شهید علی اصغر مافی: تفاوت بین نسخه‌ها
Arameshi9706 (بحث | مشارکتها) |
|||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
بسمه تعالی | بسمه تعالی | ||
| − | نام علی اصغر مافی | + | نام [[علی اصغر مافی]] |
نام پدر علی اکبر | نام پدر علی اکبر | ||
نام مادر اقدس | نام مادر اقدس | ||
| − | محل شهادت ام الرصاص | + | محل شهادت [[ام الرصاص]] |
| − | محل تولد قزوین تاریخ تولد ۱۳۴۹/۰۴/۱۰ | + | محل تولد [[قزوین]] تاریخ تولد [[۱۳۴۹/۰۴/۱۰]] |
| − | محل شهادت ام الرصاص تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ | + | محل شهادت [[ام الرصاص]] تاریخ شهادت [[۱۳۶۵/۱۰/۰۴]] |
| − | استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت - | + | استان محل شهادت [[بصره]] شهر محل شهادت - |
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی | وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی | ||
تحصیلات اول متوسطه رشته تجربی | تحصیلات اول متوسطه رشته تجربی | ||
عملیات سال تفحص 1376 | عملیات سال تفحص 1376 | ||
محل کار بنیاد تحت پوشش | محل کار بنیاد تحت پوشش | ||
| − | مزار شهید قزوین - قزوین | + | مزار [[شهید]] [[قزوین]] - قزوین |
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
| − | مافی، علی‌اصغر: دهم تیر ۱۳۴۹، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علی‌اکبر، کارمند بود و مادرش اقدس نام داشت. دانش‌آموز اول متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در ام‌الرصاص عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال۱۳۷۶ پس از تفحص در گلزار | + | [[مافی، علی‌اصغر]] : دهم تیر ۱۳۴۹، در شهر [[قزوین]] به دنیا آمد. پدرش علی‌اکبر، [[کارمند]] بود و مادرش اقدس نام داشت. دانش‌آموز اول متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در [[ام‌الرصاص]] عراق به [[شهادت]] رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال۱۳۷۶ پس از تفحص در گلزار [[شهدا]] ی زادگاهش به خاک سپرده شد. |
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
| − | + | [[شهید]] ، [[على اصغر مافى]] : امروز اسلام بیش از هر چیز به مقاومت و پایدارى نیازمند است. امروز اسلام پس از ۱۴۰۰ سال تجدید حیات پیدا کرده است و حیات او در [[جهاد]] استحکام و استواری پیدا مى کند. امروز ما هستیم که باید به مسؤولیت هاى خطیر خویش عمل کنیم؛ مسؤولیتى بس عظیم که بر دوشمان نهاده اند. امروز فریاد استقامت در جبهه ها معنا پیدا کرده است و در این برهه از زمان -که نور خدا، عشق خدا، صداى خدا، حجّت خدا و دست خدا در جبهه ها نمایان است- بر من و توى مسلمان واجب است که به میعادگاه عاشقان حسینى، زاهدان شب و شیران روز بشتابیم و به نداى اسلام عزیز و [[امام]] بزرگوار لبیک گوییم و سلاح بر زمین افتاده ی برادر مسلمان خود را برداریم و با او میثاق ببندیم... و چه زیبا که در این راه، یک جان سپردن که هیچ، اى کاش دَه ها جان می داشتم و در این راه فدا مى کردم. اى عزیزان! بعد از من موظفید همواره به فکر خدا باشید و کارهایتان را براى خدا و رضاى او انجام دهید و همواره با قرآن و اهل بیت انس داشته باشید، در نماز جماعت و جمعه شرکت کنید، دست از پیروى امام بزرگوار برندارید، در صحنه حضور داشته باشید و -ان شاء اللّه- این [[انقلاب]] را به دست صاحب اصلیش بسپارید. ...و هم چنین خدمت خواهرانم سلام عرض مى کنم. از شما عزیزان نیز حلالیّت مى طلبم و شما را به حجاب فاطمه گونه سفارش مى نمایم. پدر عزیزم! امیدوارم بعد از من راهم را ادامه بدهى و مادرم! هم چو [[زینب(س)]] صبر داشته باش و بچه ها را خوب تربیت نما تا در این راه -که راه راست و راه خدا مى باشد- قدم بردارند و رهبر عزیزشان را یارى نمایند. (۱۶۵۸۳۵۳) والسلام على من اتبع الهدى ۲۷/۹/۶۵<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1892 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 [[شهید]] استان قزوین]</ref> | |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
نسخهٔ ۹ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۴۲
بسمه تعالی نام علی اصغر مافی نام پدر علی اکبر نام مادر اقدس محل شهادت ام الرصاص محل تولد قزوین تاریخ تولد ۱۳۴۹/۰۴/۱۰ محل شهادت ام الرصاص تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت - وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی تحصیلات اول متوسطه رشته تجربی عملیات سال تفحص 1376 محل کار بنیاد تحت پوشش مزار شهید قزوین - قزوین
زندگی نامه
مافی، علی‌اصغر : دهم تیر ۱۳۴۹، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علی‌اکبر، کارمند بود و مادرش اقدس نام داشت. دانش‌آموز اول متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در ام‌الرصاص عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال۱۳۷۶ پس از تفحص در گلزار شهدا ی زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
شهید ، على اصغر مافى : امروز اسلام بیش از هر چیز به مقاومت و پایدارى نیازمند است. امروز اسلام پس از ۱۴۰۰ سال تجدید حیات پیدا کرده است و حیات او در جهاد استحکام و استواری پیدا مى کند. امروز ما هستیم که باید به مسؤولیت هاى خطیر خویش عمل کنیم؛ مسؤولیتى بس عظیم که بر دوشمان نهاده اند. امروز فریاد استقامت در جبهه ها معنا پیدا کرده است و در این برهه از زمان -که نور خدا، عشق خدا، صداى خدا، حجّت خدا و دست خدا در جبهه ها نمایان است- بر من و توى مسلمان واجب است که به میعادگاه عاشقان حسینى، زاهدان شب و شیران روز بشتابیم و به نداى اسلام عزیز و امام بزرگوار لبیک گوییم و سلاح بر زمین افتاده ی برادر مسلمان خود را برداریم و با او میثاق ببندیم... و چه زیبا که در این راه، یک جان سپردن که هیچ، اى کاش دَه ها جان می داشتم و در این راه فدا مى کردم. اى عزیزان! بعد از من موظفید همواره به فکر خدا باشید و کارهایتان را براى خدا و رضاى او انجام دهید و همواره با قرآن و اهل بیت انس داشته باشید، در نماز جماعت و جمعه شرکت کنید، دست از پیروى امام بزرگوار برندارید، در صحنه حضور داشته باشید و -ان شاء اللّه- این انقلاب را به دست صاحب اصلیش بسپارید. ...و هم چنین خدمت خواهرانم سلام عرض مى کنم. از شما عزیزان نیز حلالیّت مى طلبم و شما را به حجاب فاطمه گونه سفارش مى نمایم. پدر عزیزم! امیدوارم بعد از من راهم را ادامه بدهى و مادرم! هم چو زینب(س) صبر داشته باش و بچه ها را خوب تربیت نما تا در این راه -که راه راست و راه خدا مى باشد- قدم بردارند و رهبر عزیزشان را یارى نمایند. (۱۶۵۸۳۵۳) والسلام على من اتبع الهدى ۲۷/۹/۶۵[۱]
