شهید امیر گرمابی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | ||
+ | |نام فرد = امیرگرمابی | ||
+ | |تصویر =امیرگرمابی.jpg | ||
+ | |توضیح تصویر = | ||
+ | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | ||
+ | |شهرت = | ||
+ | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | ||
+ | |تولد =[[نیشابور]] | ||
+ | |شهادت = [[1362/12/04]] | ||
+ | |وفات = | ||
+ | |مرگ = | ||
+ | |محل دفن = | ||
+ | |مفقود = | ||
+ | |جانباز = | ||
+ | |اسارت = | ||
+ | |نیرو = | ||
+ | |یگانهای خدمت = | ||
+ | |طول خدمت = | ||
+ | |درجه = | ||
+ | |سمتها =[[رزمنده]] | ||
+ | |جنگها = [[جنگ ایران و عراق]] | ||
+ | |نشانهای لیاقت = | ||
+ | |عملیات = | ||
+ | |فعالیتها = | ||
+ | |تحصیلات = | ||
+ | |تخصصها = | ||
+ | |شغل = | ||
+ | |خانواده = نام پدر:علیاکبر | ||
+ | }} | ||
+ | |||
کد شهید: 6221367 تاریخ تولد : | کد شهید: 6221367 تاریخ تولد : | ||
سطر ۱۰: | سطر ۴۰: | ||
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده | ||
گلزار : | گلزار : | ||
− | خاطرات | + | ==خاطرات== |
− | + | ||
− | موضوع عشق شهادت | + | * موضوع عشق شهادت |
− | راوی جمشید گرمابی | + | |
− | + | در آخرین روز اعزام به جبهه به من گفت: برادر جان من عکس گرفته ام ولی هنوز حاضر نشده است. من که رفتم شما برو و آن عکس را بگیر و برای تشییع جنازه ام برای جلوی تابوت از آن استفاده کنید و در آخرین صحبتهایش گفت: دوست دارم که [[شهید]] بشوم و جانم را در راهی که این [[شهداء]] عزیز رفته اند بدهم. راوی جمشید گرمابی | |
− | + | * موضوع عشق شهادت | |
− | + | ||
− | موضوع عشق شهادت | + | |
− | + | ||
− | + | ||
− | امیر بعد از عملیات که به مرخصی آمده بود تعریف می کرد: در سنگری 12 نفر بودیم که در موقع عملیات بر اثر اصابت [[خمپاره]] 11 نفر شهید شدند و فقط من زنده ماندم. او در آن چند روز که در مرخصی بود تمام فکر و ذکرش دوستان | + | امیر بعد از عملیات که به مرخصی آمده بود تعریف می کرد: در سنگری 12 نفر بودیم که در موقع عملیات بر اثر اصابت [[خمپاره]] 11 نفر [[شهید]] شدند و فقط من زنده ماندم. او در آن چند روز که در مرخصی بود تمام فکر و ذکرش دوستان [[شهید]]ش بود. در خواب و بیداری صحبت آنها را می کرد. او همیشه می گفت: من باید راه آنان را ادامه بدهم و انتقام خون دوستان شهیدم را بگیرم.راوی علی اکبر گرمابی |
− | + | <ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17867 سایت یاران رضا]</ref> | |
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
+ | ==رده== | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض: امیر گرمابی}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان نیشابور]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۳
امیرگرمابی | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | نیشابور |
شهادت | 1362/12/04 |
سمتها | رزمنده |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
خانواده | نام پدر:علیاکبر |
کد شهید: 6221367 تاریخ تولد : نام : امیر محل تولد : نیشابور نام خانوادگی : گرمابی تاریخ شهادت : 1362/12/04 نام پدر : علیاکبر مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده گلزار :
خاطرات
- موضوع عشق شهادت
در آخرین روز اعزام به جبهه به من گفت: برادر جان من عکس گرفته ام ولی هنوز حاضر نشده است. من که رفتم شما برو و آن عکس را بگیر و برای تشییع جنازه ام برای جلوی تابوت از آن استفاده کنید و در آخرین صحبتهایش گفت: دوست دارم که شهید بشوم و جانم را در راهی که این شهداء عزیز رفته اند بدهم. راوی جمشید گرمابی
- موضوع عشق شهادت
امیر بعد از عملیات که به مرخصی آمده بود تعریف می کرد: در سنگری 12 نفر بودیم که در موقع عملیات بر اثر اصابت خمپاره 11 نفر شهید شدند و فقط من زنده ماندم. او در آن چند روز که در مرخصی بود تمام فکر و ذکرش دوستان شهیدش بود. در خواب و بیداری صحبت آنها را می کرد. او همیشه می گفت: من باید راه آنان را ادامه بدهم و انتقام خون دوستان شهیدم را بگیرم.راوی علی اکبر گرمابی [۱]