شهید علی باقری متولد سال 1348: تفاوت بین نسخه‌ها
Barkhordari (بحث | مشارکتها) |
|||
| سطر ۳۵: | سطر ۳۵: | ||
از تمامی مردم شهید پرور «درق» و اطراف آن، تقاضا دارم که هر کس مرا می‌شناخته است، این حقیر را حلال کند و راضی شود. | از تمامی مردم شهید پرور «درق» و اطراف آن، تقاضا دارم که هر کس مرا می‌شناخته است، این حقیر را حلال کند و راضی شود. | ||
| − | از همسنگرانم می‌خواهم که سنگر اسلام را خالی نگذارند و راه مرا ادامه دهند. در ضمن جنازه‌ام را در جوار شهدای به خون خفته‌ی روستای درق دفن کنید. بر سر مزارم فاتحه‌ای بخوانید و از خدا برایم طلب آمرزش کنید. بالاخره انسان باید از این جهان رخت بربنند. چه بهتر که مشتاقانه به سوی ا... رهسپار شود. | + | از همسنگرانم می‌خواهم که سنگر اسلام را خالی نگذارند و راه مرا ادامه دهند. در ضمن جنازه‌ام را در جوار شهدای به خون خفته‌ی روستای درق دفن کنید. بر سر مزارم فاتحه‌ای بخوانید و از خدا برایم طلب آمرزش کنید. بالاخره انسان باید از این جهان رخت بربنند. چه بهتر که مشتاقانه به سوی ا... رهسپار شود.والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته |
| + | 28 /1365/09 علی باقری.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=%203622 سایت یاران رضا]</ref> | ||
| + | ==پانویس== | ||
| − | + | <references /> | |
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
== رده‌ها == | == رده‌ها == | ||
{{ترتیب‌پیش‌فرض:علب_باقری}} | {{ترتیب‌پیش‌فرض:علب_باقری}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۳
تاریخ تولد : 1348/01/01
نام : علی محل تولد : جاجرم
نام خانوادگی : باقری تاریخ شهادت : 1365/10/04
نام پدر : غلامحسین مکان شهادت : شلمچه
تحصیلات : دیپلم منطقه شهادت :
شغل : یگان خدمتی : سپاه پاسداران
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : تخریب
گلزار : مزار شهدای درق
وصیت نامه
الهی! با کدامین آبرو به درگاهت بیایم، در حالی که این وجود ضعیف و ناتوان، سراپا آلوده به گناه و معصیت است. در حالی که گردش زبان از روی قلب و در راه تو نیست. الهی! تو را به حق مهدی«عج» قسم می دهم که ما را در راهت ثابت قدم کنی.
اکنون یوم ا... دیگری است و خواهیم گفت: «حسین جان! اگر در فضای داغ و خونین کربلا کسی به فریادت نرسید و ندای تو را لبیک نگفت، ما پیروانت در فضای گرم و خونین ایران زمین، دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبی و تنهایی‌ات لبیک می‌گوییم. حسین جان لبیک! ای قرآن لبیک! ای پیروان حسین، لبیک! ای مهدی قائم، لبیک و بالاخره ای وارث حسین«ع» لبیک! ای اسلام غریب، لبیک!»
و شما ای کاروان راه حسین، آگاه باشید! آن‌ها که مشت گره کردند و شربت شهادت نوشیدند، کاری حسینی کردند و شما هم سجادوار، پرچم اسلام واقعی را از سرزمین خود و اطراف و اکناف عالم به اهتزاز در آورید و بر گنبد حسین«ع» نصب کنید. ای امت مسلمان! مبادا که یک لحظه از سخنان امام و فرمایشاتش چشم بپوشید.
از پدرم می خواهم که مرا حلال کند. چون نتوانستم حق فرزندی را به خوبی ادا کنم و از این که بار آخر بدون رضایت شما آمدم، معذرت می‌خواهم و امیدوارم که خداوند لیاقت لقاء خودش را به من روسیاه عنایت فرماید و خون من و دیگر شهدا موجب بیداری افراد بی توجه گردد.
پیامم برای برادرانم این است که اگر شهید شدم، مبادا اسلحه‌ام را به زمین بگذارید. چون این راه را آگاهانه انتخاب کرده‌ام و ان‌شاء ا... اگر خداوند توفیق خدمت در راه خودش را به من بدهد، خدمت کنم. از برادران دینی و برادران خودم می‌خواهم که بیشتر به فکر آخرت باشند. چون این جهان محل امتحان انسان است. حال چه بهتر که انسان از این امتحان الهی سرافراز بیرون بیاید و در جوار حضرت حق، زندگی کند.
از تمامی مردم شهید پرور «درق» و اطراف آن، تقاضا دارم که هر کس مرا می‌شناخته است، این حقیر را حلال کند و راضی شود.
از همسنگرانم می‌خواهم که سنگر اسلام را خالی نگذارند و راه مرا ادامه دهند. در ضمن جنازه‌ام را در جوار شهدای به خون خفته‌ی روستای درق دفن کنید. بر سر مزارم فاتحه‌ای بخوانید و از خدا برایم طلب آمرزش کنید. بالاخره انسان باید از این جهان رخت بربنند. چه بهتر که مشتاقانه به سوی ا... رهسپار شود.والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته 28 /1365/09 علی باقری.[۱]
پانویس
