شهید علی ابراهیمی - متولد سال 1339: تفاوت بین نسخه‌ها
(صفحه‌ای جدید حاوی «شهید علی ابراهیمی تاریخ تولد : 1339/09/02 تاریخ شهادت : 1361/01/02 محل شهادت : نامشخص...» ایجاد کرد) |
Beiranvand97 (بحث | مشارکتها) |
||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
| − | |||
تاریخ تولد : 1339/09/02 | تاریخ تولد : 1339/09/02 | ||
| + | |||
| + | |||
تاریخ شهادت : 1361/01/02 | تاریخ شهادت : 1361/01/02 | ||
| − | محل شهادت : نامشخص | + | |
| + | محل شهادت : نامشخص | ||
| + | |||
| + | |||
محل آرامگاه : ایلام - شیروان وچرداول - امامزاده عباس | محل آرامگاه : ایلام - شیروان وچرداول - امامزاده عباس | ||
| − | زندگینامه | + | |
| + | |||
| + | |||
| + | ==زندگینامه== | ||
شهید علی ابراهیمی فرزند علی محمد، و حیات خانم بهرامی، در تاريخ، 1340/01/22 در روستای بوژان بخش شیروان، شهرستان شیروان، چرداول دیده به جهان گشود، وی تحصیلات خود را تا ششم قدیم ادامه داد اما به علت نبود امکانات آموزشی مناسب در منطقه، و همچنین فقر مالی، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد تا این که با رسیدن به سن قانونی انجام خدمت مقدس سربازی، به عنوان سرباز وارد ارتش شد و در تاریخ، 1361/06/01 در غرب شوش، در اثر ترکش خمپاره به بدنش به شهادت رسید. | شهید علی ابراهیمی فرزند علی محمد، و حیات خانم بهرامی، در تاريخ، 1340/01/22 در روستای بوژان بخش شیروان، شهرستان شیروان، چرداول دیده به جهان گشود، وی تحصیلات خود را تا ششم قدیم ادامه داد اما به علت نبود امکانات آموزشی مناسب در منطقه، و همچنین فقر مالی، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد تا این که با رسیدن به سن قانونی انجام خدمت مقدس سربازی، به عنوان سرباز وارد ارتش شد و در تاریخ، 1361/06/01 در غرب شوش، در اثر ترکش خمپاره به بدنش به شهادت رسید. | ||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
مزار این شهید گرامي در جوار امامزاده عباس (ع)، بخش شیروان، شهرستان شیروان، چرداول قرار دارد. | مزار این شهید گرامي در جوار امامزاده عباس (ع)، بخش شیروان، شهرستان شیروان، چرداول قرار دارد. | ||
| − | وصیت نامه | + | |
| + | |||
| + | |||
| + | |||
| + | ==وصیت نامه== | ||
شمه ای از وصیت نامه شهید علی ابراهیمی | شمه ای از وصیت نامه شهید علی ابراهیمی | ||
| + | |||
| + | |||
قال امام حسین(ع): | قال امام حسین(ع): | ||
| + | |||
| + | |||
موت فی عز خیر من حیات فی ذل؛ مرگ با عزت ارزشمند است از زندگی با ذلت. | موت فی عز خیر من حیات فی ذل؛ مرگ با عزت ارزشمند است از زندگی با ذلت. | ||
| + | |||
| + | |||
پروردگارا، به یگانگی تو شهادت می دهم و با قلبی مملو از عشق و مهر و محبت به تو، مشتاق شهادتم. | پروردگارا، به یگانگی تو شهادت می دهم و با قلبی مملو از عشق و مهر و محبت به تو، مشتاق شهادتم. | ||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
بارالها، اگر مرا از دوستان خود جداسازی، میان اهل بلا رها سازی و با دشمنان خود عقوبت کنی تا بر عذاب و سوزش آتش صبر توانم کرد اما جدایی تو را چگونه تحمل نمایم. | بارالها، اگر مرا از دوستان خود جداسازی، میان اهل بلا رها سازی و با دشمنان خود عقوبت کنی تا بر عذاب و سوزش آتش صبر توانم کرد اما جدایی تو را چگونه تحمل نمایم. | ||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
پروردگارا، مرا در این راهم (شهادت فی سبیل الله ) هدایت کن و از هر گونه لغزش مصون و در امانم دار. | پروردگارا، مرا در این راهم (شهادت فی سبیل الله ) هدایت کن و از هر گونه لغزش مصون و در امانم دار. | ||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
