شهیداحمد رضا کمالی قشرباطی: تفاوت بین نسخهها
Fazayemajazi (بحث | مشارکتها) جز (Fazayemajazi صفحهٔ شهید احمدرضا کمالی قشر باطی را به شهید احمد رضا کمالی قشرباطی منتقل کرد) |
Arameshi9706 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | بسمه تعالی وصیتنامه شهید ﴿الَّذينَ آمَنوا يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا أَولِياءَ الشَّيطانِ ۖ إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا﴾. اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد میکنند، پس شما با دوستان شیطان بجنگید که مکر و سیاست شیطان بسیار و ضعیف است. حال که به جبهه میروم و پای را در چکمه مینهم و سینه دشمن را نشانه میگیرم، نه به منظور کینه و خصم است، بلکه برای احیا دین، شرافت، حیثیت اسلام و صدور انقلابم است. از خدای بزرگ میخواهم که مرا یاری کند تا در راه او گاه بردارم و تمامی وجودم در راه رضای او باشد. در این رهگذر هر گلولهای که در تنم وارد شود، به یاد خدا تحمل خواهم نمود و از او میخواهم که قدرت صبر و طاقت به من عطا کند تا تمام وجودم را در راه اسلام عزیز فدا کنم. در ضمن برادران و خواهران من بدانید که من آگاهانه در این راه قدم نهادم و هیچ کس مرا مجبور به این کار نکرده است، به غیر از امر امام عزیزمان خمینی بتشکن و فرمان مولایمان حضرت علی(ع). من به طور یقین درک کردهام که شهادت تصادفی نیست، لیاقت و سعادتی است بس بزرگ که آن هم نصیب همگان نمیشود. مادر عزیز و پدر گرامیم هیچ میدانید که فرزندتان را داماد کردهاید؟ هیچکس در روز دامادی پسرش گریه نمیکند، بلکه باید شادی کند. مادر عزیز خدا را شکر کن امتحان خودت را پس دادی و قربانیت را تقدیم پروردگار عزیز نمودی. مادر عزیز خوشا به حالت، تو را مادر شهید صدا میزنند. از کلیهی برادران میخواهم که هیچ ناراحت نباشید و مثل حضرت سجاد(ع) که بعد از شهادت امام حسین(ع) در مقابل یزید ایستاد و او را محکوم کرد، شما هم جلوی آمریکای خونخوار بایستید. مرگ بر آمریکا... | + | بسمه تعالی وصیتنامه شهید ﴿الَّذينَ آمَنوا يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا أَولِياءَ الشَّيطانِ ۖ إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا﴾. اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد میکنند، پس شما با دوستان شیطان بجنگید که مکر و سیاست شیطان بسیار و ضعیف است. حال که به جبهه میروم و پای را در چکمه مینهم و سینه دشمن را نشانه میگیرم، نه به منظور کینه و خصم است، بلکه برای احیا دین، شرافت، حیثیت اسلام و صدور انقلابم است. از خدای بزرگ میخواهم که مرا یاری کند تا در راه او گاه بردارم و تمامی وجودم در راه رضای او باشد. در این رهگذر هر گلولهای که در تنم وارد شود، به یاد خدا تحمل خواهم نمود و از او میخواهم که قدرت صبر و طاقت به من عطا کند تا تمام وجودم را در راه اسلام عزیز فدا کنم. در ضمن برادران و خواهران من بدانید که من آگاهانه در این راه قدم نهادم و هیچ کس مرا مجبور به این کار نکرده است، به غیر از امر امام عزیزمان خمینی بتشکن و فرمان مولایمان حضرت علی(ع). من به طور یقین درک کردهام که شهادت تصادفی نیست، لیاقت و سعادتی است بس بزرگ که آن هم نصیب همگان نمیشود. مادر عزیز و پدر گرامیم هیچ میدانید که فرزندتان را داماد کردهاید؟ هیچکس در روز دامادی پسرش گریه نمیکند، بلکه باید شادی کند. مادر عزیز خدا را شکر کن امتحان خودت را پس دادی و قربانیت را تقدیم پروردگار عزیز نمودی. مادر عزیز خوشا به حالت، تو را مادر شهید صدا میزنند. از کلیهی برادران میخواهم که هیچ ناراحت نباشید و مثل حضرت سجاد(ع) که بعد از شهادت امام حسین(ع) در مقابل یزید ایستاد و او را محکوم کرد، شما هم جلوی آمریکای خونخوار بایستید. مرگ بر آمریکا...<ref>[http://ajashohada.ir/Home/Martyrdetails/22870 سایت شهدای ارتش]</ref> |
+ | |||
− | |||
− | |||
== ردهها == | == ردهها == | ||
سطر ۲۰: | سطر ۱۹: | ||
[[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
[[رده: شهدای شهرستان تربت حیدریه]] | [[رده: شهدای شهرستان تربت حیدریه]] | ||
+ | |||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> |
نسخهٔ ۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۲۷
شهید احمدرضا کمالی قشرباطی تاریخ تولد :1344/06/10 تاریخ شهادت : 1366/06/26 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه :خراسان رضوی - تربت حیدریه - بهشت شهیداحمدرضاکمالی
وصیت نامه
بسمه تعالی وصیتنامه شهید ﴿الَّذينَ آمَنوا يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا أَولِياءَ الشَّيطانِ ۖ إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا﴾. اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد میکنند، پس شما با دوستان شیطان بجنگید که مکر و سیاست شیطان بسیار و ضعیف است. حال که به جبهه میروم و پای را در چکمه مینهم و سینه دشمن را نشانه میگیرم، نه به منظور کینه و خصم است، بلکه برای احیا دین، شرافت، حیثیت اسلام و صدور انقلابم است. از خدای بزرگ میخواهم که مرا یاری کند تا در راه او گاه بردارم و تمامی وجودم در راه رضای او باشد. در این رهگذر هر گلولهای که در تنم وارد شود، به یاد خدا تحمل خواهم نمود و از او میخواهم که قدرت صبر و طاقت به من عطا کند تا تمام وجودم را در راه اسلام عزیز فدا کنم. در ضمن برادران و خواهران من بدانید که من آگاهانه در این راه قدم نهادم و هیچ کس مرا مجبور به این کار نکرده است، به غیر از امر امام عزیزمان خمینی بتشکن و فرمان مولایمان حضرت علی(ع). من به طور یقین درک کردهام که شهادت تصادفی نیست، لیاقت و سعادتی است بس بزرگ که آن هم نصیب همگان نمیشود. مادر عزیز و پدر گرامیم هیچ میدانید که فرزندتان را داماد کردهاید؟ هیچکس در روز دامادی پسرش گریه نمیکند، بلکه باید شادی کند. مادر عزیز خدا را شکر کن امتحان خودت را پس دادی و قربانیت را تقدیم پروردگار عزیز نمودی. مادر عزیز خوشا به حالت، تو را مادر شهید صدا میزنند. از کلیهی برادران میخواهم که هیچ ناراحت نباشید و مثل حضرت سجاد(ع) که بعد از شهادت امام حسین(ع) در مقابل یزید ایستاد و او را محکوم کرد، شما هم جلوی آمریکای خونخوار بایستید. مرگ بر آمریکا...[۱]