شهید محمدرضا چنگانی: تفاوت بین نسخه‌ها

نسخهٔ ‏۲۵ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۴۲

نام : چنگانی / محمدرضا نام پدر : هاشم تاریخ تولد : ۱۳۴۲-۰۱-۰۳ محل تولد : خوراسگاه اصفهان تاریخ شهادت : ۱۳۶۳-۱۲-۲۱ محل شهادت : جزایر مجنون - عملیات بدر شهرستان : اصفهان یگان : سپاه مسئولیت : فرمانده گردان امام حسن مجتبی(ع) تحصیلات : محل تحصیل : گلزار : گلستان شهدای اصفهان - قطعه بدر، ردیف 6، شماره 3

زندگی نامه محمدرضا چنگانی، فرزند هاشم و فاطمه نقدعلی، در چهارم اردیبهشت ماه سال 1340 در شهرستان خوراسگان اصفهان متولد شد. وی پنجمین فرزند خانواده بود.

در سال 1346 دوران ابتدایی را در مدرسه بختیار آغاز کرد. در سال 1352 به مدرسه راهنمایی رفت و توأم با درس در مغازه صافکاری مشغول به کار شد. بعد از اتمام کلاس اول راهنمایی به علت وضع مالی بدی که داشتند، ترک تحصیل کرد.

وی نوجوانی فعال و اجتماعی بود. در کارهای خیر مشارکت می کرد. با افراد متدین و با ایمان رابطه ای نزدیک داشت و از کمک کردن به دیگران لذت می برد. در دوران قبل از انقلاب مانند دیگر انقلابیون در کارهای سیاسی بسیار فعال بود. در پخش و جابه جا کردن اعلامیه های حضرت امام (ره) نقش موثری داشت. او در فعالیت های محلی فردی پر تحرک و شجاع بود، به طوری که مغازه اش (صافکاری) را بست و به انقلابیون پیوست.

پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران و صدور فرمان رهبر انقلاب، حضرت آیت الله خمینی، مبنی بر تشکیل بسیج، محمدرضا چند دوره مربیگری آموزش نظامی دید، او یکی از بنیان گذاران بسیج در شهر خوراسگان بود. پس از مدتی مسئولیت بسیج به وی محول گردید، او نیز مجدانه در آموزش اسلحه و فنون نظامی و آماده سازی نیروهای کار آمد به فعالیت ادامه می داد.

پس از غائله کردستان و تجاوز رژیم بعثی عراق به خاک ایران ، در متابعت بی قید و شرط از رهبر فرزانه امت، حضرت آیت الله خمینی (ره)، به جبهه های جنوب شتافت و در تسلیحات لشکر امام حسین (ع) مشغول خدمت شد. وی پس از چند ماه حضور در جبهه به عنوان دیده بان، نیروی پیاده و معاون و پس از آن فرمانده گردان بود . در پشت جبهه نیز در خدمات رسانی به رزمندگان مخلصانه فعالیت داشت و کلاسهای مذهبی و تفسیر قرآن برگزار می نمود.

یکی از خصوصیات بارز ایشان تواضع و فروتنی بود . علیرغم این که ایشان فرمانده بود، ولی در هر کاری شرکت می کرد. حتی در سنگرسازی جزو اولین کسانی بود که بیل برمی داشت و گونی ها را پر از خاک می کرد. حضور گسترده ای در عملیا تهای طری قالقدس، فتح المبین، رمضان، محرم، والفجر، خیبر و بدر با سم تهای فرمانده گروهان و معاون گردان داشت. محمدرضا به مدت 48 ماه در جبهه های حق علیه باطل به سر برد و رشادتهای فراوانی از خود نشان داد. شهید چنگانی در سال 59 به مدت سه ماه در دارخوئین در دیده بانی با نیروهای ارتش مشغول بود و پس از بازگشت در سال 60 بار دیگر عازم جهاد در راه خدا شد و با تشکیل تیپ امام حسین(ع) و پس از آن لشکر امام حسین(ع) مسئولیت های حساسی را بر عهده گرفت. وی مسئولیت هایی همچون مسئول دسته، معاون و فرمانده گروهان، معاون گردان و در نهایت فرمانده گردان امام حسن مجتبی(ع) را عهده دار شد ایشان در مدت حضور در جبهه، از ناحیه سر، کمر و پا مجروح شد که پس از بهبودی دوباره به جبهه برگشت. عملیات بدر آخرین عملیاتی بود که چنگان ی در آن حضور داشت . در آن شب گردان امام حسن(ع) در یک عملیات موفق، به اهداف خود دست یافت و افتخار آفرید. با شروع پاتکهای دشمن فرمانده حماسه ساز این گردان پیام حق را لبیک گفت و در 63/12/23 به شهادت رسید.

