شهیدامین ابراهیمی ثانی: تفاوت بین نسخهها
Mirzaee9706 (بحث | مشارکتها) |
Kolahkaj9706 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲۶: | سطر ۲۶: | ||
− | پس از مدتی در مریوان، در حین انجام ماموریت بر اثر سانحه اتومبیل دچار ناراحتی از ناحیه پا و سر و صورت گرديد و جهت درمان جراحات وارده به تهران به بیمارستان منتقل، و چند روز تحت معالجه و درمان بود که پس از بهبودی برای ملاقات پدر و مادر، با استفاده از مرخصی استعلاجی به طبس و فهالنج رفت؛ بیشتر اوقات مشغول عبادت و خواندن قرآن و دعا براي امام بود و پیروزی رزمندگان را از خداوند مسئلت می نمود و دیگر همرزمان را تشویق و دلداری می داد، خلق و خوی پسندیده وی را لايق شهادت گردانيد. | + | پس از مدتی در مریوان، در حین انجام ماموریت بر اثر سانحه اتومبیل دچار ناراحتی از ناحیه پا و سر و صورت گرديد و جهت درمان جراحات وارده به تهران به بیمارستان منتقل، و چند روز تحت معالجه و درمان بود که پس از بهبودی برای ملاقات پدر و مادر، با استفاده از مرخصی استعلاجی به طبس و فهالنج رفت؛ بیشتر اوقات مشغول عبادت و خواندن قرآن و دعا براي امام بود و پیروزی رزمندگان را از خداوند مسئلت می نمود و دیگر همرزمان را تشویق و دلداری می داد، خلق و خوی پسندیده وی را لايق شهادت گردانيد.<ref>سایت شهدای ارتش</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references/> | ||
== ردهها == | == ردهها == | ||
{{ترتیبپیشفرض:امین_ابراهیمی_ثانی}} | {{ترتیبپیشفرض:امین_ابراهیمی_ثانی}} |
نسخهٔ ۲۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۳۵
تاریخ تولد :1344/12/10
�تاریخ شهادت : 1364/04/17
محل شهادت : نامشخص
�محل آرامگاه :یزد - طبس - فهالنج
زندگینامه
شهید امین الله ابراهیمی ثانی، که در خانواده ی کشاورز و زحمت کش متولد، و در دامن مادری از سلاله حضرت زهرا (س) پرورش یافت؛ از دوران کودکی بسیار مهربان و علاقه مند به مجالس مذهبی بود و پس از حادثه زلزله شهریور 1357 و ويران شدن خانه و مسکن، از کلاس اول راهنمایی به دليل وضع نامناسب مالی پدر و نداشتن مکان، به مشهد مقدس در حوزه علمیه ثبت نام و مشغول تحصیل در علوم دینیه گردید؛ اما بر اثر اوج انقلاب و تعطیل بودن مدارس علمیه، از مشهد به طبس مراجعت، و دوش به دوش پدر به امر کشاورزی مشغول گرديد.
پس از فرمان امام و تشکیل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در شهرستان طبس مشغول خدمت و در روستاهایی که در بخش دستگردان و دیهوک بنیاد مسکن فعالیت داشت با تراکتور انجام وظیفه می نمود و در دو نوبت از طرف بنیاد مسکن انقلاب اسلامی طبس به مناطق جنگی و سوسنگرد جهت بازسازی اعزام، و هر نوبت مدت چهار ماه به کار اشتغال داشت.
در زندگی بسیار صرفه جو و متدین بود، وجوه زحمت کشی خود را در امرار معاش خانواده به مصرف می رسانید و بدون رضایت پدر و مادر گامی بر نمی داشت مگر در مجالس مذهبی و راهپیمایی؛ با علاقه مندی زیاد فعالیت می نمود تا این که داوطلب خدمت مقدس سربازی گردید و دوران آموزشی را در کرمان، و سپس به لشگر گرگان منتقل، و از گرگان به کردستان ـ مریوان اعزام گردید.
پس از مدتی در مریوان، در حین انجام ماموریت بر اثر سانحه اتومبیل دچار ناراحتی از ناحیه پا و سر و صورت گرديد و جهت درمان جراحات وارده به تهران به بیمارستان منتقل، و چند روز تحت معالجه و درمان بود که پس از بهبودی برای ملاقات پدر و مادر، با استفاده از مرخصی استعلاجی به طبس و فهالنج رفت؛ بیشتر اوقات مشغول عبادت و خواندن قرآن و دعا براي امام بود و پیروزی رزمندگان را از خداوند مسئلت می نمود و دیگر همرزمان را تشویق و دلداری می داد، خلق و خوی پسندیده وی را لايق شهادت گردانيد.[۱]
پانویس
- ↑ سایت شهدای ارتش