شهید غلام رضا حطم: تفاوت بین نسخهها
Barkhordari (بحث | مشارکتها) |
Barkhordari (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۴۹: | سطر ۴۹: | ||
[[رده: شهدا]] | [[رده: شهدا]] | ||
[[رده: شهدای دفاع مقدس]] | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
− | [[رده: شهدای سپاه پاسداران | + | [[رده: شهدای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] |
[[رده: شهدای ایران]] | [[رده: شهدای ایران]] |
نسخهٔ ۲۳ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۵۸
زندگي نامه
برادر غلامرضا در تاريخ یکفروردینماه سال ۱۳۴۷ در خانوادهای متدين و رنجديده چشم به جهان گشود و از همان كودكي تحت تعليم پدر بزرگوار و برادران خود قرار گرفت و دستورات و احكام اسلامي را در حداقل زمان ممكن فرامیگرفت.
دوران تحصيلات دبستاني را با موفقيت كامل پشت سر گذاشت و پسازآن وارد دوران راهنمايي شد. در اين دوران تحصيل بود كه انقلاب شكوهمند اسلامي جوشش خود را آغاز كرد و غلامرضا باوجود سن كم در بيشتر برنامهها شركت فعال داشت او فرزند جلسه و قرآن بود و از همان كودكي به جلسه قرائت قرآن مسجد نجفيه روي آورد و يكي از اعضاي فعال اين جلسه بود وي بهواسطه اخلاق نيكويي كه داشت دوستان خود را كه همان فرزندان مسجد و جلسه بودند موردتوجه قرارداد. غلامرضا دوران دبيرستان خود را در هنرستان شهيد مظلوم بهشتي در رشته برق آغاز كرد و در اين رشته بسيار علاقه از خويش نشان داد و توانست با موفقيت كامل اين دوران را به پايان برساند وي در طول درس خواندن براي گذران زندگي با استفاده از تجربههای قبلي و درسي خود برقکاری در منـازل را بهتنهایی انجام میداد. غلامرضا ازآنجاییکه علاقه زيادي به دوستان خود داشت در كارهايي كه دوستان به او میگفتند تا انجام كامل آن دست برنمیکشید. وي عاشق اباعبدالله بود و ازاینرو بود كه در روزهاي عاشورا و تاسوعاي حسيني و در مراسم دهه خونين عاشورا در مجالس و عزاداري مولايش كه او را اسوه خود قرار داده بود شركت فعال و بیدریغ داشت.
غلامرضا پس از سه بار شركت در جبهههای نبرد ازآنجاییکه عاشق امام و جبهه بود باوجوداینکه در كنكور دانشگاه امام حسين (ع) سپاه پاسداران و دانشگاه نيروي دريايي با موفقيت رتبهای بالا به دست آورده بود اما شركت در جبهه را مسئوليتي میدانست كه هیچگاه آن را بر زمين نگذاشته بود و حال نيز دانشگاه را رها كرده و در تاريخ ۱۳۶۶/۱۲/۵ به جبهههای نبرد اعزام شد و براي چندمين بار به گردان حماسهساز بلال لشكر ۷ وليعصر (عج) رفت و به ارتفاعات صعبالعبور غرب ميهن اسلامي اعزام شد و اینزمانی بود كه عمليات پيروزمندانه والفجر ۱۰شروعشده بود و در آن شب كه ستارههای آسمان شاهد حماسههای فرزندان غيور اين ملت بودند غلامرضا نيز بر دشمنان بعثي شجاعانه يورش میآورد و سرانجام در صبح روز ۴ فروردين ۱۳۶۷ در ارتفاعات ريشن براي برپايي جمهوري اسلامي در كشور مظلوم عراق هدف اصابت گلوله كفار بعثي قرار گرفت و روح پرفتوحش به آسمانها پر كشيد.
وصیتنامه
نصیحت برادر کوچکتان را عمل کنید. همیشه به یاد خدا باشید و پیرو خط امام، مسجد را ترک نکنید و جلسات قرائت قرآن را همیشه برگزار کنید.
«بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفى خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
دفتر قلبم را باز مىکنم و بر اول برگش نام تو را مىنویسم و سخنم را با نام تو آغاز مىکنم. اى آفریننده جهان هستى و اى قادر متعال اى کسى که همه قدرتها در ید قدرت توست. اى درهم شکننده ستمگران و یارى دهنده مظلومان، اى محبوب دلهاى شکسته به تو پناه مىآوریم چه گناهان و چه معصیتها که در پیشگاهت مرتکب شدهام پروردگارا در محضرت به کدامین گناهم اعتراف کنم که خود ناظر به تمام اعمالم بودهاى.
پروردگارا مىدانم که گناهانم آنقدر بزرگ است که قابل بخشش نیست و اما این را هم مىدانم که تو آنقدر کریمى و رحیمى که هر که را بخواهى عفو میکنى و من نیز امید به عفو و گذشت تو دارم. پروردگارا با عدالت با من رفتار مکن بلکه با عفو و بخشش با من رفتار کن.
پروردگارا مرا در راهى که قدم گذاشتهام ثابت قدم و استوار بگردان پروردگارا.
اى معبود من اى امید آرزوى من آرزوهایم این است که در دنیا زیارت حسین ابن على (ع) و در آخرت شفاعت امام حسین (ع) را نصیبم گردانی.
پروردگارا مرگم را شهادت و زندگیم را قدم گذاشتن در راه شهیدان قرار بده.
پروردگارا امام امت را تا انقلاب حضرت ولى عصر (عج) حفظ بگردان و امت امام را توفیق پیروى از امام عطا بفرما.
خطاب به دوستان: نصیحت برادر کوچکتان را عمل کنید همیشه بیاد خدا باشید و پیرو خط امام، مسجد را ترک نکنید و جلسات قرائت قرآن را همیشه برگزار کنید.
خطاب به پدر و مادرم: مىدانم که از بدو تولدم تا به حال غیر از ناراحتى و درد سر چیزى برایتان نداشتهام مادر عزیزم مىدانم که در زندگى مصیبتهاى زیادى را دیدهاى و این بار فراق من نیز برایت مشکل خواهد بود ولى صبر را پیشه خود کن که خدا با صابران است.
و اما پدر عزیزم مىدانم که تو نیز چون مادرم در زندگیت مصیبتهاى زیادى را دیدهاى ولى همیشه دیدهام که از همه صابرتر بودهاى این بار نیز صبر داشته باش.
برادران و خواهران عزیزم پدر و مادرم را دلدارى دهید و امید به خدا داشته باشید همچنین به خواهر بزرگم و فرزندانش بسیار سر بزنید و مواظب آنها باشید. دیگر عرضى ندارم بجز سلامتى همگى شما.
والسلام بنده کوچک خدا غلامرضا حطم 66/12/25 ساعت 10:50»
منبع : سایت فاتحان
http://www.fatehan.ir/page.aspx?pid=123&postid=102956