نام پدر: محمد

نام مادر: فاطمه سلطان

محل تولد: قزوین تاریخ تولد ۱۳۳۹/۰۶/۰۶

محل شهادت؛ شرق دجله تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۶

استان محل شهادت - شهر محل شهادت -

وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی

تحصیلات سوم متوسطه رشته -

عملیات سال تفحص

محل کار بنیاد تحت پوشش

مزار شهید قزوین – قزوین

rId4

زندگی نامه

عابدی، رضا : ششم شهریور ۱۳۳۹ ، در شهر قزوین به دنیا آمد . پدرش محمد، تعمیرکار خودرو بود و مادرش فاطمه‌سلطان نام داشت . تا سوم متوسطه درس خواند . از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و ششم اسفند ۱۳۶۳ ، با سمت نیروی واحد مهندسی رزمی در شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت ترکش به صورت، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است .

وصیت نامه

شهید رضا عابدی : اى مادرم ! نمى‏ گویم که برایم گریه نکن؛ ولى از تو مى‏ خواهم رفتارت به گونه اى باشد که دشمنان اسلام خوشحال نشوند؛ بدان که شجاعت و دلیریّت براى من ثابت شده است . ... و شما اى پدر عزیزم، پدر حزب‏ اللهى ‏ ام ! راهى را که مى ‏ روى ادامه بده و بدان که این راه، همان راه انبیا و اولیا و دوستداران اسلام است . ... و برادرم على جان ! عذر مى ‏ خواهم که شما را تنها مى ‏ گذارم . در مدتى که بودم، خیلى دوست داشتم موقعیتى پیش مى ‏ آمد و با هم در سنگرهاى اسلام علیه کفر مى ‏ جنگیدیم و با این کار چشم دشمنان اسلام را کور مى ‏کردیم . به تمام دوستان و فامیلم سفارش مى‏ کنم که در زندگى فقط برای به دست آوردن مادیات قدم بر ندارند و بدانند که امروز درخت اسلام به خون احتیاج دارد و من و تو اى برادر ! باید خون خود را بدهیم تا - ان شاء الله - اسلام عزیز به تمام کشورها صادر شود . سفارش دیگر من این است که نماز را به ‏ پا دارید؛ چرا که در قرآن در این باره خداى متعال فرموده است : « ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنکر » و تا آن جا که مى ‏ توانید نماز جماعت را به پا دارید که : « یدالله مع الجماعه » . من این راه را آگاهانه انتخاب کردم و مدتى هم چون ابوالفضل ( ع ) که سقاى کربلا بود، براى رزمندگان یخ مى بُردم و چند ماهى هم در ستاد بازسازى بودم؛ ولى به خواست خدا موفق شدم در این عملیات شرکت کنم و از خداوند متعال مى ‏ خواهم توفیق دهد تا بتوانم خون خود را در این راه هدیه کنم . اى کاش صدها بار مى ‏ مُردم و زنده مى ‏ شدم تا بتوانم کمى از دِینِ خود را - که نسبت به انقلاب دارم - اَدا کنم . این که شهادت نصیبِ هر کسى نمى ‏ شود، حقیقت است و در واقع شهادت مانند شربت گوارایى است که در هواى گرم به یک فرد تشنه می دهند و چقدر این شربت لذَّت‏ بخش و گوارا است و باید یادآورى کنم که هدف از این گفته‏ ها، قهرمان پَرورى نیست ! خانواده ی عزیزم ! مى‏ خواهم از طرف من از تمام دوستان و آشنایانم حلالیت بطلبید . در مجالسى که برگزار مى ‏ کنید، برایم طَبَق چراغ و علامت نگذارید و تا حد امکان خرج زیادى نکنید و پولش را زیر نظر حاج محمود برادران براى بازسازى مناطق جنگ ‏ زده مصرف کنید؛ چون من واقعاً پیش این ملت عزیز - که خانه‏ های شان در جنگ تحمیلى به دست صدامیان جنایتکار ویران شده است - شرمنده و خجالت زده ‏ ام که در این جنایت نه فقط صدام، بلکه آمریکا، شوروى و تمام کشورهاى امپریالیستى، صهیونیستى و سران مرتجع عرب نیز شرکت داشتند . به امید زیارت کربلا و قدس عزیزتوسط تمامى برادران و خواهران حزب ‏ الله . (۱۴۹۰۹۰۶) حاج رضا عابدى ۵/۱۱/۶۱

منبع : پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1296