شهید رضا عابدی: تفاوت بین نسخهها
Pakniyat98 (بحث | مشارکتها) |
Arameshi9706 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۳۵: | سطر ۳۵: | ||
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | [[شهید رضا عابدی]] : اى مادرم ! نمى گویم که برایم گریه نکن؛ ولى از تو مى خواهم رفتارت به گونه اى باشد که دشمنان اسلام خوشحال نشوند؛ بدان که شجاعت و دلیریّت براى من ثابت شده است . ... و شما اى پدر عزیزم، پدر حزب اللهى ام ! راهى را که مى روى ادامه بده و بدان که این راه، همان راه انبیا و اولیا و دوستداران اسلام است . ... و برادرم على جان ! عذر مى خواهم که شما را تنها مى گذارم . در مدتى که بودم، خیلى دوست داشتم موقعیتى پیش مى آمد و با هم در [[سنگرهاى اسلام]] علیه کفر مى جنگیدیم و با این کار چشم دشمنان اسلام را کور مى کردیم . به تمام دوستان و فامیلم سفارش مى کنم که در زندگى فقط برای به دست آوردن مادیات قدم بر ندارند و بدانند که امروز درخت اسلام به خون احتیاج دارد و من و تو اى برادر ! باید خون خود را بدهیم تا - ان شاء الله - اسلام عزیز به تمام کشورها صادر شود . سفارش دیگر من این است که نماز را به پا دارید؛ چرا که در قرآن در این باره خداى متعال فرموده است : « [[ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنکر]] » و تا آن جا که مى توانید نماز جماعت را به پا دارید که : « [[یدالله مع الجماعه]] » . من این راه را آگاهانه انتخاب کردم و مدتى هم چون ابوالفضل ( ع ) که سقاى کربلا بود، براى [[رزمندگان]] یخ مى بُردم و چند ماهى هم در ستاد بازسازى بودم؛ ولى به خواست خدا موفق شدم در این [[عملیات]] شرکت کنم و از خداوند متعال مى خواهم توفیق دهد تا بتوانم خون خود را در این راه هدیه کنم . اى کاش صدها بار مى مُردم و زنده مى شدم تا بتوانم کمى از دِینِ خود را - که نسبت به انقلاب دارم - اَدا کنم . این که شهادت نصیبِ هر کسى نمى شود، حقیقت است و در واقع شهادت مانند شربت گوارایى است که در هواى گرم به یک فرد تشنه می دهند و چقدر این شربت لذَّت بخش و گوارا است و باید یادآورى کنم که هدف از این گفته ها، قهرمان پَرورى نیست ! خانواده ی عزیزم ! مى خواهم از طرف من از تمام دوستان و آشنایانم حلالیت بطلبید . در مجالسى که برگزار مى کنید، برایم طَبَق چراغ و علامت نگذارید و تا حد امکان خرج زیادى نکنید و پولش را زیر نظر حاج محمود برادران براى بازسازى مناطق جنگ زده مصرف کنید؛ چون من واقعاً پیش این ملت عزیز - که خانه های شان در [[جنگ تحمیلى]] به دست صدامیان جنایتکار ویران شده است - شرمنده و خجالت زده ام که در این جنایت نه فقط صدام، بلکه آمریکا، شوروى و تمام کشورهاى امپریالیستى، صهیونیستى و سران مرتجع عرب نیز شرکت داشتند . به امید زیارت [[کربلا]] و [[قدس]] عزیزتوسط تمامى برادران و خواهران حزب الله . (۱۴۹۰۹۰۶) حاج رضا عابدى ۵/۱۱/۶۱ | + | [[شهید رضا عابدی]] : اى مادرم ! نمى گویم که برایم گریه نکن؛ ولى از تو مى خواهم رفتارت به گونه اى باشد که دشمنان اسلام خوشحال نشوند؛ بدان که شجاعت و دلیریّت براى من ثابت شده است . ... و شما اى پدر عزیزم، پدر حزب اللهى ام ! راهى را که مى روى ادامه بده و بدان که این راه، همان راه انبیا و اولیا و دوستداران اسلام است . ... و برادرم على جان ! عذر مى خواهم که شما را تنها مى گذارم . در مدتى که بودم، خیلى دوست داشتم موقعیتى پیش مى آمد و با هم در [[سنگرهاى اسلام]] علیه کفر مى جنگیدیم و با این کار چشم دشمنان اسلام را کور مى کردیم . به تمام دوستان و فامیلم سفارش مى کنم که در زندگى فقط برای به دست آوردن مادیات قدم بر ندارند و بدانند که امروز درخت اسلام به خون احتیاج دارد و من و تو اى برادر ! باید خون خود را بدهیم تا - ان شاء الله - اسلام عزیز به تمام کشورها صادر شود . سفارش دیگر من این است که نماز را به پا دارید؛ چرا که در قرآن در این باره خداى متعال فرموده است : « [[ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنکر]] » و تا آن جا که مى توانید نماز جماعت را به پا دارید که : « [[یدالله مع الجماعه]] » . من این راه را آگاهانه انتخاب کردم و مدتى هم چون ابوالفضل ( ع ) که سقاى کربلا بود، براى [[رزمندگان]] یخ مى بُردم و چند ماهى هم در ستاد بازسازى بودم؛ ولى به خواست خدا موفق شدم در این [[عملیات]] شرکت کنم و از خداوند متعال مى خواهم توفیق دهد تا بتوانم خون خود را در این راه هدیه کنم . اى کاش صدها بار مى مُردم و زنده مى شدم تا بتوانم کمى از دِینِ خود را - که نسبت به انقلاب دارم - اَدا کنم . این