شهید قاسم غریب: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۶: سطر ۶:
 
|شهرت                  =  
 
|شهرت                  =  
 
|دین و مذهب            = [[مسلمان]]، [[شیعه]]
 
|دین و مذهب            = [[مسلمان]]، [[شیعه]]
|تولد                  = گلستان گرگان روستای سید میران[[زادروزهای|1361/1/1]]  
+
|تولد                  = گلستان ،گرگان، روستای سید میران[[زادروزهای|1361/1/1]]  
 
|شهادت                  = سوریه، ارتفاعات تلمور[[الگو:شهدای 24رمضان|1394/رمضان/24]]  
 
|شهادت                  = سوریه، ارتفاعات تلمور[[الگو:شهدای 24رمضان|1394/رمضان/24]]  
 
|وفات                  =  
 
|وفات                  =  

نسخهٔ ‏۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۱۶

قاسم غریب
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد گلستان ،گرگان، روستای سید میران1361/1/1
شهادت سوریه، ارتفاعات تلمور1394/رمضان/24
یگانهای خدمت سپاه

زندگینامه

شهید قاسم غریب در تاریخ 1361/1/1 در روستای سیدمیران از توابع شهرستان گرگان در استان گلستان به دنیا آمد . او فرزند دوم خانواده ای بود که سه برادر و یک خواهر را در خود جای داده بود . قاسم غریب در سال 1379 بعد از اخذ مدرک دیپلم در کنکور دانشکده افسری دانشگاه امام حسین (ع) شرکت کرد و قبول شد و رسما به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد . او 5 سال بعد در سال 1384 در شهر قم ازدواج کرد . او بعد از ازدواج به شهر مقدس قم رفت و تا یک سال قبل از شهادت در این شهر زندگی می کرد . طی این سالها او در میدان رزم با گروههای انحرافی پژاک و منافقین داخلی مجاهدانه جنگید تا اینکه یک چشم خود را از دست داد و همچنین 4 ترکش نیز در بدن وی جاخوش کرد . بعد از جانباز شدن از ناحیه چشم ، به توصیه پزشک که باید برای حفظ چشم دیگر مناطق مرطوب را برای ادامه کارت انتخاب کنی ، وی به زادگاهش گلستان آمد و مدتی در سپاه استان و بعد از آن نیز به گردان های تکاور تیپ مردم پایه سپاه نینوا پیوست .

اما این موجود پرخروش و رزمنده شجاع را یارای دوری از نبرد و میدان رزم نبود و با درک صحیح از شرایط روز و عربده کشی تکفیری های مزدور اسراییل ، آهنگ سوریه کرد و داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به به این کشور رهسپار شد .

قاسم بعد از انتقال همسر و فرزندان و زندگی خود به شهر قم ، به سوریه رفت و به مبارزه با تکفیری ها پرداخت و این دومین مرحله ای بود که او برای دفاع از حریم حضرت زینب (س) به سوریه می رفت و آخرین باری بود که وطن را می دید و در 24 رمضان سال 94 در ارتفاعات تلمور سوریه برای همیشه از میان ما پر کشید .

به گواه اکثر همرزمان ، دوستان ، هم محلی ها و خانواده اش او را جز با "شربت شهادت" نمی شد سیر کرد و آنقدر ذوب در ولایت و دوستدار ائمه اطهار سلام الله علیها بود که ذره ای از تلاش برای نجات مسلمین بر نمی داشت. او مداحی بود که آخر مداحی هایش جمله "شهادت آرزومه" را تکرار میکرد . [۱]

پانویس

  1. سایت گلستان نوید شهدا