قلبم را در دست می گیرم شاید این آخرین دیدار کتبی من و ملتم و خانواده ام باشد، البته من کوچکتر از آنم كه ملتی را وصیت کنم که کوچک و بزرگ آن در به اهتزاز در آوردن پرچم توحید کوشا هستند، اما به عنوان یک برادر و یک خدمتگذار به میهن، به تمامی شما وصیت می کنم، امام را تنها نگذارید راه امام را ادامه دهيد و درخت انقلاب را که ثمره ی خون هزاران لاله ی پرپر شده است تا پای جان حفظ، و کشتی انقلاب اسلامی ایران را از تند بادهای شرق و طوفان های غرب نجات بخشید و به ساحل جمهوری اسلامی بکشانید. | قلبم را در دست می گیرم شاید این آخرین دیدار کتبی من و ملتم و خانواده ام باشد، البته من کوچکتر از آنم كه ملتی را وصیت کنم که کوچک و بزرگ آن در به اهتزاز در آوردن پرچم توحید کوشا هستند، اما به عنوان یک برادر و یک خدمتگذار به میهن، به تمامی شما وصیت می کنم، امام را تنها نگذارید راه امام را ادامه دهيد و درخت انقلاب را که ثمره ی خون هزاران لاله ی پرپر شده است تا پای جان حفظ، و کشتی انقلاب اسلامی ایران را از تند بادهای شرق و طوفان های غرب نجات بخشید و به ساحل جمهوری اسلامی بکشانید. | ||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
همه باید بدانید که این انقلاب انقلابی است که تن تمام دشمنان اسلام را به لرزه در آورده و این فتنه گران برآنند که به هر طریقی ضربه ای به این انقلاب بزنند، ولی به امید خدا با هوشیاری شما، تمامی افکار آنان نقش بر آب می شود. | همه باید بدانید که این انقلاب انقلابی است که تن تمام دشمنان اسلام را به لرزه در آورده و این فتنه گران برآنند که به هر طریقی ضربه ای به این انقلاب بزنند، ولی به امید خدا با هوشیاری شما، تمامی افکار آنان نقش بر آب می شود. | ||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
پدر و مادر و برادرانم، وصیت می کنم که اگر خداوند متعال مرا پذیرفت، مبادا ناراحت شوید و بدانید که من مورد لطف و رحمت پروردگارم قرار گرفته ام، مادر عزیز، پیمودن راه برادر شهیدم، علی نور یگانه، هدف من و مجاورت و همسایگی او آرزوی دیرینه ی من بود، خوشا بر من که به آرزویم رسيدم. | پدر و مادر و برادرانم، وصیت می کنم که اگر خداوند متعال مرا پذیرفت، مبادا ناراحت شوید و بدانید که من مورد لطف و رحمت پروردگارم قرار گرفته ام، مادر عزیز، پیمودن راه برادر شهیدم، علی نور یگانه، هدف من و مجاورت و همسایگی او آرزوی دیرینه ی من بود، خوشا بر من که به آرزویم رسيدم. | ||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
سپاسگذارم ای رب متعال... امیدوارم رفتن من چون قطره ای باشد که از دریايی جدا شود و هیچ گونه لغزشی در اراده ی خلل ناپذیر شما رخ ندهد، ادامه دهنده راهم باشید همان طوری که من راه حسین (ع) را ادامه دادم تا موجب شادی روح من و هزاران رزمنده ی شهید دیگر شويد. | سپاسگذارم ای رب متعال... امیدوارم رفتن من چون قطره ای باشد که از دریايی جدا شود و هیچ گونه لغزشی در اراده ی خلل ناپذیر شما رخ ندهد، ادامه دهنده راهم باشید همان طوری که من راه حسین (ع) را ادامه دادم تا موجب شادی روح من و هزاران رزمنده ی شهید دیگر شويد. | ||
در پایان شما را به صبر و تقوا سفارش می کنم، به امید این که دشمنان اسلام از سپر صبر و تقوایتان به ستوه برآیند، با امید آن روز که خورشید اسلام بر سراسر جهان به تابش در آمده و دل های حسرت زده از سلطه ی جباران، مملو از شادی و شادمانی گردد و استعمارگران رهسپار نابودی شوند. | در پایان شما را به صبر و تقوا سفارش می کنم، به امید این که دشمنان اسلام از سپر صبر و تقوایتان به ستوه برآیند، با امید آن روز که خورشید اسلام بر سراسر جهان به تابش در آمده و دل های حسرت زده از سلطه ی جباران، مملو از شادی و شادمانی گردد و استعمارگران رهسپار نابودی شوند. | ||
منبع: سایت شهدای ارتش | منبع: سایت شهدای ارتش | ||
نسخهٔ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۰۹
تاریخ تولد : 1339/09/02
تاریخ شهادت : 1361/01/02
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه : ایلام - شیروان وچرداول - امامزاده عباس
زندگینامه
شهید علی ابراهیمی فرزند علی محمد، و حیات خانم بهرامی، در تاريخ، 1340/01/22 در روستای بوژان بخش شیروان، شهرستان شیروان، چرداول دیده به جهان گشود، وی تحصیلات خود را تا ششم قدیم ادامه داد اما به علت نبود امکانات آموزشی مناسب در منطقه، و همچنین فقر مالی، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد تا این که با رسیدن به سن قانونی انجام خدمت مقدس سربازی، به عنوان سرباز وارد ارتش شد و در تاریخ، 1361/06/01 در غرب شوش، در اثر ترکش خمپاره به بدنش به شهادت رسید.