که شهادت نصیبِ هر کسى نمى شود، حقیقت است و در واقع شهادت مانند شربت گوارایى است که در هواى گرم به یک فرد تشنه می دهند و چقدر این شربت لذَّت بخش و گوارا است و باید یادآورى کنم که هدف از این گفته ها، قهرمان پَرورى نیست ! خانواده ی عزیزم ! مى خواهم از طرف من از تمام دوستان و آشنایانم حلالیت بطلبید . در مجالسى که برگزار مى کنید، برایم طَبَق چراغ و علامت نگذارید و تا حد امکان خرج زیادى نکنید و پولش را زیر نظر حاج محمود برادران براى بازسازى مناطق جنگ زده مصرف کنید؛ چون من واقعاً پیش این ملت عزیز - که خانه های شان در [[جنگ تحمیلى]] به دست صدامیان جنایتکار ویران شده است - شرمنده و خجالت زده ام که در این جنایت نه فقط صدام، بلکه آمریکا، شوروى و تمام کشورهاى امپریالیستى، صهیونیستى و سران مرتجع عرب نیز شرکت داشتند . به امید زیارت [[کربلا]] و [[قدس]] عزیزتوسط تمامى برادران و خواهران حزب الله . (۱۴۹۰۹۰۶) حاج رضا عابدى ۵/۱۱/۶۱<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1296 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | + | ||
== ردهها == | == ردهها == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۶
رضا عابدی | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | قزوین1339/06/06 |
شهادت | عراق، شرق رود دجله1363/12/26 |
محل دفن | گلزار شهداى قزوین |
سمتها | بسیجی،نیروی واحد مهندسی رزمی |
تحصیلات | سوم متوسطه |
محتویات
زندگی نامه
عابدی، رضا : ششم شهریور ۱۳۳۹ ، در شهر قزوین به دنیا آمد . پدرش محمد، تعمیرکار خودرو بود و مادرش فاطمهسلطان نام داشت . تا سوم متوسطه درس خواند . از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و ششم اسفند ۱۳۶۳ ، با سمت نیروی واحد مهندسی رزمی در شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت ترکش به صورت، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است .
وصیت نامه
شهید رضا عابدی : اى مادرم ! نمى گویم که برایم گریه نکن؛ ولى از تو مى خواهم رفتارت به گونه اى باشد که دشمنان اسلام خوشحال نشوند؛ بدان که شجاعت و دلیریّت براى من ثابت شده است . ... و شما اى پدر عزیزم، پدر حزب اللهى ام ! راهى را که مى روى ادامه بده و بدان که این راه، همان راه انبیا و اولیا و دوستداران اسلام است . ... و برادرم على جان ! عذر مى خواهم که شما را تنها مى گذارم . در مدتى که بودم، خیلى دوست داشتم موقعیتى پیش مى آمد و با هم در سنگرهاى اسلام علیه کفر مى جنگیدیم و با این کار چشم دشمنان اسلام را کور مى کردیم . به تمام دوستان و فامیلم سفارش مى کنم که در زندگى فقط برای به دست آوردن مادیات قدم بر ندارند و بدانند که امروز درخت اسلام به خون احتیاج دارد و من و تو اى برادر ! باید خون خود را بدهیم تا - ان شاء الله - اسلام عزیز به تمام کشورها صادر شود . سفارش دیگر من این است که نماز را به پا دارید؛ چرا که در قرآن در این باره خداى متعال فرموده است : « ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنکر » و تا آن جا که مى توانید نماز جماعت را به پا دارید که : « یدالله مع الجماعه » . من این راه را آگاهانه انتخاب کردم و مدتى هم چون ابوالفضل ( ع ) که سقاى کربلا بود، براى رزمندگان یخ مى بُردم و چند ماهى هم در ستاد بازسازى بودم؛ ولى به خواست خدا موفق شدم در این عملیات شرکت کنم و از خداوند متعال مى خواهم توفیق دهد تا بتوانم خون خود را در این راه هدیه کنم . اى کاش صدها بار مى مُردم و زنده مى شدم تا بتوانم کمى از دِینِ خود را - که نسبت به انقلاب دارم - اَدا کنم . این که شهادت نصیبِ هر کسى نمى شود، حقیقت است و در واقع شهادت مانند شربت گوارایى است که در هواى گرم به یک فرد تشنه می دهند و چقدر این شربت لذَّت بخش و گوارا است و باید یادآورى کنم که هدف از این گفته ها، قهرمان پَرورى نیست ! خانواده ی عزیزم ! مى خواهم از طرف من از تمام دوستان و آشنایانم حلالیت بطلبید . در مجالسى که برگزار مى کنید، برایم طَبَق چراغ و علامت نگذارید و تا حد امکان خرج زیادى نکنید و پولش را زیر نظر حاج محمود برادران براى بازسازى مناطق جنگ زده مصرف کنید؛ چون من واقعاً پیش این ملت عزیز - که خانه های شان در جنگ تحمیلى به دست صدامیان جنایتکار ویران شده است - شرمنده و خجالت زده ام که در این جنایت نه فقط صدام، بلکه آمریکا، شوروى و تمام کشورهاى امپریالیستى، صهیونیستى و سران مرتجع عرب نیز شرکت داشتند . به امید زیارت کربلا و قدس عزیزتوسط تمامى برادران و خواهران حزب الله . (۱۴۹۰۹۰۶) حاج رضا عابدى ۵/۱۱/۶۱[۱]