شهید یوسف کوهباری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱۶: سطر ۱۶:
  
 
بسیجی و تکاور شهید یوسف کوهباوی در سال 1345 به دنیا آمد و از دوران کودکی انس و الفت خاصی با خانواده و اطرافیان داشت و از هر فرصتی جهت کمک به دیگران استفاده میکرد و بخاطر مهربانی و مردم دارای مورد احترام اهل محل و دوستان بود اکثرا نماز اول وقت را ترک نمیکرد و اوقانی را به تفکر و اندیشه میگراند و در محل فردی آرام و خوش صحبت و سر به زیر بود و جواب نه به هیچ نیازمدنی نمی داد و خلوص و پاکی او باعث می شد اطرافیان از اعمال و کمارهای نیکش اطلاعی نداشته باشند و به دلیل شوق و علاقه به خدمت و تلاش شبها در مسجد به گشت و بازرسی و محافظت از جان و مال مردم میپرداخت و از اعضا فعال پایگاه بسیج بود و از بار مسئولیت محوله شانه خالی نمیکرد لذا پدر و مادر علاقه و اتکا خاصی به او داشتند و به او افتخار میکردند پس از اخذ مدرک دیپلم بنا بر وظیفه و نیاز به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و آموزشهای لازم را فرا گرفت اکثر دوره سربازی را در منطقه جنگی بود ولی هیچ وقت شکایتی نمیکرد و از حضور در مناطق جنگی لذت می برد و از افتخارات خود می دانست قبل از عملیات پیروزمند مرصاد به مرخصی آمد و چند روز در کنار خانواده بود سپس جهت عزیمت به جبهه و شرکت در عملیات خ دا حافظی نمود اصرار خ انواده در تمدید مرخصی و استراحت نمودن نتیجه نبخشید دست پدر و مادر را بوسید و گفت یا پیروز می شویم یا به شهادت میرسیم کشته شدن با عزت بهتر از زندگی با ننگ است سرانجام در عملیات مرصاد به همراه یگان تکاوری ذولفقار در شهریور ماه 1367 در شمال نفت شهر و در مبارزه با نفوذ منافقیت به شهادت رسید و همچون سرور و مولایش حسین بدنش 14 روز در بیابان مانده بود و بعد از آن به عقب انتقال یافت .
 
بسیجی و تکاور شهید یوسف کوهباوی در سال 1345 به دنیا آمد و از دوران کودکی انس و الفت خاصی با خانواده و اطرافیان داشت و از هر فرصتی جهت کمک به دیگران استفاده میکرد و بخاطر مهربانی و مردم دارای مورد احترام اهل محل و دوستان بود اکثرا نماز اول وقت را ترک نمیکرد و اوقانی را به تفکر و اندیشه میگراند و در محل فردی آرام و خوش صحبت و سر به زیر بود و جواب نه به هیچ نیازمدنی نمی داد و خلوص و پاکی او باعث می شد اطرافیان از اعمال و کمارهای نیکش اطلاعی نداشته باشند و به دلیل شوق و علاقه به خدمت و تلاش شبها در مسجد به گشت و بازرسی و محافظت از جان و مال مردم میپرداخت و از اعضا فعال پایگاه بسیج بود و از بار مسئولیت محوله شانه خالی نمیکرد لذا پدر و مادر علاقه و اتکا خاصی به او داشتند و به او افتخار میکردند پس از اخذ مدرک دیپلم بنا بر وظیفه و نیاز به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و آموزشهای لازم را فرا گرفت اکثر دوره سربازی را در منطقه جنگی بود ولی هیچ وقت شکایتی نمیکرد و از حضور در مناطق جنگی لذت می برد و از افتخارات خود می دانست قبل از عملیات پیروزمند مرصاد به مرخصی آمد و چند روز در کنار خانواده بود سپس جهت عزیمت به جبهه و شرکت در عملیات خ دا حافظی نمود اصرار خ انواده در تمدید مرخصی و استراحت نمودن نتیجه نبخشید دست پدر و مادر را بوسید و گفت یا پیروز می شویم یا به شهادت میرسیم کشته شدن با عزت بهتر از زندگی با ننگ است سرانجام در عملیات مرصاد به همراه یگان تکاوری ذولفقار در شهریور ماه 1367 در شمال نفت شهر و در مبارزه با نفوذ منافقیت به شهادت رسید و همچون سرور و مولایش حسین بدنش 14 روز در بیابان مانده بود و بعد از آن به عقب انتقال یافت .
<ref>[http://%20http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/%2023000 سایت شهدای ارتش]</ref>
+
<ref>[http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/%2023000 سایت شهدای ارتش]</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />

نسخهٔ ‏۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۴۳

شهید یوسف کوهباری

تاریخ تولد : 1345/04/06

تاریخ شهادت : 1367/04/31

محل شهادت : نامشخص

محل آرامگاه : خوزستان - اهواز - اهواز



زندگی نامه

بسیجی و تکاور شهید یوسف کوهباوی در سال 1345 به دنیا آمد و از دوران کودکی انس و الفت خاصی با خانواده و اطرافیان داشت و از هر فرصتی جهت کمک به دیگران استفاده میکرد و بخاطر مهربانی و مردم دارای مورد احترام اهل محل و دوستان بود اکثرا نماز اول وقت را ترک نمیکرد و اوقانی را به تفکر و اندیشه میگراند و در محل فردی آرام و خوش صحبت و سر به زیر بود و جواب نه به هیچ نیازمدنی نمی داد و خلوص و پاکی او باعث می شد اطرافیان از اعمال و کمارهای نیکش اطلاعی نداشته باشند و به دلیل شوق و علاقه به خدمت و تلاش شبها در مسجد به گشت و بازرسی و محافظت از جان و مال مردم میپرداخت و از اعضا فعال پایگاه بسیج بود و از بار مسئولیت محوله شانه خالی نمیکرد لذا پدر و مادر علاقه و اتکا خاصی به او داشتند و به او افتخار میکردند پس از اخذ مدرک دیپلم بنا بر وظیفه و نیاز به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و آموزشهای لازم را فرا گرفت اکثر دوره سربازی را در منطقه جنگی بود ولی هیچ وقت شکایتی نمیکرد و از حضور در مناطق جنگی لذت می برد و از افتخارات خود می دانست قبل از عملیات پیروزمند مرصاد به مرخصی آمد و چند روز در کنار خانواده بود سپس جهت عزیمت به جبهه و شرکت در عملیات خ دا حافظی نمود اصرار خ انواده در تمدید مرخصی و استراحت نمودن نتیجه نبخشید دست پدر و مادر را بوسید و گفت یا پیروز می شویم یا به شهادت میرسیم کشته شدن با عزت بهتر از زندگی با ننگ است سرانجام در عملیات مرصاد به همراه یگان تکاوری ذولفقار در شهریور ماه 1367 در شمال نفت شهر و در مبارزه با نفوذ منافقیت به شهادت رسید و همچون سرور و مولایش حسین بدنش 14 روز در بیابان مانده بود و بعد از آن به عقب انتقال یافت . [۱]

پانویس

  1. سایت شهدای ارتش