شهیدحسین بخشیان طالخویخه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
  
  
زندگی نامه
+
==زندگی نامه==
 
[[شهید حسین بخشیان طالخونچه]] ، فرزند قلی در [[تهران]] ، و در سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متدین، چشم به جهان گشود، او فرزند چهارم خانواده بوده است. دوران کودکی او مانند دیگر کودکان به بازی و تربیت اخلاق در خانواده گذشت، در سن 7 سالگی به دبستان رفته و تا سوم راهنمایی تحصیل نمود، بعد از آن نزد پدرش در مغازه لوازم ساختمانی مشغول به کار شد، او در [[بسیج]] بسیار فعال بود و در خیابان ها به صورت گشت مشغول خدمت می شد و حتی 6 ماه به [[کردستان]] برای مبارزه با دشمن فرستاده شد، سپس در سن 18 سالگی به [[سربازی]] رفت و در [[سومار]] به مبارزه با دشمن پرداخت و در یکی از عملیات های مهم رزمندگان اسلام، بر اثر اصابت [[ترکش]] به پشت سرش، به شهادت رسید.
 
[[شهید حسین بخشیان طالخونچه]] ، فرزند قلی در [[تهران]] ، و در سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متدین، چشم به جهان گشود، او فرزند چهارم خانواده بوده است. دوران کودکی او مانند دیگر کودکان به بازی و تربیت اخلاق در خانواده گذشت، در سن 7 سالگی به دبستان رفته و تا سوم راهنمایی تحصیل نمود، بعد از آن نزد پدرش در مغازه لوازم ساختمانی مشغول به کار شد، او در [[بسیج]] بسیار فعال بود و در خیابان ها به صورت گشت مشغول خدمت می شد و حتی 6 ماه به [[کردستان]] برای مبارزه با دشمن فرستاده شد، سپس در سن 18 سالگی به [[سربازی]] رفت و در [[سومار]] به مبارزه با دشمن پرداخت و در یکی از عملیات های مهم رزمندگان اسلام، بر اثر اصابت [[ترکش]] به پشت سرش، به شهادت رسید.
  

نسخهٔ ‏۱۲ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۳۰

شهید حسین بخشیان طالخویخه تاریخ تولد :1345/11/09 تاریخ شهادت : 1365/12/07 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا




زندگی نامه

شهید حسین بخشیان طالخونچه ، فرزند قلی در تهران ، و در سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متدین، چشم به جهان گشود، او فرزند چهارم خانواده بوده است. دوران کودکی او مانند دیگر کودکان به بازی و تربیت اخلاق در خانواده گذشت، در سن 7 سالگی به دبستان رفته و تا سوم راهنمایی تحصیل نمود، بعد از آن نزد پدرش در مغازه لوازم ساختمانی مشغول به کار شد، او در بسیج بسیار فعال بود و در خیابان ها به صورت گشت مشغول خدمت می شد و حتی 6 ماه به کردستان برای مبارزه با دشمن فرستاده شد، سپس در سن 18 سالگی به سربازی رفت و در سومار به مبارزه با دشمن پرداخت و در یکی از عملیات های مهم رزمندگان اسلام، بر اثر اصابت ترکش به پشت سرش، به شهادت رسید.

در آخرین بار مرخصی اش، مادرش در بیمارستان بستری بود، بعد از دیدار و عیادت مادر به او گفته بود: مادرجان، من می روم و 10 روز دیگر بر می گردم و او رفت و 10 روز بعد پیکرش را با سری غرق در خون، از جبهه باز گرداندند


منبع سایت شهدای ارتش http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/4001