شهید سید محمد کریمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی « کد شهید: 6530483 تاریخ تولد : نام : سیدمحمد محل تولد : چناران نام خانواد...» ایجاد کرد)
 
 
سطر ۲۸: سطر ۲۸:
 
متن کامل خاطره
 
متن کامل خاطره
  
پدرم در جبهه بود و من هم از طرف جهاد سازندگی رفته بودم آموزش بیل مکانیکی که در صورت نیاز و لزوم کاری به منطقه اعزام شوم وقتی آموزش من تمام شد دیدم ایشان یعنی برادر عزیز شهیدم سید محمد برای اعزام به منطقه ثبت نام کرده اما من مخالفت کردم و گفتم الان پدر در جبهه است و من هم دوره ی آموزش دیده ام و ممکن است هرچه زودتر به منطقه اعزام شوم و شما هم که بروی خانه بدون سرپرست می شود و مادر و بچه ها در روستا تنها هستند و من صلاح نمی دانم که بعد ایشان در جواب گفت : بابا رفته برای خودش رفته شما که بروید برای خودتان می روید و من هم می خواهم وظیفه ی خودم را انجام دهم در نتیجه هر کس وظیفه ی خود را انجام داده .
+
پدرم در جبهه بود و من هم از طرف جهاد سازندگی رفته بودم آموزش بیل مکانیکی که در صورت نیاز و لزوم کاری به منطقه اعزام شوم وقتی آموزش من تمام شد دیدم ایشان یعنی برادر عزیز شهیدم سید محمد برای اعزام به منطقه ثبت نام کرده اما من مخالفت کردم و گفتم الان پدر در جبهه است و من هم دوره ی آموزش دیده ام و ممکن است هرچه زودتر به منطقه اعزام شوم و شما هم که بروی خانه بدون سرپرست می شود و مادر و بچه ها در روستا تنها هستند و من صلاح نمی دانم که بعد ایشان در جواب گفت : بابا رفته برای خودش رفته شما که بروید برای خودتان می روید و من هم می خواهم وظیفه ی خودم را انجام دهم در نتیجه هر کس وظیفه ی خود را انجام داده.
منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17444
+
<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17444 یاران رضا]</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
<references/>

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۱۳

کد شهید: 6530483 تاریخ تولد : نام : سیدمحمد محل تولد : چناران نام خانوادگی : کریمی‌ تاریخ شهادت : 1365/10/30 نام پدر : میرزاعبدالکریم‌ مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌ گلزار : خاطرات

   علاقه مندی به خدمتگذاران نظام و روحانیت

موضوع علاقه مندي به خدمتگذاران نظام و روحانيت راوی حسین کریمی متن کامل خاطره

زمانیکه دکتر بهشتی را منافقین به شهادت رساندند برادر عزیز شهیدم سید محمد در حال قالی بافی بود وقتی خبر شهادت مظلومانه ی دکتر بهشتی و یارانش را شنید کار قالی بافی را رها کرد و تا ظهر گریه کرد و مدام با صدای بلندی گفت : دکتر بهشتی را کشتند دکتر بهشتی را شهید کردند .

   عشق به جهاد

موضوع عشق به جهاد راوی عبدالکریم کریمی متن کامل خاطره

در کارخانه در حال غذا خوردن بودیم که بلند گوی کارخانه اعلام کرد کسانی که داو طلب اعزام به جبهه عملیاتی می باشند آماده باشند که ثبت نام می نماییم فرزند عزیزم لقمه ی غذا را برداشته بود که تناول کند اما به محض شنیدن این خبر لقمه را نخورده بر زمین گذاشت و رفت برای ثبت نام.

   عشق به جهاد

موضوع عشق به جهاد راوی عباس کریمی متن کامل خاطره

پدرم در جبهه بود و من هم از طرف جهاد سازندگی رفته بودم آموزش بیل مکانیکی که در صورت نیاز و لزوم کاری به منطقه اعزام شوم وقتی آموزش من تمام شد دیدم ایشان یعنی برادر عزیز شهیدم سید محمد برای اعزام به منطقه ثبت نام کرده اما من مخالفت کردم و گفتم الان پدر در جبهه است و من هم دوره ی آموزش دیده ام و ممکن است هرچه زودتر به منطقه اعزام شوم و شما هم که بروی خانه بدون سرپرست می شود و مادر و بچه ها در روستا تنها هستند و من صلاح نمی دانم که بعد ایشان در جواب گفت : بابا رفته برای خودش رفته شما که بروید برای خودتان می روید و من هم می خواهم وظیفه ی خودم را انجام دهم در نتیجه هر کس وظیفه ی خود را انجام داده. [۱]

پانویس

  1. یاران رضا