شهیدابراهیم شابوتیان: تفاوت بین نسخهها
Beiranvand97 (بحث | مشارکتها) |
Fazayemajazi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | |||
− | |||
− | |||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
− | + | فرزند موسی در بیست و چهارم آبان ماه 1341 در شهرستان آبادان متولد شد. با پشت سر گذاشتن دوران کودکی، مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی گردید. وی تحصیلات خود را ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، به خدمت سربازی در ارتش اعزام شد. | |
− | فرزند | + | شهید شابوتیان در دوران انقلاب در آبادان فعالیت بسیار نمود و از آنجا که عناصر ضد انقلاب در آبادان بسیار بودند، در جستجوی عناصر ضد انقلاب و شناسایی آنها بسیار کوشا بود و همچنین خانه های تیمی و گروهک ها را شناسایی و به کمک نیروهای انقلابی منهدم می کردند. |
− | + | ابراهیم جوانی پاک، بی آلایش و مهربان و از کودکی به نماز و روزه اهمیت بسیار می داد و در انجام واجبات دینی و مذهبی بسیار کوشا بود و با شروع جنگ تحمیلی بر حسب وظیفه و عقیده وافر خود به ارزش های اسلامی و انسانی، راهی جبهه های حق علیه باطل شد و با جان و دل به دفاع از میهن اسلامی خود پرداخت. | |
− | + | سرانجام آن شهید گرانقدر در تاریخ 1362/01/22 در عملیات والفجر در منطقه تپه شرهانی بر اثر اصابت گلوله به سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای آبادان به خاک سپرده شد. | |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | سرانجام آن شهید گرانقدر در | + | |
− | + | ||
==خاطرات== | ==خاطرات== | ||
− | + | * خاطره از زبان همرزم شهید: | |
− | *خاطره از زبان همرزم شهید | + | |
− | + | ||
یک بار در منطقه ی درگیری با عراقی ها وضع بسیار عجیب و غریبی وجود داشت و سربازان و پاسداران فداکار هرکدام به کاری مشغول بودند. گویا جنگ خندق بر پا شده است. شهید شابوتیان، ضامن نارنجکی را کشیده و به طرف عراقی ها پرتاب کرد. بعد از مدتی که خبر عقب راندن عراقی ها توسط بچه ها پخش شد، به سمت جنازه های عراقی ها رفتیم و به دو سر جنازه مزدور عراقی برخوردیم و ابراهیم که برای اولین بار بود جنازه می دید، حالش دگرگون شد. | یک بار در منطقه ی درگیری با عراقی ها وضع بسیار عجیب و غریبی وجود داشت و سربازان و پاسداران فداکار هرکدام به کاری مشغول بودند. گویا جنگ خندق بر پا شده است. شهید شابوتیان، ضامن نارنجکی را کشیده و به طرف عراقی ها پرتاب کرد. بعد از مدتی که خبر عقب راندن عراقی ها توسط بچه ها پخش شد، به سمت جنازه های عراقی ها رفتیم و به دو سر جنازه مزدور عراقی برخوردیم و ابراهیم که برای اولین بار بود جنازه می دید، حالش دگرگون شد. | ||
− | |||
− | |||
منبع:سایت نویدشاهد | منبع:سایت نویدشاهد |
نسخهٔ ۳۱ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۱۳
زندگینامه
فرزند موسی در بیست و چهارم آبان ماه 1341 در شهرستان آبادان متولد شد. با پشت سر گذاشتن دوران کودکی، مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی گردید. وی تحصیلات خود را ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، به خدمت سربازی در ارتش اعزام شد. شهید شابوتیان در دوران انقلاب در آبادان فعالیت بسیار نمود و از آنجا که عناصر ضد انقلاب در آبادان بسیار بودند، در جستجوی عناصر ضد انقلاب و شناسایی آنها بسیار کوشا بود و همچنین خانه های تیمی و گروهک ها را شناسایی و به کمک نیروهای انقلابی منهدم می کردند. ابراهیم جوانی پاک، بی آلایش و مهربان و از کودکی به نماز و روزه اهمیت بسیار می داد و در انجام واجبات دینی و مذهبی بسیار کوشا بود و با شروع جنگ تحمیلی بر حسب وظیفه و عقیده وافر خود به ارزش های اسلامی و انسانی، راهی جبهه های حق علیه باطل شد و با جان و دل به دفاع از میهن اسلامی خود پرداخت. سرانجام آن شهید گرانقدر در تاریخ 1362/01/22 در عملیات والفجر در منطقه تپه شرهانی بر اثر اصابت گلوله به سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای آبادان به خاک سپرده شد.
خاطرات
- خاطره از زبان همرزم شهید:
یک بار در منطقه ی درگیری با عراقی ها وضع بسیار عجیب و غریبی وجود داشت و سربازان و پاسداران فداکار هرکدام به کاری مشغول بودند. گویا جنگ خندق بر پا شده است. شهید شابوتیان، ضامن نارنجکی را کشیده و به طرف عراقی ها پرتاب کرد. بعد از مدتی که خبر عقب راندن عراقی ها توسط بچه ها پخش شد، به سمت جنازه های عراقی ها رفتیم و به دو سر جنازه مزدور عراقی برخوردیم و ابراهیم که برای اولین بار بود جنازه می دید، حالش دگرگون شد.
منبع:سایت نویدشاهد