مزار این شهید گرامي در جوار امامزاده عباس (ع)، بخش شیروان، شهرستان شیروان، چرداول قرار دارد.
وصیت نامه
شمه ای از وصیت نامه شهید علی ابراهیمی
قال امام حسین(ع):
موت فی عز خیر من حیات فی ذل؛ مرگ با عزت ارزشمند است از زندگی با ذلت.
پروردگارا، به یگانگی تو شهادت می دهم و با قلبی مملو از عشق و مهر و محبت به تو، مشتاق شهادتم.
بارالها، اگر مرا از دوستان خود جداسازی، میان اهل بلا رها سازی و با دشمنان خود عقوبت کنی تا بر عذاب و سوزش آتش صبر توانم کرد اما جدایی تو را چگونه تحمل نمایم.
پروردگارا، مرا در این راهم (شهادت فی سبیل الله ) هدایت کن و از هر گونه لغزش مصون و در امانم دار.
قلبم را در دست می گیرم شاید این آخرین دیدار کتبی من و ملتم و خانواده ام باشد، البته من کوچکتر از آنم كه ملتی را وصیت کنم که کوچک و بزرگ آن در به اهتزاز در آوردن پرچم توحید کوشا هستند، اما به عنوان یک برادر و یک خدمتگذار به میهن، به تمامی شما وصیت می کنم، امام را تنها نگذارید راه امام را ادامه دهيد و درخت انقلاب را که ثمره ی خون هزاران لاله ی پرپر شده است تا پای جان حفظ، و کشتی انقلاب اسلامی ایران را از تند بادهای شرق و طوفان های غرب نجات بخشید و به ساحل جمهوری اسلامی بکشانید.
همه باید بدانید که این انقلاب انقلابی است که تن تمام دشمنان اسلام را به لرزه در آورده و این فتنه گران برآنند که به هر طریقی ضربه ای به این انقلاب بزنند، ولی به امید خدا با هوشیاری شما، تمامی افکار آنان نقش بر آب می شود.
پدر و مادر و برادرانم، وصیت می کنم که اگر خداوند متعال مرا پذیرفت، مبادا ناراحت شوید و بدانید که من مورد لطف و رحمت پروردگارم قرار گرفته ام، مادر عزیز، پیمودن راه برادر شهیدم، علی نور یگانه، هدف من و مجاورت و همسایگی او آرزوی دیرینه ی من بود، خوشا بر من که به آرزویم رسيدم.
سپاسگذارم ای رب متعال... امیدوارم رفتن من چون قطره ای باشد که از دریايی جدا شود و هیچ گونه لغزشی در اراده ی خلل ناپذیر شما رخ ندهد، ادامه دهنده راهم باشید همان طوری که من راه حسین (ع) را ادامه دادم تا موجب شادی روح من و هزاران رزمنده ی شهید دیگر شويد. در پایان شما را به صبر و تقوا سفارش می کنم، به امید این که دشمنان اسلام از سپر صبر و تقوایتان به ستوه برآیند، با امید آن روز که خورشید اسلام بر سراسر جهان به تابش در آمده و دل های حسرت زده از سلطه ی جباران، مملو از شادی و شادمانی گردد و استعمارگران رهسپار نابودی شوند.
منبع: سایت شهدای ارتش
