شهید محمود محمدی: تفاوت بین نسخهها
Bozorgmehr98 (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۳۰: | سطر ۳۰: | ||
− | کد شهید: 6533362 | + | کد شهید: 6533362 |
− | نام : محمود | + | |
− | + | نام : محمود | |
− | + | ||
− | + | نام خانوادگی : محمدی | |
− | + | ||
+ | نام پدر : مراد | ||
+ | |||
+ | محل تولد : نیشابور | ||
+ | |||
+ | تاریخ شهادت : 1365/10/23 | ||
+ | |||
+ | تحصیلات : نامشخص | ||
+ | |||
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. | گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. | ||
− | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده | + | |
+ | نوع عضویت : سایر شهدا | ||
+ | |||
+ | مسئولیت : رزمنده | ||
+ | |||
گلزار : بهشتفضل | گلزار : بهشتفضل | ||
+ | |||
+ | |||
==خاطرات== | ==خاطرات== | ||
− | + | عشق به جهاد | |
+ | |||
+ | راوی میمنت فتحی | ||
+ | |||
+ | روز اول جنگ از کارگاه به خانه آمد و با کلامی ناقد و استوار که حاکی از شجاعت و شهامت [[شهید]] محمود بود رو به من کرد و گفت (( این قاصد مرگ من است آمد و خبر دارم کند در خواب بودم. ای خدا آمد که بیدارم کند. )) و سپس گفت: من باید به جبهه بروم چون لازم است و شما هم در پناه خدا و ائمه اطهار زندگی کنید و دست پیش احدالناسی دراز نکنید. به جزء خدای منان ایشان با شور و علاقه ای که نسبت به حضور در جبهه داشتند، پنجمین نفر در شهرستان نیشابور بود که ثبت نام کرد. خلاصه در همان اویل جنگ از زندگی دنیوی برید و راهی جبهه شد. | ||
+ | |||
− | |||
<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=18681 سایت یاران رضا]</ref> | <ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=18681 سایت یاران رضا]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۷
محمودمحمدی | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | نیشابور |
شهادت | 1365/10/23 |
محل دفن | بهشتفضل |
سمتها | رزمنده |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
خانواده | نام پدر:مراد |
کد شهید: 6533362
نام : محمود
نام خانوادگی : محمدی
نام پدر : مراد
محل تولد : نیشابور
تاریخ شهادت : 1365/10/23
تحصیلات : نامشخص
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.
نوع عضویت : سایر شهدا
مسئولیت : رزمنده
گلزار : بهشتفضل
خاطرات
عشق به جهاد
راوی میمنت فتحی
روز اول جنگ از کارگاه به خانه آمد و با کلامی ناقد و استوار که حاکی از شجاعت و شهامت شهید محمود بود رو به من کرد و گفت (( این قاصد مرگ من است آمد و خبر دارم کند در خواب بودم. ای خدا آمد که بیدارم کند. )) و سپس گفت: من باید به جبهه بروم چون لازم است و شما هم در پناه خدا و ائمه اطهار زندگی کنید و دست پیش احدالناسی دراز نکنید. به جزء خدای منان ایشان با شور و علاقه ای که نسبت به حضور در جبهه داشتند، پنجمین نفر در شهرستان نیشابور بود که ثبت نام کرد. خلاصه در همان اویل جنگ از زندگی دنیوی برید و راهی جبهه شد.