شهید محمد حسین فیروز بخت‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(خاطرات)
(خاطرات)
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
  
 
راوی فاطمه رضایی
 
راوی فاطمه رضایی
 
متن کامل خاطره
 
  
 
نحوه ی شهادت همسرم محمدحسین را یکی از دوستانش این گونه برایم نقل می کرد: محمدحسین در منطقه فکه حضور داشت و اسلحه دار بود. یک روز که در سنگر به همراه ایشان و چند تا دیگر از رزمنده ها نشسته بودیم بیسیم به صدا در آمد و از خط زنگ زدند که ما به اسلحه احتیاج داریم. هنگام ناهار بود. ایشان گفت که هر موقع ناهارمان را خوردیم اسلحه می آوریم ولی آن ها شدیدا به اسلحه و مهمات احتیاج داشتند. ایشان هم بلند شد و به همراه دو نفر دیگر از دوستان اسلحه و مهمات برای آن ها برد و در حین برگشتن خمپاره ی دشمن به ماشین آن ها برخورد می کند و منفجر می شود و این ها هم به شهادت می رسند.
 
نحوه ی شهادت همسرم محمدحسین را یکی از دوستانش این گونه برایم نقل می کرد: محمدحسین در منطقه فکه حضور داشت و اسلحه دار بود. یک روز که در سنگر به همراه ایشان و چند تا دیگر از رزمنده ها نشسته بودیم بیسیم به صدا در آمد و از خط زنگ زدند که ما به اسلحه احتیاج داریم. هنگام ناهار بود. ایشان گفت که هر موقع ناهارمان را خوردیم اسلحه می آوریم ولی آن ها شدیدا به اسلحه و مهمات احتیاج داشتند. ایشان هم بلند شد و به همراه دو نفر دیگر از دوستان اسلحه و مهمات برای آن ها برد و در حین برگشتن خمپاره ی دشمن به ماشین آن ها برخورد می کند و منفجر می شود و این ها هم به شهادت می رسند.

نسخهٔ ‏۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۲۳

کد شهید: 6614713

نام : محمدحسین‌

نام خانوادگی : فیروزبخت‌

نام پدر : حاجی‌اسمعیل‌

محل تولد : بیرجند

تاریخ شهادت : 1366/09/17

تحصیلات : نامشخص

گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.

نوع عضویت : سایر شهدا

مسئولیت : سایر

خاطرات

لحظه و نحوه شهادت

راوی فاطمه رضایی

نحوه ی شهادت همسرم محمدحسین را یکی از دوستانش این گونه برایم نقل می کرد: محمدحسین در منطقه فکه حضور داشت و اسلحه دار بود. یک روز که در سنگر به همراه ایشان و چند تا دیگر از رزمنده ها نشسته بودیم بیسیم به صدا در آمد و از خط زنگ زدند که ما به اسلحه احتیاج داریم. هنگام ناهار بود. ایشان گفت که هر موقع ناهارمان را خوردیم اسلحه می آوریم ولی آن ها شدیدا به اسلحه و مهمات احتیاج داشتند. ایشان هم بلند شد و به همراه دو نفر دیگر از دوستان اسلحه و مهمات برای آن ها برد و در حین برگشتن خمپاره ی دشمن به ماشین آن ها برخورد می کند و منفجر می شود و این ها هم به شهادت می رسند.

[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا