شهید سید حسین سجادی نژاد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(پانویس)
سطر ۳۴: سطر ۳۴:
 
یک شب درمنطقه جنگی شهید سیدحسین سجادی نژاد را به اتفاق یک شهید دیگر خواب دیدم که به صورت نورهایی از سطح زمین بالا می روند هر چه تلاش کردم که خودم را به آنها برسانم اما بی نتیجه بود .
 
یک شب درمنطقه جنگی شهید سیدحسین سجادی نژاد را به اتفاق یک شهید دیگر خواب دیدم که به صورت نورهایی از سطح زمین بالا می روند هر چه تلاش کردم که خودم را به آنها برسانم اما بی نتیجه بود .
  
زمانی که سید حسین مجروح شده وبرای مداوا به عقب برگشته بود من در جبهه مشغول خدمت سربازی بودم نقل می کنند که پدربزرگم به برادرم گفته بود : حالا که برادرت جبهه است و دارد خدمت می کند شما دیگر نرو سید حسین درجواب پدربزرگم گفته بود الان مانند زمان حضرت سید الشهدا ( ع ) است اگر من و امثال من به جبهه نرویم پس چه کسی می خواهد جبهه ها را پر کند بعد ازاتمام دوران نقاهت سریعاً به جبهه برگشته بود .
+
زمانی که سید حسین مجروح شده وبرای مداوا به عقب برگشته بود من در جبهه مشغول خدمت سربازی بودم نقل می کنند که پدربزرگم به برادرم گفته بود : حالا که برادرت جبهه است و دارد خدمت می کند شما دیگر نرو سید حسین درجواب پدربزرگم گفته بود الان مانند زمان حضرت سید الشهدا ( ع ) است اگر من و امثال من به جبهه نرویم پس چه کسی می خواهد جبهه ها را پر کند بعد ازاتمام دوران نقاهت سریعاً به جبهه برگشته بود .<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11345 سایت یاران رضا]</ref>
 
+
==پانویس==
منبع : سایت یاران رضا 
+
<references/>
 
+
http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11345
+

نسخهٔ ‏۲۵ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۲۰

{{جعبه اطلاعات افراد نظامی |نام فرد = سید حسین سجادی نژاد |تصویر = شهید_بهنام_محمدی.jpeg |توضیح تصویر = |ملیت = پرچم ایران.png ایرانی |شهرت = |دین و مذهب = مسلمان، شیعه |تولد = نیشابور |شهادت = ۱۳۶۱/۵/۲ |وفات = |مرگ = |محل دفن = |مفقود = |جانباز = |اسارت = |نیرو = |یگانهای خدمت = |طول خدمت = |درجه = |سمت‌ها = |جنگ‌‌ها = رزمنده |نشان‌های لیاقت = |عملیات‌ = |فعالیت‌ها = |تحصیلات = |تخصص‌ها = |شغل = |خانواده

خاطرات:

درهمان چند روز که عملیات شروع شده بود ما خیلی چشم انتظار بودیم تا سیدحسین بیاید همان شب بود که خواب دیدم که روی پله های خانه نشسته ام سید حسین آمد رو به من کرد وگفت : بعد از این فقط شب جمعه پیش تو می آیم صبح ان روز داخل حیاط راه می رفتم گویی به طور ناخودآگاه به من الهام شد که حسین شهید شده است که بعد از چندروز خبر شهادت اورا برای ما آوردند .

یک شب درمنطقه جنگی شهید سیدحسین سجادی نژاد را به اتفاق یک شهید دیگر خواب دیدم که به صورت نورهایی از سطح زمین بالا می روند هر چه تلاش کردم که خودم را به آنها برسانم اما بی نتیجه بود .

زمانی که سید حسین مجروح شده وبرای مداوا به عقب برگشته بود من در جبهه مشغول خدمت سربازی بودم نقل می کنند که پدربزرگم به برادرم گفته بود : حالا که برادرت جبهه است و دارد خدمت می کند شما دیگر نرو سید حسین درجواب پدربزرگم گفته بود الان مانند زمان حضرت سید الشهدا ( ع ) است اگر من و امثال من به جبهه نرویم پس چه کسی می خواهد جبهه ها را پر کند بعد ازاتمام دوران نقاهت سریعاً به جبهه برگشته بود .[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا