شهید امیر گرمابی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی « کد شهید: 6221367 تاریخ تولد : نام : امیر محل تولد : نیشابور نام خانوادگی...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱۶: سطر ۱۶:
 
متن کامل خاطره
 
متن کامل خاطره
  
در آخرین روز اعزام به جبهه به من گفت: برادر جان من عکس گرفته ام ولی هنوز حاضر نشده است. من که رفتم شما برو و آن عکس را بگیر و برای تشییع جنازه ام برای جلوی تابوت از آن استفاده کنید و در آخرین صحبتهایش گفت: دوست دارم که شهید بشوم و جانم را در راهی که این شهداء عزیز رفته اند بدهم.
+
در آخرین روز اعزام به جبهه به من گفت: برادر جان من عکس گرفته ام ولی هنوز حاضر نشده است. من که رفتم شما برو و آن عکس را بگیر و برای تشییع جنازه ام برای جلوی تابوت از آن استفاده کنید و در آخرین صحبتهایش گفت: دوست دارم که [[شهید]] بشوم و جانم را در راهی که این [[شهداء]] عزیز رفته اند بدهم.
 
     عشق شهادت
 
     عشق شهادت
 
موضوع    عشق شهادت
 
موضوع    عشق شهادت
سطر ۲۲: سطر ۲۲:
 
متن کامل خاطره
 
متن کامل خاطره
  
امیر بعد از عملیات که به مرخصی آمده بود تعریف می کرد: در سنگری 12 نفر بودیم که در موقع عملیات بر اثر اصابت خمپاره 11 نفر شهید شدند و فقط من زنده ماندم. او در آن چند روز که در مرخصی بود تمام فکر و ذکرش دوستان شهیدش بود. در خواب و بیداری صحبت آنها را می کرد. او همیشه می گفت: من باید راه آنان را ادامه بدهم و انتقام خون دوستان شهیدم را بگیرم.
+
امیر بعد از عملیات که به مرخصی آمده بود تعریف می کرد: در سنگری 12 نفر بودیم که در موقع عملیات بر اثر اصابت [[خمپاره]] 11 نفر شهید شدند و فقط من زنده ماندم. او در آن چند روز که در مرخصی بود تمام فکر و ذکرش دوستان شهیدش بود. در خواب و بیداری صحبت آنها را می کرد. او همیشه می گفت: من باید راه آنان را ادامه بدهم و انتقام خون دوستان شهیدم را بگیرم.
 
منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17867
 
منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17867

نسخهٔ ‏۱ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۶

کد شهید: 6221367 تاریخ تولد : نام : امیر محل تولد : نیشابور نام خانوادگی : گرمابی‌ تاریخ شهادت : 1362/12/04 نام پدر : علی‌اکبر مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌ گلزار : خاطرات

   عشق شهادت

موضوع عشق شهادت راوی جمشید گرمابی متن کامل خاطره

در آخرین روز اعزام به جبهه به من گفت: برادر جان من عکس گرفته ام ولی هنوز حاضر نشده است. من که رفتم شما برو و آن عکس را بگیر و برای تشییع جنازه ام برای جلوی تابوت از آن استفاده کنید و در آخرین صحبتهایش گفت: دوست دارم که شهید بشوم و جانم را در راهی که این شهداء عزیز رفته اند بدهم.

   عشق شهادت

موضوع عشق شهادت راوی علی اکبر گرمابی متن کامل خاطره

امیر بعد از عملیات که به مرخصی آمده بود تعریف می کرد: در سنگری 12 نفر بودیم که در موقع عملیات بر اثر اصابت خمپاره 11 نفر شهید شدند و فقط من زنده ماندم. او در آن چند روز که در مرخصی بود تمام فکر و ذکرش دوستان شهیدش بود. در خواب و بیداری صحبت آنها را می کرد. او همیشه می گفت: من باید راه آنان را ادامه بدهم و انتقام خون دوستان شهیدم را بگیرم. منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17867