وصیت نامه بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله تبارک وتعالی فی کتاب مبین

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿١٠﴾ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿١١﴾(سورة الصف)

ای اهل ایمان دلالت کنم شمارا به تجارتی که شمارا از عذاب خدا نجات بخشد ایمان بیاورید به خدا ورسول وجهاد کنید در راه خدا با اموال وجانهایتان این است برای شما اگر بدانید .(سورة الصف)

«أشهد أن لا اله الا الله. أشهد ان محمداً رسول الله و أشهد ان علی ولی الله.»

افق خونین نوید پیروزی بزرگی را میدهد واین همان وعده خداست ( إِنَّ نَصْرَ اللَّـهِ قَرِیبٌ ) .

به همت سینه چاکان عاشق , عاشقان عابد ,عابدان شبهای تار , شیران دلاور روز , عاشقان الله , یاوران روح الله که حزب الله همینهایند .

قسم به این عاشقان خونین که کسانیکه در افکار غلط غوطه ورند که زندگی جاوید در دنیا را بدست خواهند آورد سخت در اشتباهند شک نیست که غیر خدا همه وهمه خواهند مرد حتی رسول الله که این سخن خود خداست که ( کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ ) پس ای حریصان دنیا , ای دلدادگان در کنار زیورهای مادی , خویش را دریابید که این سعادت نیست شقاوت است , انسانیت نیست حیوانیت است .

عاشقی را از بسان بسیجیان جان برکف یاد بگیرید و خویش را دریابید که در آخرت دیگر دیر شده است زیورهای مادی , زن و فرزند , پول , مقام , خانه و ریاست و…….. در آن دنیا به کارتان نیاید تنها اعمال شماست که دستتان را میگیرد .

پیامم به همه این است که جهاد را که از فروع دین است فراموش نکنیک که در غیر این صورت سعادت را بدست نمی آورید دنیا پوچ است مرگ را نمی توان گول زد و از دستش فرار کرد چه بهتر است عاشقانه انتخاب کنیم وبسویش برویم .

چه زیباست عشقی که آگاهانه باشد و چه زیباست عشقی که آگاهانه برای معشوق جان باختن وچه والامقام است عاشقی که خودرا شناخت دنیا را شناخت ومعشوق را شناخت وآخر پرده ها را درید سینه را خونین کرد وبسوی معشوق پرواز کرد .

در دعای کمیل است که نمی توان ازسیطره حکومت الله فرار کرد . “ولایمکن الفرارمن حکومتک ” ای دنیائیان کجامیروید کدامین سعادت رامیخواهید فرارغیرممکن است اخرهمه امور خداست وقیامت است بهشت است جهنم است اوحی است بینا , شنوا و داناست . پس خود , خودرا انتخاب کنیم ومن هم بر اساس همین امور بسویش شتافتم واز وقتی که خویش را یافتم بهترین راه همین دیدم که باید آنقدر جهاد کرد تا به پیشگاهش نائل شوم .

آگاهانه رفتم عاشقانه رفتم شناختم و رفتم وشما را نیز به این امر توصیه میکنم .

علی (ع) می فرمایند:

واعلم انک انماخلقت للاخره لا للدنیاوللفناء ولاللبقاء وللموت لاللحیوه .

بدانیدکه ماافریده شدیم برای اخرت نه برای دنیا،برای فناء نه برای بقاءدردنیا،برای موت ومرگ نه برای حیات مادی.

اینک مواردی رابه عنوان توصیه به مردم شهیدپروردارم.البته من لیاقت توصیه کردن را ندارم.

ای مردم پشتیبان امام باشید وسعی کنیدکه درخط امام ورهبری باشید.

روحانیت مبارزدرخط امام رافراموش نکنید وتوی دهان کسانی بزنیدکه مغرضانه علیه ان ها جوسازی میکنند.فقیه علیقدرحضرت آیت الله العظمی منتظری،شخصیت دوم جهان اسلام رادعاکنید.مسئولان جمهوری اسلامی باید رهنمودهای ایشان رابعد از امام جامه ی عمل بپوشانند.

نمازهای جمعه رافراموش نشود.نماز جمعه ی اصفهان دشمن شکن است. هم دشمنان داخلی با لباس واسم مذهب وانقلاب وهم دشمنان خارجی.

مساجدراپرکنید.بسیج درمساجد این مراکزعشق نباید به اموراداری خود را خلاصه کند.نباید به اسم تشکیلات اداری اعزام به جبهه تحت الشعاع قرار گیرد.نباید به اسم عنوان دادن به افراد آنها را شخصیت کاذب دادونیروهای حزب اللهی را به دست فراموشی سپرد.به فرمایش امام این هاصاحبان انقلابند.

نباید به اسم مسئولیت وتخصص وسابقه یک باند خاص درآن حاکم شوند وافراد را به جرم طرفداری ازمثلا”امام جمعه شهرشهیدان منزوی ویا احتمالا”اخراج نمود.

منبع: سایت خین http://khayyen.ir/shahid/1055